مزادکه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۶ نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
یا: [[مزدکیه]]  
 
یا: [[مزدکیه]]  
  
نـامی که مسلمانان ـ اعـم از [[شیعه]] و [[سنی]] بـر [[اسماعیلیان]] و [[باطنیه]] [[الموت]] (نام قلعه ای مشهور، بین [[گیلان]] و [[قزوین]]. این نام، متشکل از دو کلمه «اله» به معنای عقاب و «موت» به معنای آشیان است. و به واسطه ارتفاع این منطقه، چنین نامی را بر آن نهاده اند.) <ref>( [[لغت نامه دهخدا]]، [[علی اکبر دهخدا]] )،</ref> اطلاق می کردند. <ref> [[النقض]]، [[عبدالجلیل رازی]]، ص136و430</ref>
+
نـامی که مسلمانان ـ اعـم از [[شیعه]] و [[سنی]] بـر [[اسماعیلیه (اسماعیلیه)|اسماعیلیان]] و [[باطنیه (لقب اسماعیلیه و قرامطه)|باطنیه]] [[الموت]] (نام قلعه ای مشهور، بین [[گیلان]] و [[قزوین]]. این نام، متشکل از دو کلمه «اله» به معنای عقاب و «موت» به معنای آشیان است. و به واسطه ارتفاع این منطقه، چنین نامی را بر آن نهاده اند.) <ref> [[لغت نامه دهخدا]]، [[علی اکبر دهخدا]] ،</ref> اطلاق می کردند. <ref> [[النقض]]، [[عبدالجلیل رازی]]، ص136و430</ref>
  
[[عبدالجلیل رازی]] در [[النقض]] می نویسد: «رؤوس [[مزادکه]] چون ارسطاطالیس و بقراطیس و [[زردشت]] خره (هکذا) و بهرام مدعی. . . » <ref> [[النقض]]، [[عبدالجلیل رازی]]، ص430</ref>
+
[[عبدالجلیل رازی]] در [[النقض]] می نویسد: «رؤوس مزادکه چون ارسطاطالیس و بقراطیس و [[زردشت]] خره (هکذا) و بهرام مدعی. . . » <ref> [[النقض]]، [[عبدالجلیل رازی]]، ص430</ref>
  
سید [[مرتضی رازی]]، [[مزدکیه]] را، نام [[باطنیه]] در [[ری]] و [[قزوین]] دانسته <ref> [[تبصرة العوام]]، [[مرتضی رازی]]، ص180</ref> و برخی دیگر این نام را، نام [[باطنیه]] در [[عراق]] <ref> [[التنبیهات الجلیة فی کشف اسرار الباطنیة]]، [[محمد کریم خراسانی]]، ص290</ref> و [[شمس الدین محمد آملی]] و [[محمد شهرستانی]] نیز [[مزدکیه]] را نام [[غلاة]] در [[ری]] ضبط کرده اند. <ref> [[الملل و النحل]]، [[محمد شهرستانی]]، ج1، ص172 / [[نفائس الفنون فی عرایس العیون]]، [[شمس الدین محمد آملی]]، ج2، ص278</ref>
+
سید [[مرتضی رازی]]، مزدکیه را، نام باطنیه در [[ری]] و قزوین دانسته <ref> [[تبصرة العوام]]، [[مرتضی رازی]]، ص180</ref> و برخی دیگر این نام را، نام باطنیه در [[عراق]] <ref> [[التنبیهات الجلیة فی کشف اسرار الباطنیة]]، [[محمد کریم خراسانی]]، ص290</ref> و [[شمس الدین محمد آملی]] و [[محمد شهرستانی]] نیز مزدکیه را نام [[غلاة (غلات، غلاة)|غلاة]] در ری ضبط کرده اند. <ref> [[الملل و النحل]]، [[محمد شهرستانی]]، ج1، ص172 / [[نفائس الفنون فی عرایس العیون]]، [[شمس الدین محمد آملی]]، ج2، ص278</ref>
  
[[ابن جوزی]]، از نامه سلطان [[محمود غزنوی]] به خلیفه [[القادر بالله عباسی]] (در شرح ورود خود به [[ری]] و غلبه بر آن جا و جنگ با رستم بن علی [[دیلمی]] که از باطنیان بوده) یاد می کند که در آن، سلطان محمود می نویسد: «ناحیه ای از سواد [[ری]]، مخصوص به قومی از [[مزدکیه]] بود که با اعلان شهادت، ادعای اسلام می کردند ولی آشکارا نماز و زکات و روزه و غسل را ترک کرده و مردار می خوردند، پس انتقام برای دین خدا چنین حکم کرد که اینان از [[باطنیه]] جدا شوند، پس در خیابان همان شهری که مدت ها آن را غصب کرده بودند و اموال آن شهر را به غارت می بردند، به دار آویخته شدند. اینان اموال زیادی را برای فدیه خود پیشنهاد کردند ولی فهمیدند که غرض ما، غارت جان آنان است، نه مال و عرض دنیا». <ref> [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج9، ص222</ref>
+
[[ابن جوزی]]، از نامه سلطان [[محمود غزنوی]] به خلیفه [[القادر بالله عباسی]] (در شرح ورود خود به [[ری]] و غلبه بر آن جا و جنگ با [[رستم بن علی دیلمی]] که از باطنیان بوده) یاد می کند که در آن، سلطان محمود می نویسد: «ناحیه ای از سواد ری، مخصوص به قومی از مزدکیه بود که با اعلان شهادت، ادعای اسلام می کردند ولی آشکارا نماز و زکات و روزه و غسل را ترک کرده و مردار می خوردند، پس انتقام برای دین خدا چنین حکم کرد که اینان از باطنیه جدا شوند، پس در خیابان همان شهری که مدت ها آن را غصب کرده بودند و اموال آن شهر را به غارت می بردند، به دار آویخته شدند. اینان اموال زیادی را برای فدیه خود پیشنهاد کردند ولی فهمیدند که غرض ما، غارت جان آنان است، نه مال و عرض دنیا». <ref> [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج9، ص222</ref>
  
این کلام صریح است در این که [[مزدکیه]] غیر از [[باطنیه]] بوده اند. مخصوصاً با توجه این که سلطان محمود در ادامه می گوید: «این نواحی از دعاة [[باطنیه]] و اعیان [[معتزله]] و [[روافض]] پاک گردید». سلطان محمود این نامه را در غره جمادی الثانی سال 420هجری قمری و از [[ری]] نوشته است و این در حالی است که فتح [[ری]] در جمادی الاولی همان سال واقع شده است. <ref> [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج9، ص222</ref>
+
این کلام صریح است در این که مزدکیه غیر از باطنیه بوده اند. مخصوصاً با توجه این که سلطان محمود در ادامه می گوید: «این نواحی از دعاة باطنیه و اعیان [[معتزله (معتزله)|معتزله]] و [[روافض]] پاک گردید». سلطان محمود این نامه را در غره جمادی الثانی سال 420هجری قمری و از ری نوشته است و این در حالی است که فتح ری در جمادی الاولی همان سال واقع شده است. <ref> [[المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم]]، [[ابن جوزی]]، ج9، ص222</ref>
  
از آن چه آوردیم می توان استفاده کرد که اطلاق [[مزدکیه]] و [[مزادکه]] بر [[اسماعیلیان]] تنها برای تخریب و بدگویی از ایشان بوده و [[مزدکیه]] با [[باطنیه]]، فرق داشته اند.  
+
از آن چه آوردیم می توان استفاده کرد که اطلاق مزدکیه و مزادکه بر اسماعیلیان تنها برای تخریب و بدگویی از ایشان بوده و مزدکیه با باطنیه، فرق داشته اند.  
  
[[ابن حزم]] در [[الفصل فی الملل و الاهواء و النحل]]، به بیان مذهب [[مزدکیه]] پرداخته و در آن جا به خوبی روشن است که مراد از [[مزدکیه]]، [[اسماعیلیه]] نمی باشد. <ref> [[الفصل فی الملل و الاهواء و النحل]]، [[ابن حزم]]، ج1، صفحات 49 و 61</ref>
+
[[ابن حزم]] در [[الفصل فی الملل و الاهواء و النحل]]، به بیان مذهب مزدکیه پرداخته و در آن جا به خوبی روشن است که مراد از مزدکیه، اسماعیلیه نمی باشد. <ref> [[الفصل فی الملل و الاهواء و النحل]]، [[ابن حزم]]، ج1، صفحات 49 و 61</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۲۲

یا: مزدکیه

نـامی که مسلمانان ـ اعـم از شیعه و سنی بـر اسماعیلیان و باطنیه الموت (نام قلعه ای مشهور، بین گیلان و قزوین. این نام، متشکل از دو کلمه «اله» به معنای عقاب و «موت» به معنای آشیان است. و به واسطه ارتفاع این منطقه، چنین نامی را بر آن نهاده اند.) [۱] اطلاق می کردند. [۲]

عبدالجلیل رازی در النقض می نویسد: «رؤوس مزادکه چون ارسطاطالیس و بقراطیس و زردشت خره (هکذا) و بهرام مدعی. . . » [۳]

سید مرتضی رازی، مزدکیه را، نام باطنیه در ری و قزوین دانسته [۴] و برخی دیگر این نام را، نام باطنیه در عراق [۵] و شمس الدین محمد آملی و محمد شهرستانی نیز مزدکیه را نام غلاة در ری ضبط کرده اند. [۶]

ابن جوزی، از نامه سلطان محمود غزنوی به خلیفه القادر بالله عباسی (در شرح ورود خود به ری و غلبه بر آن جا و جنگ با رستم بن علی دیلمی که از باطنیان بوده) یاد می کند که در آن، سلطان محمود می نویسد: «ناحیه ای از سواد ری، مخصوص به قومی از مزدکیه بود که با اعلان شهادت، ادعای اسلام می کردند ولی آشکارا نماز و زکات و روزه و غسل را ترک کرده و مردار می خوردند، پس انتقام برای دین خدا چنین حکم کرد که اینان از باطنیه جدا شوند، پس در خیابان همان شهری که مدت ها آن را غصب کرده بودند و اموال آن شهر را به غارت می بردند، به دار آویخته شدند. اینان اموال زیادی را برای فدیه خود پیشنهاد کردند ولی فهمیدند که غرض ما، غارت جان آنان است، نه مال و عرض دنیا». [۷]

این کلام صریح است در این که مزدکیه غیر از باطنیه بوده اند. مخصوصاً با توجه این که سلطان محمود در ادامه می گوید: «این نواحی از دعاة باطنیه و اعیان معتزله و روافض پاک گردید». سلطان محمود این نامه را در غره جمادی الثانی سال 420هجری قمری و از ری نوشته است و این در حالی است که فتح ری در جمادی الاولی همان سال واقع شده است. [۸]

از آن چه آوردیم می توان استفاده کرد که اطلاق مزدکیه و مزادکه بر اسماعیلیان تنها برای تخریب و بدگویی از ایشان بوده و مزدکیه با باطنیه، فرق داشته اند.

ابن حزم در الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، به بیان مذهب مزدکیه پرداخته و در آن جا به خوبی روشن است که مراد از مزدکیه، اسماعیلیه نمی باشد. [۹]

پانویس

  1. لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا ،
  2. النقض، عبدالجلیل رازی، ص136و430
  3. النقض، عبدالجلیل رازی، ص430
  4. تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص180
  5. التنبیهات الجلیة فی کشف اسرار الباطنیة، محمد کریم خراسانی، ص290
  6. الملل و النحل، محمد شهرستانی، ج1، ص172 / نفائس الفنون فی عرایس العیون، شمس الدین محمد آملی، ج2، ص278
  7. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ابن جوزی، ج9، ص222
  8. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ابن جوزی، ج9، ص222
  9. الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ابن حزم، ج1، صفحات 49 و 61