معصوم علی شاهی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « از صوفیه خاکسار. مدرسی چهاردهی می نـویسد: «یکی از سـلاسـل چهـارگانـه ...» ایجاد کرد)
 
 
(۵ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
 
از [[صوفیه خاکسار]].  
 
از [[صوفیه خاکسار]].  
  
[[مدرسی چهاردهی]] می نـویسد: «یکی از سـلاسـل چهـارگانـه [[خاکسار]]، دوده [[معصوم علی شاهی]] است که در ایام سلطنت آغامحمدخان قاجار از [[خاکسار]] جدا گردید. این سلسله هیچ گونه ارتباطی با سید [[معصوم علی شاه]] مرشد نور علی شاه نعمت اللهی که از [[هند]] به [[ایران]] آمد، ندارد. . . این دوده، سلسله نسب مشایخ خود را به رفعت علی شاه مرید [[امام کاظم]] علیه السلام و به دده روشن مرید [[امام حسین]] علیه السلام و به سلطان محمود پاتیلی مرید [[علی علیه السلام]] می رساند. » <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص123</ref>
+
[[مدرسی چهاردهی]] می نـویسد: «یکی از سـلاسـل چهـارگانـه خاکسار، دوده معصوم علی شاهی است که در ایام سلطنت [[آغا محمد خان قاجار]] از خاکسار جدا گردید. این سلسله هیچ گونه ارتباطی با سید [[معصوم علی شاه]] مرشد [[نور علی شاه نعمت اللهی]] که از [[هند]] به [[ایران]] آمد، ندارد. . . این دوده، سلسله نسب مشایخ خود را به [[رفعت علی شاه]] مرید [[امام کاظم]] (علیه السلام) و به دده روشن مرید [[امام حسین]] (علیه السلام) و به [[سلطان محمود پاتیلی]] مرید [[علی علیه السلام]] می رساند. » <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص123</ref>
 
+
این در حالی است که [[دانشنامه جهان اسلام]] در مقاله [[تصوف]] می نویسد: «سلسله [[خاکسار جلالی]] : این سلسله که نسب خود را به سلمان فارسی و از او به [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله می رساند، همه مشایخ خود را نیز از مریدان و ملازمان ائمه علیهم السلام معرفی می کند. [[خاکساریه]] ا عرفایی مانند سید محمد گیسودراز، تاج الدین زاهد گیلانی و سیدجلال الدین حیدر را از مشایخ خود می دانند و بخصوص برای شخص اخیر احترام بسیاری قائل اند و برخی او را سر سلسله [[خاکسار جلالی]] می دانند. بزرگان این سلسله بیشتر در [[هند]] و [[ماوراءالنهر]] می زیستند. مشایخ [[خاکسار]] که در [[ایران]] به سر می بردند، بر اثر سخت گیری سال های میانی و پایانی [[صفویه]] به [[هند]] رفتند، اما در اوایل قاجاریه یکی از مشایخ آنها به نام فتحعلی خان، ملقب به غلام علیشاه هندی جلالی، به [[بوشهر]] و سپس به [[شیراز]] رفت. پس از او کرم علیشاه به [[تهران]] آمد و مستوفی الممالک وزیر محمدشاه قاجار مرید وی شد و در دِه ونک برای آنها خانقاهی ساخت.
+
  
سلسله [[خاکسار جلالی]] به دو دسته مهم تقسیم می شود: [[معصوم علی شاهی]] و غلامعلی شاهی. [[معصوم علی شاهی]] که در [[مشهد]] و [[اصفهان]] فعالیت داشته امروزه از رونق افتاده است و فعلاً [[خاکساریه]] منحصر به غلامعلی شاهی است. آخرین شیخ بزرگِ شاخه غلامعلی شاهی، علی محمد ملقب به مطهر علیشاه (م: 1361ق) بود. وی در بسیاری از شهرهای [[ایران]] خانقاه ساخت. مزار او در کنار مزار شیخ زاهد گیلانی در [[شیخانه]] در [[لاهیجان]] است. مطهر علیشاه جانشینی معرفی نکرد و پس از او مشایخی که از وی اجازه داشتند در مناطق گوناگون به تبلیغ و ترویج این سلسله پرداختند. » <ref> [[دانشنامه جهان اسلام]]، ج7، ص396</ref>
+
این در حالی است که [[دانشنامه جهان اسلام]] در مقاله [[تصوف]] می نویسد: «سلسله [[خاکسار جلالی]] : این سلسله که نسب خود را به [[سلمان فارسی]] و از او به [[پیامبر اکرم]] (صلی الله علیه و آله) می رساند، همه مشایخ خود را نیز از مریدان و ملازمان ائمه علیهم السلام معرفی می کند. خاکساریها عرفایی مانند [[سید محمد گیسودراز]]، [[تاج الدین زاهد گیلانی]] و [[سیدجلال الدین حیدر]] را از مشایخ خود می دانند و بخصوص برای شخص اخیر احترام بسیاری قائل اند و برخی او را سر سلسله خاکسار جلالی می دانند. بزرگان این سلسله بیشتر در هند و [[ماوراءالنهر]] می زیستند. مشایخ خاکسار که در ایران به سر می بردند، بر اثر سخت گیری سال های میانی و پایانی [[صفویه]] به هند رفتند، اما در اوایل قاجاریه یکی از مشایخ آنها به نام فتحعلی خان، ملقب به [[غلام علیشاه هندی جلالی]]، به [[بوشهر]] و سپس به [[شیراز]] رفت. پس از او [[کرم علیشاه]] به [[تهران]] آمد و [[مستوفی الممالک]] وزیر [[محمد شاه قاجار]] مرید وی شد و در دِه ونک برای آنها خانقاهی ساخت.
  
[[مدرسی چهاردهی]] در [[خاکسار و اهل حق]]، فرقه های [[خاکسار]] را به چهار تیره تقسیم کرده و آن ها را چنین معرفی می کند: 1. [[خاکسار جلالی]] که ابوترابی و غلامعلی شاهی نیز نامند؛ 2. دوده (سلسله) عجم؛ 3. [[معصوم علی شاهی]] ؛ [[نورایی]]. » <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص3</ref> وی سپس می نویسد که: «اکنون در [[ایران]] فقط [[خاکسار جلالی]] تشکیلات دارند و دیگر فرق در اقلیت بوده و از هر سلسله تنی چند باقی مانده اند. این سلاسل را حیدری می نامند که سلطان حیدر پدر [[شاه اسماعیل صفوی]]، آن را بنا نهاد و شاه اسماعیل در اشاعه و گسترش آن کوشید و در زمان [[شاه عباس اول]] به اوج خود رسید. [[شاه عباس اول]] توجه خاصی به دوده [[عجم]] داشت. » <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی جهاردهی]]، ص3</ref>
+
سلسله خاکسار جلالی به دو دسته مهم تقسیم می شود: معصوم علی شاهی و [[غلامعلی شاهی]]. معصوم علی شاهی که در [[مشهد]] و [[اصفهان]] فعالیت داشته امروزه از رونق افتاده است و فعلاً خاکساریه منحصر به غلامعلی شاهی است. آخرین شیخ بزرگِ شاخه غلامعلی شاهی، علی محمد ملقب به [[مطهر علیشاه]] (م: 1361ق) بود. وی در بسیاری از شهرهای ایران خانقاه ساخت. مزار او در کنار مزار شیخ زاهد گیلانی در [[شیخانه]] در [[لاهیجان]] است. مطهر علیشاه جانشینی معرفی نکرد و پس از او مشایخی که از وی اجازه داشتند در مناطق گوناگون به تبلیغ و ترویج این سلسله پرداختند. » <ref> [[دانشنامه جهان اسلام]]، ج7، ص396</ref>
  
<ref> [[دائرة المعارف تشیع]]، ج7، ص27</ref>
+
[[مدرسی چهاردهی]] در [[خاکسار و اهل حق]]، فرقه های خاکسار را به چهار تیره تقسیم کرده و آن ها را چنین معرفی می کند: 1. خاکسار جلالی که [[ابوترابی]] و غلامعلی شاهی نیز نامند؛ 2. دوده (سلسله) [[عجم]]؛ 3. معصوم علی شاهی ؛ [[نورایی]]. » <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص3</ref> وی سپس می نویسد که: «اکنون در ایران فقط خاکسار جلالی تشکیلات دارند و دیگر فرق در اقلیت بوده و از هر سلسله تنی چند باقی مانده اند. این سلاسل را [[حیدری]] می نامند که [[سلطان حیدر]] پدر [[شاه اسماعیل صفوی]]، آن را بنا نهاد و شاه اسماعیل در اشاعه و گسترش آن کوشید و در زمان [[شاه عباس کبیر]] به اوج خود رسید. شاه عباس توجه خاصی به دوده عجم داشت. » <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی جهاردهی]]، ص3</ref><ref> [[دائرة المعارف تشیع]]، ج7، ص27</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۱۵

از صوفیه خاکسار.

مدرسی چهاردهی می نـویسد: «یکی از سـلاسـل چهـارگانـه خاکسار، دوده معصوم علی شاهی است که در ایام سلطنت آغا محمد خان قاجار از خاکسار جدا گردید. این سلسله هیچ گونه ارتباطی با سید معصوم علی شاه مرشد نور علی شاه نعمت اللهی که از هند به ایران آمد، ندارد. . . این دوده، سلسله نسب مشایخ خود را به رفعت علی شاه مرید امام کاظم (علیه السلام) و به دده روشن مرید امام حسین (علیه السلام) و به سلطان محمود پاتیلی مرید علی علیه السلام می رساند. » [۱]

این در حالی است که دانشنامه جهان اسلام در مقاله تصوف می نویسد: «سلسله خاکسار جلالی : این سلسله که نسب خود را به سلمان فارسی و از او به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می رساند، همه مشایخ خود را نیز از مریدان و ملازمان ائمه علیهم السلام معرفی می کند. خاکساریها عرفایی مانند سید محمد گیسودراز، تاج الدین زاهد گیلانی و سیدجلال الدین حیدر را از مشایخ خود می دانند و بخصوص برای شخص اخیر احترام بسیاری قائل اند و برخی او را سر سلسله خاکسار جلالی می دانند. بزرگان این سلسله بیشتر در هند و ماوراءالنهر می زیستند. مشایخ خاکسار که در ایران به سر می بردند، بر اثر سخت گیری سال های میانی و پایانی صفویه به هند رفتند، اما در اوایل قاجاریه یکی از مشایخ آنها به نام فتحعلی خان، ملقب به غلام علیشاه هندی جلالی، به بوشهر و سپس به شیراز رفت. پس از او کرم علیشاه به تهران آمد و مستوفی الممالک وزیر محمد شاه قاجار مرید وی شد و در دِه ونک برای آنها خانقاهی ساخت.

سلسله خاکسار جلالی به دو دسته مهم تقسیم می شود: معصوم علی شاهی و غلامعلی شاهی. معصوم علی شاهی که در مشهد و اصفهان فعالیت داشته امروزه از رونق افتاده است و فعلاً خاکساریه منحصر به غلامعلی شاهی است. آخرین شیخ بزرگِ شاخه غلامعلی شاهی، علی محمد ملقب به مطهر علیشاه (م: 1361ق) بود. وی در بسیاری از شهرهای ایران خانقاه ساخت. مزار او در کنار مزار شیخ زاهد گیلانی در شیخانه در لاهیجان است. مطهر علیشاه جانشینی معرفی نکرد و پس از او مشایخی که از وی اجازه داشتند در مناطق گوناگون به تبلیغ و ترویج این سلسله پرداختند. » [۲]

مدرسی چهاردهی در خاکسار و اهل حق، فرقه های خاکسار را به چهار تیره تقسیم کرده و آن ها را چنین معرفی می کند: 1. خاکسار جلالی که ابوترابی و غلامعلی شاهی نیز نامند؛ 2. دوده (سلسله) عجم؛ 3. معصوم علی شاهی ؛ نورایی. » [۳] وی سپس می نویسد که: «اکنون در ایران فقط خاکسار جلالی تشکیلات دارند و دیگر فرق در اقلیت بوده و از هر سلسله تنی چند باقی مانده اند. این سلاسل را حیدری می نامند که سلطان حیدر پدر شاه اسماعیل صفوی، آن را بنا نهاد و شاه اسماعیل در اشاعه و گسترش آن کوشید و در زمان شاه عباس کبیر به اوج خود رسید. شاه عباس توجه خاصی به دوده عجم داشت. » [۴][۵]

پانویس

  1. خاکسار و اهل حق، مدرسی چهاردهی، ص123
  2. دانشنامه جهان اسلام، ج7، ص396
  3. خاکسار و اهل حق، مدرسی چهاردهی، ص3
  4. خاکسار و اهل حق، مدرسی جهاردهی، ص3
  5. دائرة المعارف تشیع، ج7، ص27