أرأیتیون: تفاوت بین نسخهها
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
گویا در این نام گذاری، تعریضی به فقه [[اهل رأی]] وجود داشته است؛ چنان که [[جاحظ]] در [[البیان و التببین]] نقل می کند که: «از [[عبدالله بن شریک]] پرسیدند فقه [[ابوحنیفه]] چگونه است؟ گفت: اعرف الناس بما لا یکون و اجهل الناس بما یکون». <ref> [[البیان و التببین]]، [[جاحظ]]، ج1، ص495</ref> شایان توجه است که ایشان، پیروان رأی بوده اند که مسائل را به صورت ارأیت <ref>به معنای اخبرنی</ref> عنوان می کرده اند. | گویا در این نام گذاری، تعریضی به فقه [[اهل رأی]] وجود داشته است؛ چنان که [[جاحظ]] در [[البیان و التببین]] نقل می کند که: «از [[عبدالله بن شریک]] پرسیدند فقه [[ابوحنیفه]] چگونه است؟ گفت: اعرف الناس بما لا یکون و اجهل الناس بما یکون». <ref> [[البیان و التببین]]، [[جاحظ]]، ج1، ص495</ref> شایان توجه است که ایشان، پیروان رأی بوده اند که مسائل را به صورت ارأیت <ref>به معنای اخبرنی</ref> عنوان می کرده اند. | ||
− | در متن « [[البیان و التببین]] » این جمله از « [[شریک | + | در متن « [[البیان و التببین]] » این جمله از « [[شریک ]] » و نه از [[عبدالله بن شریک]]، نقل شده است. |
[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]] در بیان [[اصحاب حدیث]] به [[أرأیتیون]] اشاره کرده و می نویسد: «پیشینه و ریشه های [[اصحاب رأی (اهل رای)|اصحاب رأی]]، به مفهوم مصطلح آن را در نسلهای پیشین، باید در شیوه فقیهانی گمنام در عصر تابعان جست وجو کرد که راه طرح مسائل تقدیری و گسترش فقه را دنبال می کرده اند. در واقع، شکل گرفتن مباحث فقهی به صورت یک «علم » و پای نهادن آن در راه گستردگی و پیچیدگی، از کوششهای اینان مایه می گرفت که در آغاز گروهی مغلوب و نامطلوب در محافل تابعان بوده اند. در توضیح مطلب باید گفت که در نیمه دوم سده 1ق، گروهی از جویندگان فقه و شرکت کنندگان در محافل تابعان، به دنبال طرح پرسشهایی تقدیری و گسترش دادن نظری فقه بوده اند که جناح غالب، آنان را «اصحاب ارأیت» یا «ارأیتیون » لقب می دادند. این نام گذاری از آن رو بود که اینان پرسشهای فرضی خود را غالباً با عبارت قالبی و تکرار شونده «اَرَأَیت. . . » خطاب به شیخ و استاد خود مطرح می کرده اند. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج9، ص128</ref> | [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]] در بیان [[اصحاب حدیث]] به [[أرأیتیون]] اشاره کرده و می نویسد: «پیشینه و ریشه های [[اصحاب رأی (اهل رای)|اصحاب رأی]]، به مفهوم مصطلح آن را در نسلهای پیشین، باید در شیوه فقیهانی گمنام در عصر تابعان جست وجو کرد که راه طرح مسائل تقدیری و گسترش فقه را دنبال می کرده اند. در واقع، شکل گرفتن مباحث فقهی به صورت یک «علم » و پای نهادن آن در راه گستردگی و پیچیدگی، از کوششهای اینان مایه می گرفت که در آغاز گروهی مغلوب و نامطلوب در محافل تابعان بوده اند. در توضیح مطلب باید گفت که در نیمه دوم سده 1ق، گروهی از جویندگان فقه و شرکت کنندگان در محافل تابعان، به دنبال طرح پرسشهایی تقدیری و گسترش دادن نظری فقه بوده اند که جناح غالب، آنان را «اصحاب ارأیت» یا «ارأیتیون » لقب می دادند. این نام گذاری از آن رو بود که اینان پرسشهای فرضی خود را غالباً با عبارت قالبی و تکرار شونده «اَرَأَیت. . . » خطاب به شیخ و استاد خود مطرح می کرده اند. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج9، ص128</ref> |
نسخهٔ ۳۰ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۱۲
نام اشخاصی که مسائل غیر مورد ابتلا را عنوان می کرده اند. [۱]
گویا در این نام گذاری، تعریضی به فقه اهل رأی وجود داشته است؛ چنان که جاحظ در البیان و التببین نقل می کند که: «از عبدالله بن شریک پرسیدند فقه ابوحنیفه چگونه است؟ گفت: اعرف الناس بما لا یکون و اجهل الناس بما یکون». [۲] شایان توجه است که ایشان، پیروان رأی بوده اند که مسائل را به صورت ارأیت [۳] عنوان می کرده اند.
در متن « البیان و التببین » این جمله از « شریک » و نه از عبدالله بن شریک، نقل شده است.
دائرة المعارف بزرگ اسلامی در بیان اصحاب حدیث به أرأیتیون اشاره کرده و می نویسد: «پیشینه و ریشه های اصحاب رأی، به مفهوم مصطلح آن را در نسلهای پیشین، باید در شیوه فقیهانی گمنام در عصر تابعان جست وجو کرد که راه طرح مسائل تقدیری و گسترش فقه را دنبال می کرده اند. در واقع، شکل گرفتن مباحث فقهی به صورت یک «علم » و پای نهادن آن در راه گستردگی و پیچیدگی، از کوششهای اینان مایه می گرفت که در آغاز گروهی مغلوب و نامطلوب در محافل تابعان بوده اند. در توضیح مطلب باید گفت که در نیمه دوم سده 1ق، گروهی از جویندگان فقه و شرکت کنندگان در محافل تابعان، به دنبال طرح پرسشهایی تقدیری و گسترش دادن نظری فقه بوده اند که جناح غالب، آنان را «اصحاب ارأیت» یا «ارأیتیون » لقب می دادند. این نام گذاری از آن رو بود که اینان پرسشهای فرضی خود را غالباً با عبارت قالبی و تکرار شونده «اَرَأَیت. . . » خطاب به شیخ و استاد خود مطرح می کرده اند. [۴]
رک: اصحاب رأی.
پانویس
- ↑ فجرالاسلام، احمد امین، ص232
- ↑ البیان و التببین، جاحظ، ج1، ص495
- ↑ به معنای اخبرنی
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص128