شیطانیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۴ نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
از [[شیعه]].  
+
از [[شیعه]].
 +
 +
[[ابن اثیر]] در [[اللباب فی تهذیب الانساب]]؛ شَیطَانی را به فتح شین، سکون یاء و فتح طاء ضبط کرده است. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج2، ص225</ref>
  
ایشان منسوب به ابوجعفر محمد بن علی بن النعمان، [[مؤمن الطاق]] می باشند. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص258</ref>
+
ایشان منسوب به [[ابوجعفر محمد بن علی بن النعمان]]، [[مؤمن الطاق]] می باشند. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص258</ref>
  
وی از بزرگترین متکلمین [[شیعه]] و از اصحاب [[امام صادق علیه السلام]] بوده است. [[اهل سنت]] او را [[مؤمن الطاق|شیطان الطاق]] می خوانند.  
+
وی از بزرگترین متکلمین شیعه و از اصحاب [[امام صادق علیه السلام]] بوده است. [[اهل سنت]] او را [[مؤمن الطاق|شیطان الطاق]] می خوانند.  
  
در کتب ملل و نحل [[اهل سنت]]، بزرگان اصحاب ائمه علیهم السلام از قبیل [[مؤمن الطاق]]، هشام بن حکم، هشام بن سالم و یونس بن عبدالرحمن قمی از [[مشبّهه]] دانسته شده اند <ref> [[اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین]]، [[فخر رازی]]، ص83 / [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص40و121 / [[الفرق بین الفرق]]، [[عبدالقاهر بغدادی]]، ص89</ref> و [[اهل سنت]] چیزهایی را به آنان نسبت داده اند که با عقیده امامت و لوازم آن مخالف است. ضمن این که برحسب روایات کثیره ای که از ائمه اهل بیت علیهم السلام وارد شده، نه تنها قول به تشبیه و تجسیم در میان عقاید ایشان وجود ندارد، بلکه ایشان شدیداً با این توهم مبارزه کرده و آن را نفی نموده اند. بنابراین ممکن نیست که [[مؤمن الطاق]] و یا دیگر اصحاب ائمه علیهم السلام که معاشرت کاملی با آنان داشته و آنان را به عنوان امام برحق می شناخته اند، از [[مشبّهه]] و یا [[مجسّمه]] باشند. البته متکلمان [[شیعه]] در مباحثی که در اصطلاح کلامی لطیف، خوانده می شود، (مباحث طبیعی، لغوی و یا مربوط به اصول فقه) سخنانی دارند، ولی هرگز در کتب [[شیعه]]، آراء تشبیه و تجسیم به چشم نمی خورد.  
+
در کتب ملل و نحل اهل سنت، بزرگان اصحاب ائمه علیهم السلام از قبیل مؤمن الطاق، [[هشام بن حکم]]، [[هشام بن سالم]] و [[یونس بن عبدالرحمن قمی]] از [[مشبّهه]] دانسته شده اند <ref> [[اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین]]، [[فخر رازی]]، ص83 / [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص40و121 / [[الفرق بین الفرق]]، [[عبدالقاهر بغدادی]]، ص89</ref> و اهل سنت چیزهایی را به آنان نسبت داده اند که با عقیده امامت و لوازم آن مخالف است. ضمن این که برحسب روایات کثیره ای که از ائمه اهل بیت علیهم السلام وارد شده، نه تنها قول به تشبیه و تجسیم در میان عقاید ایشان وجود ندارد، بلکه ایشان شدیداً با این توهم مبارزه کرده و آن را نفی نموده اند. بنابراین ممکن نیست که مؤمن الطاق و یا دیگر اصحاب ائمه علیهم السلام که معاشرت کاملی با آنان داشته و آنان را به عنوان امام برحق می شناخته اند، از مشبّهه و یا [[مجسّمه]] باشند. البته متکلمان شیعه در مباحثی که در اصطلاح کلامی لطیف، خوانده می شود، (مباحث طبیعی، لغوی و یا مربوط به اصول فقه) سخنانی دارند، ولی هرگز در کتب شیعه، آراء تشبیه و تجسیم به چشم نمی خورد.  
  
کتاب [[بیان الادیان]]، [[شیطانیه]] را [[نعمانیه]] نامیده است. <ref> [[بیان الادیان]]، [[ابوالقاسم بلخی]]، ص27</ref> [[ابوالحسن اشعری]] در ضمن بیان عقیده شیعیان درباره صفات خداوندی (حی، قادر، سمیع، بصیر و...) آنان را به نه فرقه تقسیم می نماید، وی فرقه پنجم از این مجموعه را اصحاب [[مؤمن الطاق|شیطان الطاق]] (و نه [[شیطانیه]]) نامیده و در تشریح عقاید آنان میگوید: «ایشان بر این باورند که خدا فی نفسه عالم است و جاهل نیست و لکن وقتی علم به اشیاء پیدا می کند که آن ها را تقدیر و اراده کرده باشد و پیش از تقدیر و اراده، محال است که آن ها را بداند، نه از آن جهت که عالم نیست بلکه از آن جهت که شئ هنوز شیئیت ندارد تا او را تقدیر کند. خداوند با تقدیر، آن را ثابت می کند و تقدیر نیز همان اراده است». <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص111</ref>
+
کتاب [[بیان الادیان]]، شیطانیه را [[نعمانیه]] نامیده است. <ref> [[بیان الادیان]]، [[ابوالقاسم بلخی]]، ص27</ref> [[ابوالحسن اشعری]] در ضمن بیان عقیده شیعیان درباره صفات خداوندی (حی، قادر، سمیع، بصیر و...) آنان را به نه فرقه تقسیم می نماید، وی فرقه پنجم از این مجموعه را اصحاب شیطان الطاق (و نه شیطانیه) نامیده و در تشریح عقاید آنان میگوید: «ایشان بر این باورند که خدا فی نفسه عالم است و جاهل نیست و لکن وقتی علم به اشیاء پیدا می کند که آن ها را تقدیر و اراده کرده باشد و پیش از تقدیر و اراده، محال است که آن ها را بداند، نه از آن جهت که عالم نیست بلکه از آن جهت که شئ هنوز شیئیت ندارد تا او را تقدیر کند. خداوند با تقدیر، آن را ثابت می کند و تقدیر نیز همان اراده است». <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص111</ref>
 +
 
 +
[[احمد بن علی مقریزی]]، شیطانیه (اصحاب مؤمن الطاق) را فرقه بیستم [[معتزله (معتزله)|معتزله]] برشمرده و می نویسد: «او به چیز عجیبی قائل و متفرد بوده و می گوید که خدا چیزی را تا مقدر نکند و اراده نکند نمی داند و پیش از تقدیر محال است که خدا آن را بداند چرا که اگر عالم به افعال عباد باشد امتحان و اختیار محال است». <ref> [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علی مقریزی]]، ج2، ص348 و 353</ref>
  
[[احمد بن علی مقریزی]]، [[شیطانیه]] (اصحاب [[مؤمن الطاق]]) را فرقه بیستم [[معتزله]] برشمرده و می نویسد: «او به چیز عجیبی قائل و متفرد بوده و می گوید که خدا چیزی را تا مقدر نکند و اراده نکند نمی داند و پیش از تقدیر محال است که خدا آن را بداند چرا که اگر عالم به افعال عباد باشد امتحان و اختیار محال است». <ref> [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علی مقریزی]]، ج2، ص348 و 353</ref>
 
  
[[ابن اثیر]] در [[اللباب فی تهذیب الانساب]]؛ شَیطَانی را به فتح شین، سکون یاء و فتح طاء ضبط کرده است. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج2، ص225</ref>
 
  
 
[[آیت الله سید مهدی روحانی]] می نویسد: تمام جلد دوم [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]] نوشته [[ابوالحسن اشعری]] درباره این گونه آرای کلامی می باشد.  
 
[[آیت الله سید مهدی روحانی]] می نویسد: تمام جلد دوم [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]] نوشته [[ابوالحسن اشعری]] درباره این گونه آرای کلامی می باشد.  
  
مصنف در دست نوشته های خود می نویسد: «[[بیان الادیان]] صفحه 27 [[شیطانیه]] را [[نعمانیه]] نامیده است». درحالی که در این کتاب، [[ذکری]] از این فرقه به میان نیامده است.  
+
مصنف در دست نوشته های خود می نویسد: «بیان الادیان صفحه 27 شیطانیه را نعمانیه نامیده است». درحالی که در این کتاب، ذکری از این فرقه به میان نیامده است.  
  
[[هفتاد و سه ملت]]، فرقه ای را با این عنوان ضبط کرده ولی اشاره ای به انتساب ایشان به [[مؤمن الطاق]] ندارد و قول این فرقه را چنین معرفی می کند: «گویند شیطان را خدا نیافریده است. اگر گوییم که شیطان مخلوق خداست، پس لازم می آید که خدای تعالی، به کفر کافران و معصیت عاصیان، راضی بوده باشد». <ref> [[هفتاد و سه ملت]]، ص34</ref>
+
[[هفتاد و سه ملت]]، فرقه ای را با این عنوان ضبط کرده ولی اشاره ای به انتساب ایشان به مؤمن الطاق ندارد و قول این فرقه را چنین معرفی می کند: «گویند شیطان را خدا نیافریده است. اگر گوییم که شیطان مخلوق خداست، پس لازم می آید که خدای تعالی، به کفر کافران و معصیت عاصیان، راضی بوده باشد». <ref> [[هفتاد و سه ملت]]، ص34</ref>
  
[[ابن جوزی]]، [[شیطانیه]] را از [[قَدَریه]] به حساب آورده و بدون اشاره به نسبت ایشان با [[مؤمن الطاق]] می گوید: «ایشان قائل هستند که خدا شیطان را خلق نکرده است». با توجه به آن چه از [[احمد بن علی مقریزی]] نقل شده، ممکن است مراد [[ابن جوزی]] از [[شیطانیه]]، همان اصحاب [[مؤمن الطاق]] باشد. <ref> [[تلبیس ابلیس]]، [[ابن جوزی]]، ص40</ref>
+
[[ابن جوزی]]، شیطانیه را از [[قَدَریه]] به حساب آورده و بدون اشاره به نسبت ایشان با مؤمن الطاق می گوید: «ایشان قائل هستند که خدا شیطان را خلق نکرده است». با توجه به آن چه از احمد بن علی مقریزی نقل شده، ممکن است مراد ابن جوزی از شیطانیه، همان اصحاب مؤمن الطاق باشد. <ref> [[تلبیس ابلیس]]، [[ابن جوزی]]، ص40</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۲۵

از شیعه.

ابن اثیر در اللباب فی تهذیب الانساب؛ شَیطَانی را به فتح شین، سکون یاء و فتح طاء ضبط کرده است. [۱]

ایشان منسوب به ابوجعفر محمد بن علی بن النعمان، مؤمن الطاق می باشند. [۲]

وی از بزرگترین متکلمین شیعه و از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده است. اهل سنت او را شیطان الطاق می خوانند.

در کتب ملل و نحل اهل سنت، بزرگان اصحاب ائمه علیهم السلام از قبیل مؤمن الطاق، هشام بن حکم، هشام بن سالم و یونس بن عبدالرحمن قمی از مشبّهه دانسته شده اند [۳] و اهل سنت چیزهایی را به آنان نسبت داده اند که با عقیده امامت و لوازم آن مخالف است. ضمن این که برحسب روایات کثیره ای که از ائمه اهل بیت علیهم السلام وارد شده، نه تنها قول به تشبیه و تجسیم در میان عقاید ایشان وجود ندارد، بلکه ایشان شدیداً با این توهم مبارزه کرده و آن را نفی نموده اند. بنابراین ممکن نیست که مؤمن الطاق و یا دیگر اصحاب ائمه علیهم السلام که معاشرت کاملی با آنان داشته و آنان را به عنوان امام برحق می شناخته اند، از مشبّهه و یا مجسّمه باشند. البته متکلمان شیعه در مباحثی که در اصطلاح کلامی لطیف، خوانده می شود، (مباحث طبیعی، لغوی و یا مربوط به اصول فقه) سخنانی دارند، ولی هرگز در کتب شیعه، آراء تشبیه و تجسیم به چشم نمی خورد.

کتاب بیان الادیان، شیطانیه را نعمانیه نامیده است. [۴] ابوالحسن اشعری در ضمن بیان عقیده شیعیان درباره صفات خداوندی (حی، قادر، سمیع، بصیر و...) آنان را به نه فرقه تقسیم می نماید، وی فرقه پنجم از این مجموعه را اصحاب شیطان الطاق (و نه شیطانیه) نامیده و در تشریح عقاید آنان میگوید: «ایشان بر این باورند که خدا فی نفسه عالم است و جاهل نیست و لکن وقتی علم به اشیاء پیدا می کند که آن ها را تقدیر و اراده کرده باشد و پیش از تقدیر و اراده، محال است که آن ها را بداند، نه از آن جهت که عالم نیست بلکه از آن جهت که شئ هنوز شیئیت ندارد تا او را تقدیر کند. خداوند با تقدیر، آن را ثابت می کند و تقدیر نیز همان اراده است». [۵]

احمد بن علی مقریزی، شیطانیه (اصحاب مؤمن الطاق) را فرقه بیستم معتزله برشمرده و می نویسد: «او به چیز عجیبی قائل و متفرد بوده و می گوید که خدا چیزی را تا مقدر نکند و اراده نکند نمی داند و پیش از تقدیر محال است که خدا آن را بداند چرا که اگر عالم به افعال عباد باشد امتحان و اختیار محال است». [۶]


آیت الله سید مهدی روحانی می نویسد: تمام جلد دوم مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین نوشته ابوالحسن اشعری درباره این گونه آرای کلامی می باشد.

مصنف در دست نوشته های خود می نویسد: «بیان الادیان صفحه 27 شیطانیه را نعمانیه نامیده است». درحالی که در این کتاب، ذکری از این فرقه به میان نیامده است.

هفتاد و سه ملت، فرقه ای را با این عنوان ضبط کرده ولی اشاره ای به انتساب ایشان به مؤمن الطاق ندارد و قول این فرقه را چنین معرفی می کند: «گویند شیطان را خدا نیافریده است. اگر گوییم که شیطان مخلوق خداست، پس لازم می آید که خدای تعالی، به کفر کافران و معصیت عاصیان، راضی بوده باشد». [۷]

ابن جوزی، شیطانیه را از قَدَریه به حساب آورده و بدون اشاره به نسبت ایشان با مؤمن الطاق می گوید: «ایشان قائل هستند که خدا شیطان را خلق نکرده است». با توجه به آن چه از احمد بن علی مقریزی نقل شده، ممکن است مراد ابن جوزی از شیطانیه، همان اصحاب مؤمن الطاق باشد. [۸]

پانویس

  1. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج2، ص225
  2. خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص258
  3. اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین، فخر رازی، ص83 / التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص40و121 / الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص89
  4. بیان الادیان، ابوالقاسم بلخی، ص27
  5. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص111
  6. المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص348 و 353
  7. هفتاد و سه ملت، ص34
  8. تلبیس ابلیس، ابن جوزی، ص40