جَعدیه (از مرجئه)
از مرجئه.
ایشان منسوب به جعد بن درهم می باشند.
ابن اثیر در اللباب فی تهذیب الانساب جَعْدی را به فتح جیم و سکون عین ضبط کرده است. [۱]
گویا مروان حمار آخرین خلیفة اموی، بر این مذهب بود و لذا به او مروان جعدی گویند. [۲]
دانشنامه جهان اسلام درباره جعد بن درهم می نویسد: «وی گاه از موالی بنی مروان، گاه از موالی سوید بن غفله، گاه از موالی بنی حکم و گاه از موالی ثوریان دانسته شده است. چنانکه وی گاه از اهالی حرّان، گاه از اهالی خراسان و گاهی نیز از همدان برشمرده شده است. هرچند ممکن است خراسان مصحّف حرّان باشد. جعد، دایی و مربّی مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی بوده است و از این رو مروان به جعدی شهرت داشته است. وی احتمالاً در سال 120یا124هجری قمری به دستور هشام بن عبدالملک در کوفه در ملأ عام به قتل رسید. جعد از پیشگامان اندیشه قدر و تنزیه در عالم اسلام به حساب می آید و در هر دو این مسائل، آرای او پیشاهنگ آرای معتزله و جَهمیه است. از جمله عقایدی که به وی نسبت داده شده است می توان به این جمله اشاره کرد: پدر خالق حقیقی طفل و خدای تعالی خالق مجازی اوست؛ به وجود آمدن جانوران کوچک در گوشت، نشانه قدرت انسان در به وجود آوردن آنهاست؛ ایجاد خمر فعل انسان و نه خدا است؛ پیدایش تفکر اولی که معرفت از آن حاصل می شود، فعلی است که فاعل ندارد؛ قرآن مخلوق است و قدیم و ازلی بودن آن مردود می باشد؛ خداوند صفتی به عنوان «متکلم» نداشته است. جعد از شاگردان و ارادتمندان وهب بن مُنَبّه بوده و ممکن است قول به قدر را از وی گرفته باشد. هرچند عقیده وهب ـ که کتاب هایی نیز در این باره نوشته است ـ بعدها تغییر کرده است. باید توجه داشت که جعد یه که از خوارج بوده و عقاید تشبیهی داشته اند با این فرقه متفاوت می باشند. [۳]
پانویس
- ↑ اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج1، ص282
- ↑ اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج1، ص282
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج10، ص401