نقشبندیه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | از [[صوفیه]]. <ref> [[ریاض السیاحة]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص132 / [[سیری در تصوف ایران در شرح حال مشایخ و اقطاب]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص422 / [[الفرق الصوفیة فی الاسلام]]، [[تری مینگهام]]، ص110 / [[الفکر الشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر]]، [[کامل مصطفی الشیبی]]، ص252 / [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص318 / [[موسوعة الصوفیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص985</ref> | + | از [[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]]. <ref> [[ریاض السیاحة]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص132 / [[سیری در تصوف ایران در شرح حال مشایخ و اقطاب]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص422 / [[الفرق الصوفیة فی الاسلام]]، [[تری مینگهام]]، ص110 / [[الفکر الشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر]]، [[کامل مصطفی الشیبی]]، ص252 / [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص318 / [[موسوعة الصوفیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص985</ref> |
− | [[عارف تامر]] می نویسد: « | + | [[عارف تامر]] می نویسد: « نقشبندیه در [[هند]] دو شعبه مشهور دارند: [[باقیه]] و [[علائیه (از صوفیه نقشبندیه)|علائیه]]. و باقیه خود دو شعبه [[مجدّدیه]] و [[احسنیه]] را شامل می شود. نقشبندیه هم چنین به [[زبیریه (از صوفیه نقشبندیه)|زبیریه]]، [[مظهریه]] و [[احسنیه]] تقسیم می شوند. » <ref> [[معجم الفرق الاسلامیة]]، [[عارف تامر]]، ص104</ref> |
− | [[مدرسی چهاردهی]] این سلسله را به سه طریقه | + | [[مدرسی چهاردهی]] این سلسله را به سه طریقه [[مجدّدی]]، [[جویباری]] و [[خلوتیان]] تقسیم می کند. و از قول [[قاضی نورالله]] می نویسد: «این فرقه مخترع و بی اصل است.» <ref> [[سلسله های صوفیه ایران]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص65</ref> |
[[لویی ماسینیون]] ایشان را طریقتی در [[ترکستان]] معرفی می کند که پیروانش می پندارند از مدرسه [[طیفوریه]] منشعب شده است. این فرقه دارای فروعی در [[چین]]، [[ترکستان]]، [[قازان]]، [[ترکیه]]، [[هند]] و [[جاوه]] می باشند. این فرقه منسوب به بهاءالدین (م:1388میلادی) می باشد. [[لویی ماسینیون]] هم چنین مدعی است [[نقشبندیه]] پس از آن که در میان ترک ها در قرن نوزدهم اصلاح شد، همان [[خالدیه]] است. <ref> [[دائرة المعارف الاسلامیة]]، ج15، ص186</ref> | [[لویی ماسینیون]] ایشان را طریقتی در [[ترکستان]] معرفی می کند که پیروانش می پندارند از مدرسه [[طیفوریه]] منشعب شده است. این فرقه دارای فروعی در [[چین]]، [[ترکستان]]، [[قازان]]، [[ترکیه]]، [[هند]] و [[جاوه]] می باشند. این فرقه منسوب به بهاءالدین (م:1388میلادی) می باشد. [[لویی ماسینیون]] هم چنین مدعی است [[نقشبندیه]] پس از آن که در میان ترک ها در قرن نوزدهم اصلاح شد، همان [[خالدیه]] است. <ref> [[دائرة المعارف الاسلامیة]]، ج15، ص186</ref> |
نسخهٔ ۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۵۴
عارف تامر می نویسد: « نقشبندیه در هند دو شعبه مشهور دارند: باقیه و علائیه. و باقیه خود دو شعبه مجدّدیه و احسنیه را شامل می شود. نقشبندیه هم چنین به زبیریه، مظهریه و احسنیه تقسیم می شوند. » [۲]
مدرسی چهاردهی این سلسله را به سه طریقه مجدّدی، جویباری و خلوتیان تقسیم می کند. و از قول قاضی نورالله می نویسد: «این فرقه مخترع و بی اصل است.» [۳]
لویی ماسینیون ایشان را طریقتی در ترکستان معرفی می کند که پیروانش می پندارند از مدرسه طیفوریه منشعب شده است. این فرقه دارای فروعی در چین، ترکستان، قازان، ترکیه، هند و جاوه می باشند. این فرقه منسوب به بهاءالدین (م:1388میلادی) می باشد. لویی ماسینیون هم چنین مدعی است نقشبندیه پس از آن که در میان ترک ها در قرن نوزدهم اصلاح شد، همان خالدیه است. [۴]
مرحوم محقق اردبیلی می نویسد: «و بدانکه این چند گروه که شمردیم و ذکر اندکی که از عقاید ایشان کرده ایم و فرقه های دیگر که نام نبردیم مانند نوربخشیه و نقشبندیه و برزخیه و غیر ایشان، همه به ظاهر سنی فاجرند و اکثر در باطن بد اعتقاد و کافر.» [۵]
زین العابدین شیروانی در ریاض السیاحة به سنی بودن این طریقه اشاره مستقیم ندارد ولی می نویسد: «بعضی از نقشبندیه مدعی اند بر این که سلسله نقشبندیه به ابوبکر بن ابی قحافه خلیفه ثانی می رسد، دلیل ایشان استوار نیست.» [۶] این در حالی است که محمد کریم خراسانی نقشبندیه را منشعب از سلسله معروف کرخی معرفی کرده است. [۷] و می دانیم که معروف از شاگردان امام رضا علیه السلام است و سلسله او به امیرالمؤمنین علیه السلام منتهی می شود.
عبدالمنعم حفنی در موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة درباره ایشان چنین می نویسد: «ایشان اصحاب بهاءالدین محمد شاه نقش بند (م:791هـ.ق) هستند. مقصود از نقش آن است که در قلب به وسیلـه ذکر طبع می شـود. نقشبندیه جماعتی از صوفیه هستند که طریقتشان بـر ذکر استوار است. به نام های دیگر، به حسب امامی که در هر روزگار برای ایشان بوده است، نامیده شده اند. ایشان را به واسطه انتساب به ابوبکر، صدّیقیه؛ به واسطه انتسـاب به ابایزید بسطامی طیفـور بسطامـی، طیفوریه نامیده انـد. و در عهـدی کـه بهاء الـدین ریـاست خواجگان را داشت، خواجکانیه و نقشبندیه و در روزگـار عبیدالله احرار، احراریه نامیده اند و همچنین است که ایشان را مجدّدیه و خالدیه نام گذارده اند... راه های وصول به حق در طریقه نقشبندیه چهار طریق است: مصاحبت با شیخ کامل که اولین و بالاترین راه است؛ رابطه و ارتباط با شیخ؛ التزام به آنچه شیخ تلقین می کند و ذکر به این معنا که سالک دائماً در حال ذکر خدا باشد.» [۸]
دانشنامه جهان اسلام می نویسد: «طریقت نقشبندیه تقید به سنت و حفظ آداب شریعت است. وی برخی از آداب و شعائر صوفیه همچون ذکر جهر، خلوت و سماع و رقص را نفی کرده است. بهاءالدین هرچه را که از نظر متشرّعان سنّی از دایره مسلمانی بیرون بود، باطل شمرده و از این رو برخی از آنان او را مجدّد سده هشتم شمرده اند. طریقت او در سرزمین های ایران، ماوراءالنهر، هند، چین، ممالک عربی و ترکیه بیش از هر طریقه دیگری در میان اهل سنت رواج یافت و غالباً مورد تأیید حکومت های سنّی بود. چنانکه ملک معزالدین حسین از حرمت نهادن به او کوتاهی نمی کرد، اما بهاءالدین از پذیرفتن هدایا و خوردن غذاهای او امتناع می کرد. البته در دو یا سه نسل بعد، خلفای بهاءالدین این گونه پرهیز را ترک، ثروت های افسانه ای جمع کردند و در برابر عزت و حرمتی که از تیموریان می دیدند، نفوذ خود را برای تحکیم پایه های حکومت ایشان به کار گرفتند، تا آنجا که مدعی شدند بهاءالدین نیز پس از مرگ تیمور (807هـ.ق)، بر ایمان وی صحه نهاده است. بهاءالدین شاگردان و مریدان بسیاری داشت که در ترویج و استمرار طریقت وی نقش مهمی داشتند. از جمله شاگردان او عبارتند از: خلیفه نخستین او خواجه علاءالدین عطار (م:802 هـ.ق) فرزندخوانده و داماد بهاءالدین، خواجه محمد پارسا (م:822 هـ.ق)، خواجه حسام الدین یوسف حافظی بخاری و یعقوب چرخی (م:851 هـ.ق). رساله قدسیه مجموعه ای از سخنان نسبتاً کوتاه بهاءالدین به فارسی مشتمل بر یک مقدمه و دوازده فصل است که خواجه محمد پارسا آن را تحریر کرده و پس از مرگ بهاءالدین با استفاده از دیگر کتب عرفانی همچون مصباح الهدایة عزالدین کاشانی، شرح و توضیحاتی بر آن افزوده است. [۹]
پانویس
- ↑ ریاض السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص132 / سیری در تصوف ایران در شرح حال مشایخ و اقطاب، مدرسی چهاردهی، ص422 / الفرق الصوفیة فی الاسلام، تری مینگهام، ص110 / الفکر الشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر، کامل مصطفی الشیبی، ص252 / فرهنگ فِرَق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص318 / موسوعة الصوفیة، عبدالمنعم حفنی، ص985
- ↑ معجم الفرق الاسلامیة، عارف تامر، ص104
- ↑ سلسله های صوفیه ایران، مدرسی چهاردهی، ص65
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیة، ج15، ص186
- ↑ حدیقة الشیعة، محقق اردبیلی، ص600
- ↑ ریاض السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص340
- ↑ التنبیهات الجلیة فی کشف اسرار الباطنیة، محمد کریم خراسانی، ص75
- ↑ موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، عبدالمنعم حفنی، ص661
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج4، ص677