بیانیه (از غلاة شیعه)

از دایره المعارف فرق اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۳۶ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)

پرش به: ناوبری، جستجو

از غلاة شیعه.

ایشان پیروان بیان بن سمعان نهدی می باشند. [۱]

ابن اثیر در اللباب فی تهذیب الانساب بَیانی را به فتح باء ضبط کرده است. [۲]

عبدالقاهر بغدادی در الفرق بین الفرق بیانیه را از فرق اهل تناسخ به شمار آورده است و می گوید ایشان قائل به حلول روح الله در انبیاء، سپس ائمه و پس از آن در بیان بن سمعان هستند. [۳] محمد بن احمد خوارزمی و احمد بن علی مقریزی ایشان را از مشبّهه دانسته اند. [۴] محمود بشبیشی در الفرق الاسلامیة ایشان را از مشبّهه و پیروان بیان بن اسماعیل معرفی می کند. [۵]

دانشنامه جهان اسلام نیز در این باره می نویسد: فرقه ای از غالیان شیعی پیرو بیان (بنان) بن سَمعان تمیمی نَهدی می باشند. به عقیده این فرقه، ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه به امامت بیان بن سمعان تصریح کرده و او را پس از خود امام خوانده است. بدین قرار، بیانیه از جمله کسانی هستند که امامت را از خاندان بنی هاشم و آل علی علیه السلام خارج ساخته و کس دیگری را به امامت برگزیده اند. اینان در دسته بندی فرق شیعه، از جمله کیسانیه محسوب می شوند که پس از حضرت علی علیه السلام به امامت محمد بن حنفیه و پس از او به امامت ابوهاشم معتقد بوده اند. به نوشته ابن جریر طبری، (ذیل حوادث سال 119ق) بیان و مغیرة بن سعید خروج کردند و خالد بن عبدالله قسری، حاکم کوفه در زمان هشام بن عبدالملک آنان را کشت. در روایت دیگرِ ابن جریر طبری که مفصل تر است خالد آنان را با شش یا هفت تن دیگر که خروج کرده بودند، گرفت و به طور وحشتناکی آتش زد. در اغانی روایتی هست که به موجب آن جعفریه با شعار لبیک یاجعفر (ظاهراً مرادشان امام صادق علیه السلام بوده است) بر خالد بن عبدالله خروج کردند. خالد که در حال خطابه بر منبر بود به وحشت افتاد، مردم نیز نزد آنان گرد آمدند و سرانجام این خروج کنندگان دستگیر شدند.

بیان را از غلات شمرده اند. زیرا او به الوهیت حضرت علی علیه السلام معتقد بود و می گفت که در وجود علی علیه السلام جزئی الهی حلول کرده و با جسد او یکی شده است، نیز بر آن بود که علی علیه السلام از غیب خبر می داده و با همین علم غیب در جنگ ها شرکت می کرده و پیروز می شده است. به نظر بیان، آن نیروی ملکوتی در نفس علی علیه السلام مانند چراغ در چراغ دان بوده و نور الهی نیز مانند روشنایی چراغ است. بیان می گفت که جزئی از خداوند به گونه ای از تناسخ به او منتقل شده، از این رو شایستگی امامت و خلافت را یافته است و این جزء الهی همان است که در آدم بود و به جهت آن شایستگی پیدا کرد تا فرشتگان بر او سجده برند. بیان بن سمعان از مشبّهه بود و خداوند را دارای صورت و وجه می دانست و قائل بود که جسم خداوند از میان می رود و تنها صورتش برجای می ماند. به نوشته ابن اثیر، (ذیل حوادث سال119ق) بیان، علی و حسن و حسین علیهم السلام و محمد بن حنفیه و پس از او پسرش ابوهاشم را خدا می دانست. بیانیه معتقد بودند که پس از غیبت محمد بن حنفیه، وصیت به پسر او، ابوهاشم عبدالله بن محمد می رسد و این وصیت، وصیت پس از مرگ نیست بلکه وصیت در حال حیات است، چنانکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله علی علیه السلام و دیگران را در غزوات خود در مدینه جانشین می ساخت. گروهی از بیانیه می گویند که ابوهاشم همان امام قائم است که مرده است ولی بازخواهد گشت و امامت را به عهده خواهد گرفت و مالک روی زمین خواهد شد. براساس روایات، بیان نامه ای به امام باقر علیه السلام نوشت و او را دعوت کرد تا به نبوتش اقرار کند. امام باقر علیه السلام آورنده نامه را توبیخ کرد. در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است: بیان بر علی بن حسین علیهماالسلام دروغ می بست و خداوند طعم گرمی آهن را به او چشانید. [۶]

رک: کیسانیه.

پانویس

  1. البدء و التاریخ، مطهر مقدسی، ج5، ص124 / تبصرة العوام، مرتضی رازی، ص169 / التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص32 / التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، محمد ملطی شافعی، ص156 / خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص252 / الفرق الاسلامیة، محمود بشبیشی، ص58 / الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص61، 238، 251 / اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج1، ص196 / مفاتیح العلوم، محمد بن احمد خوارزمی، ص47 / مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص97 / المقالات و الفرق، سعد اشعری، ص34 / الملل و النحل، محمد شهرستانی، ج1، ص136 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص349 و 352
  2. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج1، ص195
  3. الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص291
  4. مفاتیح العلوم، محمد بن احمد خوارزمی، ص47 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص349
  5. الفرق الاسلامیة، محمود بشبیشی، ص59
  6. دانشنامه جهان اسلام، ج5، ص504