خنّاقون
جاحظ در کتاب الحیوان سه شعر از حماد راویه نقل می کند که در مورد قبائل و فرقی است که متهم به خنق (خفه کردن مردم) بوده اند. از جمله این فرق، پیروان ابوالجارود زیاد اعمی، رئیس جارودیه زیدیه، می باشند. [۱]
شعر مذکور در کتاب الحیوان چنین است:
اذا سـرتَ فی عِجْل فسِر فی صحاب *** و کنـدة فاحـذرهـا حِـذارَک للخَسْف
و فی شیعـة الاعمـی زیـار و غیلـةٌ *** و قَشـب و اعمــالٌ لجـندلـة القَـذْف
در دو نسخه از چاپ های کتاب الحیوان، سخن از زیار (به راء) رفته است و نه زیاد اعمی (به دال)، اما آیت الله سید مهدی روحانی نام وی را به نقل از کتاب الحیوان «زیاد» ضبط کرده است. [۲]
معدان سمیطی نیز در قصیده خود که در آن فرق اسلامی را مورد اشاره قرار می دهد، از مغیرة با عنوان مغتال (تروریست) یاد می کند. [۳]
قصیده مذکور چنین است:
حبشـی و کافر سبیـانی *** حـربـی و نـاسـخ قتّـال
تلک تیمیةٌ و هاتیک صمـت *** ثـم دین المغـیـرة المغتـال [۴]
هم چنین ابن قتیبه در المعارف می گوید « خناقون از منصوریه اند». [۵] در الحور العین نیز آمده است: « حسینیه از منصوریه، پیروان حسین بن ابی منصور خمس مالهائی که به سبب خنق به دست می آوردند به حسین می دادند». [۶]
ابن قتیبه، در المعارف، منصوریه را از زمره فرق رافضه برشمرده و ایشان را منسوب به ابی منصور الکسْف می داند. وجه نام گذاری وی به «کسف» آن بوده که وی به پیروانش می گفته: آیه شریفه «و ان یروا کسفاً من السماء ساقطا»[۷] درباره من نازل شده است. [۸]
پانویس
- ↑ کتاب الحیوان، جاحظ، ج1، ص346
- ↑ کتاب الحیوان، جاحظ، ج1، ص364
- ↑ همان، ص366
- ↑ کتاب الحیوان، جاحظ، ج1، ص366
- ↑ المعارف، ابن قتیبه، ص206
- ↑ الحور العین، نشوان حمیری، ص169
- ↑ سوره طور، آیه 44
- ↑ المعارف، ابن قتیبه، ص623