عبیدالله احرار: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «خواجه عبیدالله احرار از مشاهیر صوفیه در قرن هشتم و نهم هجری قمری است. وی...» ایجاد کرد)
 
 
(۴ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
خواجه [[عبیدالله احرار]] از مشاهیر [[صوفیه]] در قرن هشتم و نهم هجری قمری است. وی از مشاهیر فرقه [[نقشبندیه]] است و مقبره وی در روستای [[کمانگران]] در پانزده کیلومتری [[سمرقند]] است. [[عبیدالله احرار|خواجه احرار]] در سال 806 هجری قمری و در عصر تیموریان در شهر [[سمرقند]] به دنیا آمد و در سال 895 هجری قمری در [[سمرقند]] درگذشت. وی دارای سه فرزند بود که فرزند سومش به همراه تمام فرزندانش به دست ازبکان شیبانی در [[سمرقند]] کشته شدند. خواجه شهاب الدین محمد، پدربزرگ [[عبیدالله احرار|خواجه احرار]] ولی نیز در نزد اکابر [[نقشبندیه]] اعتبار فراوان داشت و از مریدان و معتقدان شیخ ابوبکر محمد قفان چاچی بود. بستگان خانواده مادری [[عبیدالله احرار|خواجه احرار]] نیز از جمله شیخ عمر [[باغستان]]ی و فرزند او شیخ خاوند طهور نیز از بزرگان طریقت [[نقشبندیه]] بوده اند.
+
خواجه ناصرالدین عبیدالله احرار از عارفان معروف طریقه [[نقشبندیه]] در [[ماوراءالنهر]] بوده است. وی در سال 806 هجری قمری به دنیا آمد. اگرچه او در [[صوفیه (صوفیه)|تصوف]] نظریه تازه ای ارائه نکرده و بیشتر متأثر از افکار [[ابن عربی]] بوده، اما نفوذ اجتماعی و سیاسی او باعث رونق و رواج طریقه نقشبندیه در [[آسیای میانه]] و نقاط دیگر شد. خواجه احرار در ده [[باغستان]] از توابع [[تاشکند]] زاده شد. احرار در 828 هجری قمری از [[هرات]] بیرون آمد و در [[بخارا]]، [[بلخ]]، [[چغانیان]] و [[هلغتو]] با مشایخی چون [[بهاءالدین عمر]]، [[حسام الدین پارسا]]، [[زین الدین خوافی]] و [[نظام الدین خاموش]] ملاقات کرد. احرار سرانجام در 832 هجری قمری به هلغتو رفت و با [[مولانا یعقوب چرخی]] یکی از خلفای نامدار [[خواجه بهاءالدین نقشبند]]، بیعت کرد و رسماً در طریقه نقشبندیه داخل شد. بیشتر اعیان و بزرگان وقت مانند [[عبدالرحمان جامی]] و [[علیشیر نوایی]] به او ارادت می ورزیدند و عده ای دیگر رسماً به دست او بیعت طریقه نقشبندیه کرده بودند. نقشبندیان ماوراءالنهر به واسطه سمرقندی و نقشبندیان شبه قاره [[هند]] و [[پاکستان]] به واسطه [[وخشی]] به خواجه احرار متصل می شوند. احرار در 835 هجری قمری به تاشکند بازگشت و به زراعت پرداخت. کار او در کشاورزی بسیار ترقی کرد. بعضی مشایخ و علمای معاصر به تموّل احرار ایراد می گرفتند و تجارت و زراعت او را نشانه مال پرستی او و منافی احکام شریعت می دانستند. اما وی شخصاً معیشتی ساده و بی پیرایه داشت و بیشتر اموال او صرف امور خیر و دستگیری از اهل حاجت می شد و حتی مبلغ های گزاف به خزانه سلطنتی می فرستاد و درخواست می کرد که پادشاه و حکّام از گرفتن مالیات سنگین از مسلمانان کم بضاعت اجتناب کنند. بارزترین خصیصه اخلاقی احرار در طول حیات، حمایت از مظلومان و مستمندان بود. وی می گفت که پسندیده ترین کارها یکی آن است که اهل علم اگر میسر شود، در بارگاه سلاطین و امرا حاضر شوند و آنان را به دادگری و التفات به احوال ستمدیدگان هدایت کنند. نفوذ عرفانی و اجتماعی احرار، به او در صحنه سیاست ماوراءالنهر پایگاهی خاص بخشیده بود و دولتمردان وقت ناگزیر بودند که پشتیبانی و خشنودی او را جلب کنند. احرار در قریه [[کمانگران]] در نزدیکی [[سمرقند]] درسال 895 هجری قمری درگذشت. نوادگان خواجه عبیدالله به هند رفتند و در دربار تیموریان هند مورد احترام قرار گرفتند و سلسله نقشبندیه را در آن دیار گسترش دادند. پس از وفات احرار، مریدان او به تحریر و تدوین احوال و مناقب و اقوال او مبادرت کردند و کتاب هایی مستقل در این باره تألیف شد. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج6، ص651</ref>
  
  
 
==پانويس==
 
==پانويس==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۲۱

خواجه ناصرالدین عبیدالله احرار از عارفان معروف طریقه نقشبندیه در ماوراءالنهر بوده است. وی در سال 806 هجری قمری به دنیا آمد. اگرچه او در تصوف نظریه تازه ای ارائه نکرده و بیشتر متأثر از افکار ابن عربی بوده، اما نفوذ اجتماعی و سیاسی او باعث رونق و رواج طریقه نقشبندیه در آسیای میانه و نقاط دیگر شد. خواجه احرار در ده باغستان از توابع تاشکند زاده شد. احرار در 828 هجری قمری از هرات بیرون آمد و در بخارا، بلخ، چغانیان و هلغتو با مشایخی چون بهاءالدین عمر، حسام الدین پارسا، زین الدین خوافی و نظام الدین خاموش ملاقات کرد. احرار سرانجام در 832 هجری قمری به هلغتو رفت و با مولانا یعقوب چرخی یکی از خلفای نامدار خواجه بهاءالدین نقشبند، بیعت کرد و رسماً در طریقه نقشبندیه داخل شد. بیشتر اعیان و بزرگان وقت مانند عبدالرحمان جامی و علیشیر نوایی به او ارادت می ورزیدند و عده ای دیگر رسماً به دست او بیعت طریقه نقشبندیه کرده بودند. نقشبندیان ماوراءالنهر به واسطه سمرقندی و نقشبندیان شبه قاره هند و پاکستان به واسطه وخشی به خواجه احرار متصل می شوند. احرار در 835 هجری قمری به تاشکند بازگشت و به زراعت پرداخت. کار او در کشاورزی بسیار ترقی کرد. بعضی مشایخ و علمای معاصر به تموّل احرار ایراد می گرفتند و تجارت و زراعت او را نشانه مال پرستی او و منافی احکام شریعت می دانستند. اما وی شخصاً معیشتی ساده و بی پیرایه داشت و بیشتر اموال او صرف امور خیر و دستگیری از اهل حاجت می شد و حتی مبلغ های گزاف به خزانه سلطنتی می فرستاد و درخواست می کرد که پادشاه و حکّام از گرفتن مالیات سنگین از مسلمانان کم بضاعت اجتناب کنند. بارزترین خصیصه اخلاقی احرار در طول حیات، حمایت از مظلومان و مستمندان بود. وی می گفت که پسندیده ترین کارها یکی آن است که اهل علم اگر میسر شود، در بارگاه سلاطین و امرا حاضر شوند و آنان را به دادگری و التفات به احوال ستمدیدگان هدایت کنند. نفوذ عرفانی و اجتماعی احرار، به او در صحنه سیاست ماوراءالنهر پایگاهی خاص بخشیده بود و دولتمردان وقت ناگزیر بودند که پشتیبانی و خشنودی او را جلب کنند. احرار در قریه کمانگران در نزدیکی سمرقند درسال 895 هجری قمری درگذشت. نوادگان خواجه عبیدالله به هند رفتند و در دربار تیموریان هند مورد احترام قرار گرفتند و سلسله نقشبندیه را در آن دیار گسترش دادند. پس از وفات احرار، مریدان او به تحریر و تدوین احوال و مناقب و اقوال او مبادرت کردند و کتاب هایی مستقل در این باره تألیف شد. [۱]


پانويس

  1. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص651