مستثنیه

از دایره المعارف فرق اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۴۴ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)

پرش به: ناوبری، جستجو

همان مرجئه.

علیرغم آن که در قرآن برای گناهانی از قبیل قتل عمد مؤمن عقاب خلود در نار و برای گناهانی از قبیل خوردن مال یتیم عذاب جهنم، قرار داده شده، مرجئه و یا بعضی از فرقه های آن، می گویند: «از آن جا که خداوند در قرآن فرموده است: إن الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء [۱] و به جز شرک که مورد استثناء واقع شده، خداوند وعده غفران داده است، ما در این که آیا در مورد آن گناهان، عذابی مقرّر است یا نه، توقف می کنیم چرا که می توان گفت: اگرخداوند بر گناهانی غیر از شرک، عذابی مترتب نسازد، دروغ نگفته است، زیرا به حکم آیه شریفه، خداوند خود گناهان غیر از شرک را استثناء کرده است». [۲]

مطهر مقدسی در البدء و التاریخ می گوید: «بنیاد مذهب مرجئه ترک اظهار قطع و یقین نسبت به عذاب ویا عفو مرتکبین گناهان کبیره ـ در صورتی که بدون توبه مرده باشند ـ است. ایشان امر آن ها را به خدای عزوجل ارجاء (تأخیر) می کنند. و صنفی از آنان به تحریر خصوص [حمل کردن آیات وعید که به صورت عام نازل شده اند بر گروه هایی خاص] قائلند و می گویند هرآیه ای که در وعید اهل نماز وارد شده ممکن است درباره کسانی باشد که آن را حلال می شمرند. و صنفی دیگر از ایشان قائل به استثناء هستند؛ و معنی آن این است که پیش خدای عزوجل، این وعید با استثناء مقرون است ولی خداوند، استثناء مذکور را برای خلق ظاهر نکرده است، چنان که گویی در آیه و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزائه جهنم خالداً فیها [۳] خداوند ادامه داده است «اگر توبه نکرده باشد». [۴]

شایان ذکر است که درباره نام این فرقه بیان دیگری نیز موجود است. چنان که ابن جوزی می گوید: « مستثنیه از مرجئه اند که در ایمان استثناء را نفی می کنند». [۵] البته باید توجه داشت که این کلام ابن جوزی در مورد مسئله دیگری است، مسـئله ای که پیرامون این پرسش مطرح شده است که: «آیا هر شخصی می تواند بگوید که من عندالله مؤمن هستم یا نه؟» برای توضیح بیشتر در این مورد به عبدوسیه رجوع نمایید.

عباس اقبال آشتیانی در خاندان نوبختی، مستثنیه را از مشبّهه شیعه به شمار آورده، [۶] درحالی که مدرک او فقط کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار معروف به خطط احمد بن علی مقریزی است. در این باره باید گفت: آن مرحوم در عبارتی اشتباه کرده و به سبب آن چند فرقه را از مشبّهه شیعه به شمار آورده است، درحالی که به حسب سیاق کلام، باید آن ها را از مشبّهه غیر شیعه محسوب کرده و در نتیجه اصلاً آن ها را در کتاب خود ـ که پیرامون فرقه های شیعه است ـ وارد نمی کرد. احمد بن علی مقریزی، در ابتدای بحث، فِرَق مشبّهه را اجمالاً هفت فرقه دانسته و آن ها را: هشامیه، جولقیه (جوالیقیهبیانیه، مغیریه، منهالیه، زراریه و یونسیه معرفی می کند [۷] و سپس تفصیلاً آن ها را مورد بحث قرار می دهد و آن گاه می گوید: «و کلّهم من الروافض و سیأتی ذکرهم ان شاءالله تعالی و منهم ایضاً السابیة و الشاکیة و العملیة و المستثنیة و البدعیة و العشریة و الاثریة و منهم الکرامیة اتباع محمد بن کرام السجستانی و هم طوائف الهیصمیة و الاسحاقیة و الجندیة و غیرذلک. . . الخ». [۸]

گویا عبارت مقریزی، در اصل سبع عشر بوده و سپس «عشر» آن در نسخه های خطط، حذف شده است، چرا که هفت فرقه با تعدادی که در تفصیل این کتاب آمده، سازگار نمی باشد.

روشن است که مقریزی در ابتدا مشبّهه شیعه را به تفصیل ذکر کرده، سپس اشاره کلی به تشیع فرق هفت گانه سابق می کند و در نهایت با عبارت «و منهم» به ذکر مشبّهه مذاهب دیگر می پردازد. مرحوم اقبال ضمیر «منهم» را به روافض برگردانده است و به همین سبب دچار اشتباه شده و تمام فرقه های عبارت مذکور را ـ به استثنای کرامیه و اثریه ـ از مشبّهه شیعه به شمار آورده، درحالی که ضمیر مذکور، به مشبّهه بازگشت می کند و شاهد این امر، ضمیر موجود در دومین «منهم» عبارت مقریزی است که قبل از کرامیه آمده، درحالی که کرامیه از زمره شیعه نبوده اند و لذا ضمیر نمی تواند به مشبّهه شیعه بازگردد، ضمن این که اثریه از جمله اهل حدیث و از عامّه می باشند و ایشان به تجسیم نزدیک تر بوده و به تعبیر خودشان از جمله صِفاتیه می باشند.

ابوالحسن اشعری از این گروه با عنوان «اصحاب استثناء» یاد می کند و اشاره ای به لفظ مستثنیه ندارد. هم چنین مطهر مقدسی نیز در البدء و التاریخ تنها به «صنفی که قائل به استثناء هستند» اشاره می کند و از عنوان مستثنیه ذکری به میان نمی آورد، و ظاهراً تنها در کلام ابن جوزی در تلبیس ابلیس، این عنوان به کار رفته است. [۹]

پانویس

  1. سوره نساء، آیه48
  2. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص226و351
  3. سوره نساء، آیه93
  4. البدء و التاریخ، مطهر مقدسی، ج5، ص144
  5. تلبیس ابلیس، ابن جوزی، ص41
  6. خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص264
  7. المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص349
  8. المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص349
  9. تلبیس ابلیس، ابن جوزی، ص41 / مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص351 / البدء و التاریخ، مطهر مقدسی، ج5، ص144