صفریه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۶: سطر ۶:
 
[[محمد ملطی شافعی]] صفریه را یک بار اصحاب [[مهلّب بن ابی صفره]] و بار دیگر اصحاب [[عبید بن اصفر]] معرفی می کند و آن ها را از [[حروریه]] به شمار آورده است. <ref> [[التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع]]، [[محمد ملطی شافعی]]، صفحات 52 و 178</ref>
 
[[محمد ملطی شافعی]] صفریه را یک بار اصحاب [[مهلّب بن ابی صفره]] و بار دیگر اصحاب [[عبید بن اصفر]] معرفی می کند و آن ها را از [[حروریه]] به شمار آورده است. <ref> [[التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع]]، [[محمد ملطی شافعی]]، صفحات 52 و 178</ref>
  
ایشان [[زیادیه]] نیز نامیده شده و منسوب به [[زیاد بن اصفر]] می باشند. برخی مؤسس این فرقه را عبیده دانسته اند. صفریه مخالفین خود را مشرک دانسته و معتقدند باید درباره آن ها سیره [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] درباره مشرکین، اجرا شود. صفریه در مقابل [[ازارقه]] که قتل اطفال را جایز دانسته و آن ها را کافر و در عذاب دوزخ مخلد می دانند، کفر و خلود اطفال را در جهنم قبول ندارند. باید توجه داشت که غیر از ازارقه، [[اِباضیه]] و [[نجدیه]]، تمامی فرق خوارج از فرقه صفریه منشعب شده اند. <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص182</ref>
+
ایشان [[زیادیه]] نیز نامیده شده و منسوب به [[زیاد بن اصفر]] می باشند. برخی مؤسس این فرقه را عبیده دانسته اند. صفریه مخالفین خود را مشرک دانسته و معتقدند باید درباره آن ها سیره [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] درباره مشرکین، اجرا شود. صفریه در مقابل [[ازارقه]] که قتل اطفال را جایز دانسته و آن ها را کافر و در عذاب دوزخ مخلد می دانند، کفر و خلود اطفال را در جهنم قبول ندارند. باید توجه داشت که غیر از ازارقه، [[اِباضیه]] و [[نجدیه (از خوارج)|نجدیه]]، تمامی فرق خوارج از فرقه صفریه منشعب شده اند. <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص182</ref>
  
 
صفریه به موالات [[عبدالله بن وهب راسبی]] و [[حرقوص بن زهیر]] و پیروان دیگر این دو که همگی از [[محکّمه]] (خوارج) بوده اند قائل اند و پس از آنان به امامت [[ابوبلال مرداس]] و پس از او به امامت [[عمران بن حطان]] معتقد می باشند. <ref> [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص53 / [[الفرق بین الفرق]]، [[عبدالقاهر بغدادی]]، ص108</ref>
 
صفریه به موالات [[عبدالله بن وهب راسبی]] و [[حرقوص بن زهیر]] و پیروان دیگر این دو که همگی از [[محکّمه]] (خوارج) بوده اند قائل اند و پس از آنان به امامت [[ابوبلال مرداس]] و پس از او به امامت [[عمران بن حطان]] معتقد می باشند. <ref> [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص53 / [[الفرق بین الفرق]]، [[عبدالقاهر بغدادی]]، ص108</ref>

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۵۶

از خوارج. [۱]

ابن اثیر نام این فرقه را به ضم صاد و سکون فاء ضبط کرده است. [۲]

محمد ملطی شافعی صفریه را یک بار اصحاب مهلّب بن ابی صفره و بار دیگر اصحاب عبید بن اصفر معرفی می کند و آن ها را از حروریه به شمار آورده است. [۳]

ایشان زیادیه نیز نامیده شده و منسوب به زیاد بن اصفر می باشند. برخی مؤسس این فرقه را عبیده دانسته اند. صفریه مخالفین خود را مشرک دانسته و معتقدند باید درباره آن ها سیره رسول الله صلی الله علیه و آله درباره مشرکین، اجرا شود. صفریه در مقابل ازارقه که قتل اطفال را جایز دانسته و آن ها را کافر و در عذاب دوزخ مخلد می دانند، کفر و خلود اطفال را در جهنم قبول ندارند. باید توجه داشت که غیر از ازارقه، اِباضیه و نجدیه، تمامی فرق خوارج از فرقه صفریه منشعب شده اند. [۴]

صفریه به موالات عبدالله بن وهب راسبی و حرقوص بن زهیر و پیروان دیگر این دو که همگی از محکّمه (خوارج) بوده اند قائل اند و پس از آنان به امامت ابوبلال مرداس و پس از او به امامت عمران بن حطان معتقد می باشند. [۵]

شایان ذکر است که محمد شهرستانی می نویسد: «صفریه با ازارقه، نجدیه، و اِباضیه در بعضی از امور اختلاف دارند از جمله این که قَعَده را تکفیر نکرده و رجم را اسقاط نمی کنند، ایشان تقیه را در قول جایز دانسته و در عمل جایز نمی دانند». [۶] درحالی که ابن اثیر خلاف این مطلب را ذکر کرده و می نویسد: «قول صفریه در تکفیر قعده و در اسقاط رجم همانند عقیده ازارقه می باشد و اختلاف آن ها تنها در معذّب بودن اطفال مشرکین در جهنم است، که ازارقه آن را ثابت و صفریه رد می کنند». [۷]

محی الدین عبدالحمید مصحح کتاب الفرق بین الفرق این فرقه را به ضم صاد و سکون فاء ضبط کرده است و آن را برگرفته از «صُفری» و به معنای «زرد» دانسته است. و در وجه تسمیه آنان دو احتمال را ذکر کرده: یکی آن که به واسطه زردی رخسار آنان که در اثر عبادت حاصل شده بوده به آنان صفریه گفته اند و دیگر آن که این نام منسوب به لفظِ جمعِ اصفر (پدر زیاد بن اصفر) باشد. [۸]

پانویس

  1. البدء و التاریخ، مطهر مقدسی، ج5، ص134 / بیان الادیان، ابوالقاسم بلخی، ص56 / تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص40 / الحور العین، نشوان حمیری، ص177 / الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ابن حزم، ج3، ص125 / الفرق الاسلامیة، محمود بشبیشی، ص47 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص154 / المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، احمد بن یحیی بن مرتضی، ص104
  2. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج2، ص244
  3. التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، محمد ملطی شافعی، صفحات 52 و 178
  4. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص182
  5. التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص53 / الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص108
  6. الملل و النحل، محمد شهرستانی، ج1، ص123
  7. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج2، ص244
  8. الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، حاشیه1، ص108