قندهار: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{Coord|۳۱|۳۶|N|۶۵|۴۲|E|display=title}} {{جعبه شهر افغانستان |نامرسمی=قندهار |عرضجغرافی...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۴۵
الگو:Coord الگو:جعبه شهر افغانستان قَندَهار (پشتو: کندهار الگو:Transl) مرکز استان قندهار شهری است در جنوب افغانستان که سومین شهر پر جمعیت افغانستان است. طبق سرشماری رسمی سال ۲۰۰۶ میلادی حدود ۴۵۰٬۳۰۰ نفر جمعیت داشتهاست. قندهار بین رودهای ترنک و ارغنداب واقع شدهاست.
قندهار به شکل یک مربع مستطیل است و چون طبق نقشه ساخته شده بسیار منظم است شهر به چند محله تقسیم شده و هر محله متعلق به یک یا چند قوم و قبیلهاست و بیشتر اهالی آن را افغانان (عمدتاً درانی) تشکیل میدهند. در اطراف قندهار باغهای میوه تاکستانها و زیارتگاههای بسیاری است.فرودگاه بینالمللی قندهار در ۱۶ کیلومتری جنوب خاوری این شهر قرار دارد.
پس از فتح خراسان توسط مسلمانان قندهار جزئی از خراسان بزرگ محسوب میشد.در پی حمله مغول به سلطنت خوارزمشاه این شهر ویران گردید و بار دیگر در پایان قرن هشتم هجری توسط امیر تیمور گورکانی قندهار تخریب شد. در اوایل سدهٔ شانزدهم میلادی گورکانیان قندهار را گرفتند.
محتویات
تاریخچه
برخی برآنند که شهر باستانی قندهار را لهراسپ شاه معروف ساختهاست. در دورههای ماد و هخامنشیان٬ آراخوزیا (رُخَج) سرزمینی در اطراف رودخانهٔ ارغنداب بوده و یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بشمار میرفت. در سنگنبشته بیستون داریوش بزرگ، آراخوزیا در فهرست ساتراپیهای هخامنشیان آمدهاست.
در سال ۳۲۹ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی پا به سرزمین هندوکش که تاریخنویسان یونانی آن را پارپامیز گفتهاند نهاد. اسکندر هرات را تصرف و پس از سپری نمودن زمستان در سیستان، وارد ناحیهای شد که به نامش اسکندریه (قندهار امروزی) نامیده شد.
در ۳۰۵ ق. م. موریاها بر پاراپامیز (گنداره یا گندهارا)، رخج و گدروزی (گدروزیا - بلوچستان) تسلط یافتند. در این دوران دین بودایی توسط آشوکا به این سرزمین وارد شد.
پس از اسلام، قندهار جزئی از خراسان بزرگ بهشمار میآمد. دو بار شهر به طور کامل ویران گردید، اول بار به دست مغول و بار دیگر در پایان قرن هشتم هجری به دستور امیر تیمور گورکانی.
در اوایل سدهٔ شانزدهم میلادی مغولان هند قندهار را گرفتند. طی دوصد سالی که مغولان حکومت هند را در دست داشتند، شهرهای مرزی خراسان از سه سو مورد کشمکش و محل منازعه بودند: مغولها از یک سو، صفویان از سمت غرب، و ترکان ازبک از سمت شمال. کابل، هرات و قندهار بارها میان این مدعیان متخاصم دست به دست شدند. در این دوران خوشحال خان ختک شاعر جنگجوی مشهور پشتون بر علیه سلطهٔ بابریها قیام کرد. دولت صفوی که در جنوب و غرب خراسان با تبعیض مذهبی و بیداد حکومت میکرد در برابر مخالفت و قیامها از پا در آمد. در ابتدا میرویسخان هوتک از قبیلهٔ غلجایی پشتون به تسلط گرگینخان حاکم گرجی الاصل صفوی در ۱۷۰۹ میلادی در قندهار پایان داد و دولت مستقل هوتکی را تأسیس کرد.
حکومت غلجایی قندهار در ۱۷۳۸ میلادی توسط نادر افشار پایان داده شد. نادر افشار سرانجام خود بخاطر تندخویی اش در ۱۷۴۷ میلادی در قوچان توسط افسران قزلباش لشکر خود به قتل رسید. پس از این حادثه، احمدشاه ابدالی که یکی از سران قبیله پشتونهای ابدالی، افسر گارد محافظ نادرشاه و معاون قشون افغان بود، با نیروی شش هزار نفری خود به سوی قندهار رهسپار شد و لویه جرگه را در مزار شیر سرخ قندهار برای انتخاب یک رهبر ملی از میان خود افغانها تشکیل داد و سرانجام بعد از نه روز گفت و شنید، به عنوان پادشاه خراسان تعیین گردید. وی در ۱۷۵۳ یا ۱۷۵۴ شهر کنونی را ساخت و آن را احمد شاهی نام نهاد و «اشرف البلاد» لقب داد. در دفاتر رسمی هنوز هم به همین لقب یا «دارالقرار» یاد میشود. تیمورشاه بعداً پایتخت خراسان را از شهر قندهار به کابل انتقال داد.
روزگار صفوی
قندهار در سدههای دهم و یازدهم هجری قمری (شانزدهم و هفدهم میلادی) در شبکه دفاعی و راههای بازرگانی و مسافرتی هند و ایران موقعیت بسیار مهمی کسب کرد. این شهر زمینهای حاصلخیز و منابع آب فراوانی داشت. قندهار قلعهای بسیار استوار بود و تملک قندهار برای امنیت کابل و همینطور خراسان ضروری بود. در نتیجه این شهر بهطور گریزناپذیر به صورت اساس رقابت و کشمکش میان گورکانیان هند و صفویان درآمد.[۱]
نقطه اساسی بازرگانی زمینی بین دو کشور ایران و هند شهر قندهار بود که این دو کشور بر سر تصاحب آن مدت دو سده (یازدهم و دوازدهم هجری قمری) کشمکش داشتند. کاروانهای عرب و هندی و بازرگانان یهودی در راههای گذرنده از قندهار رفتوآمد میکردند و پادشاهان صفوی بیشتر از طریق حاکمان منصوب خود در قندهار عوارض گمرکی را بهعنوان حق عبور از کالاها میگرفتند.[۲]
کشمکش بر سر قلعه قندهار در بسیاری زمانها موضوع عمدهای بود که موجبات تیرگی روابط میان پادشاهان گورکانی هند و شاهان صفوی را فراهم میکرد. گورکانیان از تصرف این قلعه چند هدف را دنبال میکردند: تسلط بر افغانستان غربی و کنترل بر قبایل افغانی و بلوچ و قوم ازبک که گهگاه با سرکشیهای خود دردسرهای بزرگی را برای گورکانیان ایجاد میکردند.[۳]
اماکن باستانی قندهار
تپه مندی گک
این تپه را میتوان با حوزه تمدنی ارغنداب ارتباط داد که در شمال این منطقه و در ۵۰ کیلو متری شهر فعلی قندهار واقع است و به صورت دقیق تر در دره موازی مجرای ارغنداب با فاصله ۲۰ میلی جاده قندهار –گرشک و اگر از طرف ولسوالی (شهرستان) خاکریز برگردیم حدود هشت کیلومتر به طرف ارغنداب در سمت راست جاده قرار گرفتهاست.
امروزه اراضی زراعتی در این محدوده کمتر است اما احتمال ا در ازمنه گذشته این ناحیه توسط شعبههایی از رود ارغنداب سیراب میشده و آبادیهایی در آن وجود داشتهاست.
در سال ۱۹۵۹ (۱۳۳۸) موسیو کزال، باستانشناس و متخصص قبل تاریخ فرانسوی، با انجام یازده مرحله حفریاتی پانزده طبقه آبادی دورههای مختلف را یکی پس از دیگری کشف کرد. ۳۱ متر ارتفاع تپه مذکور از تراکم آبادیهایی پانزدهگانهای صورت گرفتهاست که در طی سه هزار سال قبل از میلاد بر روی هم آباد شدهاست. تحقیقات انجام شده باستان شناسان روی آثار بدست آمده حکایت از آثار عصر مفرغ (برنز) میکند.
شاه نعمتالله کاظمی که از تحصیلکردگان قندهار بوده و روزگاری به حیث معاون پروژه هیلمند ایفای وظیفه میکردالگو:مدرک، میگوید که شاهد کاوشهای گروه فرانسوی در مندی گک بوده و ظروف وسفالها و ابزارهای مکشوفه در این تپه، مشابه به آثار کشف شده در حیدر آباد و سند پاکستان میباشد. وی همچنین موفق شدهاست در طی ماموریتهای خویش در منطقه، آثار شبیه به به مندی گک را بالاتر از مسیر زیارت شاهمقصود قندهار در نواحی نزدیک رودخانه هلمند کشف کند و بدین ترتیب میتوان حدس زد در طول این مسیر، رفت و آمدهایی جریان داشته و کاروانهایی گذر کردهاند و نیز به احتمال زیاد مسیر مهاجرت دستههای آریایی به طرف غرب و ایران امروزی از همین ناحیه صورت گرفتهاست.قندهاریها تنها قومی هستند که هیچ گاه تسلیم هیچ حکومتی نشدند و خود مختار هستند .آنها از ایرانیها و پاکستانیها خیلی متنفرندو در دولت فعلی افغانستان ایران و پاکستان هر کدام یک کنسولگری در قندهار دارند.
مردمشناسی
جمعیت این شهر حدود ۴۶۸٬۲۰۰ نفر است.[۴] پشتونها با ۷۰٪ اکثریت جمعیت این شهر را شامل میشوند.تاجیکها با ۲۰٪ دومین گروه قومی این شهر هستند.هزارهها، ازبکها و بلوچها از دیگر اقلیتهای قومی این شهر هستند.[۵]
مناطق
ناحیه عینو مینه از مناطق مرفهنشین قندهار است.[۶]
مشاهیر
- نور جهان همسر جهانگیرشاه
- میرویس خان هوتک
- محمود هوتکی
- اشرف افغان
- احمدشاه درانی
- محمد ظاهر شاه
- عبدالحی حبیبی
- گل آغا شیرزی
- حامد کرزی
- محمدحسن مولویقندهاری
- آیت الله محمد آصف محسنی
منابع
الگو:ویکیسفر الگو:ویکیانبار-رده الگو:پانویس
- افغانستان در پنج قرن اخیر نوشته میر محمد صدیق فرهنگ
- افغانستان در مسیر تاریخ نوشته میر غلام محمد غبار
- دایرة المعارف اسلام
- بلندا و جایگاه
الگو:شهرهای بزرگ افغانستان الگو:خراسان بزرگ الگو:پایگاههای باستانشناسی افغانستان (دوران باستان) الگو:پایگاههای باستانشناسی افغانستان (دوران پس از اسلام) الگو:پایگاههای باستانشناسی افغانستان (دوران پیشاتاریخ) الگو:ولایت قندهار
الگو:افغانستان-خرد- ↑ ثواقب، جهانبخش: نگرشی بر شورش شیرخان افغان در عصر شاه صفی (۱۰۴۰ ه.ق.). در: مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان). بهار ۱۳۸۴ - شماره ۴۰. (از صفحه ۸۹ تا ۱۰۸).
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ UNDSS Provincial Profile, Afghanistan's «Ministry of Rural Rehabilitation and development (MRRD)», 2009
- ↑ Population Map, National Geographic, 2003
- ↑ قندهار؛ زندگی در اطراف خانه ملا محمد عمر، بیبیسی فارسی