تناسخیه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
[[هفتاد و سه ملت]] ایشان را همان اهل تناسخ دانسته است. <ref> [[هفتاد و سه ملت]]، ص30</ref> این در حالی است که [[محمد ملطی شافعی]] در بیان فرقه های [[رافضه]]، فرقه ششم را اهل تناسخ دانسته <ref> [[التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع]]، [[محمد ملطی شافعی]]، ص22</ref> و در ضمن بیان فرقه یازدهم ( [[جارودیه]] ) ایشان را بین [[غالیه]] و تناسخیه معرفی می کند. <ref> همان، ص23</ref> روشن است که تناسخیه در اینجا معنایی عام دارد و انتساب جارودیه به این عنوان، به واسطه آن است که محمد ملطی شافعی می گوید: «ایشان معتقد به انتقال روح از جسد انسان پست به جسد انسان دردمند هستند».<ref> همان</ref> | [[هفتاد و سه ملت]] ایشان را همان اهل تناسخ دانسته است. <ref> [[هفتاد و سه ملت]]، ص30</ref> این در حالی است که [[محمد ملطی شافعی]] در بیان فرقه های [[رافضه]]، فرقه ششم را اهل تناسخ دانسته <ref> [[التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع]]، [[محمد ملطی شافعی]]، ص22</ref> و در ضمن بیان فرقه یازدهم ( [[جارودیه]] ) ایشان را بین [[غالیه]] و تناسخیه معرفی می کند. <ref> همان، ص23</ref> روشن است که تناسخیه در اینجا معنایی عام دارد و انتساب جارودیه به این عنوان، به واسطه آن است که محمد ملطی شافعی می گوید: «ایشان معتقد به انتقال روح از جسد انسان پست به جسد انسان دردمند هستند».<ref> همان</ref> | ||
− | [[سید محسن امین]]، در [[اعیان الشیعة]]، این نام را به همراه نام های دیگر از [[احمد بن علی مقریزی]] به عنوان یکی از فرق [[شیعه]] نقل می کند و می نویسد: «خدا می داند که این اسامی را نشنیده ایم و در کتاب های | + | [[سید محسن امین]]، در [[اعیان الشیعة]]، این نام را به همراه نام های دیگر از [[احمد بن علی مقریزی]] به عنوان یکی از فرق [[شیعه]] نقل می کند و می نویسد: «خدا می داند که این اسامی را نشنیده ایم و در کتاب های شیعه ندیده ایم و این ها جز برای تشنیع و سست کردن شیعه، ساخته نشده است و این ها اسامی بدون مسمّی است و یک نفر از مورخین شیعه، آن ها را نقل نکرده است». <ref> [[اعیان الشیعة]]، [[سید محسن امین]]، ج1، ص23</ref> [[زین العابدین شیروانی]] می نویسد: «ایشان چند فرقه اند. بعضی منکر حق تعالی بوده و عالم را قدیم می دانند. بعضی به توحید قائل بوده ولی منکر بهشت و دوزخ هستند و می گویند ارواح در همین عالم دور می زنند و بهشت و دوزخ خود را در این عالم مشاهده می کنند». <ref> [[ریاض السیاحة]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص303</ref> |
− | [[احمد بن علی مقریزی]] نیز در [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]] در بیان فرقه های | + | [[احمد بن علی مقریزی]] نیز در [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]] در بیان فرقه های روافض از تناسخیه نام برده است. <ref> [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علی مقریزی]]، ج2، ص354</ref> |
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۲۳
رک: اهل تناسخ (از صوفیه).
هفتاد و سه ملت ایشان را همان اهل تناسخ دانسته است. [۲] این در حالی است که محمد ملطی شافعی در بیان فرقه های رافضه، فرقه ششم را اهل تناسخ دانسته [۳] و در ضمن بیان فرقه یازدهم ( جارودیه ) ایشان را بین غالیه و تناسخیه معرفی می کند. [۴] روشن است که تناسخیه در اینجا معنایی عام دارد و انتساب جارودیه به این عنوان، به واسطه آن است که محمد ملطی شافعی می گوید: «ایشان معتقد به انتقال روح از جسد انسان پست به جسد انسان دردمند هستند».[۵]
سید محسن امین، در اعیان الشیعة، این نام را به همراه نام های دیگر از احمد بن علی مقریزی به عنوان یکی از فرق شیعه نقل می کند و می نویسد: «خدا می داند که این اسامی را نشنیده ایم و در کتاب های شیعه ندیده ایم و این ها جز برای تشنیع و سست کردن شیعه، ساخته نشده است و این ها اسامی بدون مسمّی است و یک نفر از مورخین شیعه، آن ها را نقل نکرده است». [۶] زین العابدین شیروانی می نویسد: «ایشان چند فرقه اند. بعضی منکر حق تعالی بوده و عالم را قدیم می دانند. بعضی به توحید قائل بوده ولی منکر بهشت و دوزخ هستند و می گویند ارواح در همین عالم دور می زنند و بهشت و دوزخ خود را در این عالم مشاهده می کنند». [۷]
احمد بن علی مقریزی نیز در المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار در بیان فرقه های روافض از تناسخیه نام برده است. [۸]
پانویس
- ↑ التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، محمد ملطی شافعی، ص23 / ریاض السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص303 / المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص354 / النقض، عبدالجلیل رازی، ص457 / هفتاد و سه ملت، ص30
- ↑ هفتاد و سه ملت، ص30
- ↑ التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، محمد ملطی شافعی، ص22
- ↑ همان، ص23
- ↑ همان
- ↑ اعیان الشیعة، سید محسن امین، ج1، ص23
- ↑ ریاض السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص303
- ↑ المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص354