حُرّاقیه: تفاوت بین نسخهها
(۴ نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده) | |||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
قابل توجه است که این از موارد بسیار نادر و یا شاید تازه ای است که گروهی هم از خوارج باشند و هم از صوفیه محسوب شوند. | قابل توجه است که این از موارد بسیار نادر و یا شاید تازه ای است که گروهی هم از خوارج باشند و هم از صوفیه محسوب شوند. | ||
− | |||
[[لویی ماسینیون]] دِرقاویه را دارای چهار فرع به نام های [[بوزیدیه]]، [[کتّانیه]]، حرّاقیه و [[علویه (از صوفیه دِرقاویه)|علویه]] معرفی می کند. <ref> [[دائرة المعارف الاسلامیة]]، ج15، ص181</ref> | [[لویی ماسینیون]] دِرقاویه را دارای چهار فرع به نام های [[بوزیدیه]]، [[کتّانیه]]، حرّاقیه و [[علویه (از صوفیه دِرقاویه)|علویه]] معرفی می کند. <ref> [[دائرة المعارف الاسلامیة]]، ج15، ص181</ref> | ||
− | گفته شده است دامنه نفوذ این فرقه از محدوده شهر [[فاس]] (شهری در [[مراکش]] در حاشیه اقیانوس) و اطراف آن فراتر نرفته است. | + | گفته شده است دامنه نفوذ این فرقه از محدوده شهر [[فاس]] (شهری در [[مراکش]] در حاشیه اقیانوس) و اطراف آن فراتر نرفته است. <ref> [[دائرة المعارف الاسلامیة]]، ج9، ص206</ref> |
− | + | نکته قابل ذکر آن که [[عبدالمنعم حفنی]] به فردی دیگر با نام حرّاق اشاره دارد و می نویسد: «[[محمد بن عبدالواحد العلمی الشاذلی الدرقاوی]]، مشهور به حرّاق از صوفیه قرن سیزدهم هجری قمری است. وی را به سبب آن که بر شاگردانش سخت گیری می کرده است، حراق نامیده اند. از زمره شاگردان وی [[ابن العربی دلائی]] (م:1285هـ. ق) را می توان مورد اشاره قرار داد. وی شعر نیز می سروده و بیشتر بر طریقه [[ابن فارض]] مشی می نموده است. حراق در سال 1261هجری قمری وفات یافته است». <ref> [[موسوعة الصوفیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص154</ref> | |
− | + | مهمترین طریقه اواخر سده 12 هجری قمری / 18 میلادی در مغرب، دِرقاویه یعنی شاخه مراکشی [[شاذلیه]] است که توسط صوفی صاحب تألیفی به نام [[شیخ عربی درقاوی]] شکل گرفت. او ابتدا نزد [[ابوالحسن عمرانی]] (جمل) سلوک کرد و سپس طریقه ای مبتنی بر زهد و عبادت در کنار کار و کسب همراه با مطالعه آثار [[تصوف]] بنا نهاد. [[محمد ظافر مدنی]] و [[نورالدین یشرویی]] از جمله مریدان درقاوی بودند که با تأسیس طریقه هایی چون [[مدنیه]] و [[یشرویی]]، شاخه های [[دِرقاویه]] را در [[مصر]]، [[موزامبیک]]، [[عمان]]، [[ترکیه]]، [[لبنان]] و [[فلسطین]] گسترش دادند. این طریقه در نیمه دوم سده 13 هجری قمری به شاخه های متعددی از جمله [[دباغیه]]، [[بنانیه (از صوفیه دِرقاویه)|بنانیه]] و حرّاقیه منشعب گردید. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج15، ص473</ref> | |
+ | |||
+ | رک: [[دِرقاویه]]. | ||
− | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۴
از صوفیه دِرقاویه.
ایشان منسوب به سیدی محمد الحراق خلیفه سوم مولای العربی الدرقاوی می باشند.
ایشان از خوارج بوده و با ملل مسیحی، دشمنی بسیاری دارند. [۱]
قابل توجه است که این از موارد بسیار نادر و یا شاید تازه ای است که گروهی هم از خوارج باشند و هم از صوفیه محسوب شوند.
لویی ماسینیون دِرقاویه را دارای چهار فرع به نام های بوزیدیه، کتّانیه، حرّاقیه و علویه معرفی می کند. [۲]
گفته شده است دامنه نفوذ این فرقه از محدوده شهر فاس (شهری در مراکش در حاشیه اقیانوس) و اطراف آن فراتر نرفته است. [۳]
نکته قابل ذکر آن که عبدالمنعم حفنی به فردی دیگر با نام حرّاق اشاره دارد و می نویسد: «محمد بن عبدالواحد العلمی الشاذلی الدرقاوی، مشهور به حرّاق از صوفیه قرن سیزدهم هجری قمری است. وی را به سبب آن که بر شاگردانش سخت گیری می کرده است، حراق نامیده اند. از زمره شاگردان وی ابن العربی دلائی (م:1285هـ. ق) را می توان مورد اشاره قرار داد. وی شعر نیز می سروده و بیشتر بر طریقه ابن فارض مشی می نموده است. حراق در سال 1261هجری قمری وفات یافته است». [۴]
مهمترین طریقه اواخر سده 12 هجری قمری / 18 میلادی در مغرب، دِرقاویه یعنی شاخه مراکشی شاذلیه است که توسط صوفی صاحب تألیفی به نام شیخ عربی درقاوی شکل گرفت. او ابتدا نزد ابوالحسن عمرانی (جمل) سلوک کرد و سپس طریقه ای مبتنی بر زهد و عبادت در کنار کار و کسب همراه با مطالعه آثار تصوف بنا نهاد. محمد ظافر مدنی و نورالدین یشرویی از جمله مریدان درقاوی بودند که با تأسیس طریقه هایی چون مدنیه و یشرویی، شاخه های دِرقاویه را در مصر، موزامبیک، عمان، ترکیه، لبنان و فلسطین گسترش دادند. این طریقه در نیمه دوم سده 13 هجری قمری به شاخه های متعددی از جمله دباغیه، بنانیه و حرّاقیه منشعب گردید. [۵]
رک: دِرقاویه.
پانویس
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیة، ج9، ص206
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیة، ج15، ص181
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیة، ج9، ص206
- ↑ موسوعة الصوفیة، عبدالمنعم حفنی، ص154
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج15، ص473