بلخ
شهر بَلخ یا شهر باختر (یونانی باستان: باکترا Βάκτρα؛ لاتین: باکترا Bactra)، بنام زریاسپه (Zariaspa) نیز آمده است. از شهرهای مهم خراسان بزرگ و از قدیمیترین شهرهای افغانستان است که امروزه در فاصله ۲۰ کیلومتری از مزار شریف مرکز ولایت بلخ واقع است.
پیشینه تاریخی[ویرایش]
نوشتار وابسته: باختر بلخ به قولی کهنترین شهر تاریخ جهان است که پیشینهٔ آن به هزاران سال قبل از میلاد برمیگردد و یکی از شهرهای مهم امپراطوری ایران بوده است. زرتشت بین سالهای۱۷۰۰ تا ۶۰۰ قبل از میلاد در بلخ ظهور کرد و پادشاه کیانی دعوت وی را به آیین زرتشت پذیرفت و همواره از مروجان و طرفداران آیین زرتشت بود. در زمانهای پیش از اسلام بلخ مرکز و آغازگر زبان اوستایی و دین زرتشتی بود و در دورههای فرمانروایی موریای هند و کوشانیان از مراکز دین بودایی و محل معبد معروف «نو بهار» بود.
اولین حملهٔ مسلمانان به بلخ در سال ۶۵۲ م. (۳۲ ه. ق) بسرکردگی احنف بن قیس بود. در سال ۴۳ ه. ق. دوباره بتصرف مسلمانان درآمد ولی در زمان قتیبة بن مسلم (متوفی بسال ۹۶ ه. ق) بود که کاملاً مغلوب آنان شد. در دورهٔ اعراب، یعنی در قرون وسطی، بلخ همراه با هرات، نیشابور و مرو یکی از چهار قسمت (چهار ربع) خراسان بود.
در سال ۱۱۸ ه. ق. اسدبن عبدالله قسری پایتخت خراسان را از مرو به بلخ انت و اینتقال داد و شهر رونق یافت. در سال ۲۵۶ ه. ق. این شهر بتصرف یعقوب لیث صفاری درآمد. درسال ۲۸۷ ه. ق. عمرو لیث صفاری نزدیک بلخ مغلوب اسماعیل سامانی شد و بقتل رسید و بلخ تحت حکومت سامانی درآمد. در سال ۴۵۱ ه. ق. سلجوقیان تصرفش کردند و در سال ۵۵۰ ه. ق. بدست ترکان غز ویران شد. در سال ۶۱۷ ه. ق. با وجود اینکه بلخ تسلیم چنگیز مغول شد، مغولان همه مردم شهر از زن و مرد و کودک را از شهر بیرون آورده و همه را کشتند به طوری که تا مدتها حیوانات وحشی از گوشت آنها تغذیه میکردند و سپس شهر را آتش زده و کاملاً تخریب نمودند.[۱] در دورهٔ تیموریان (۷۷۱ – ۹۱۱ ه. ق) تا اندازهای شکوه گذشته را بازیافت ولی پس از بنای مزارشریف در بیست کیلومتری آن، بلخ رو به انحطاط گذاشت. در اواسط سده هیجدهم میلادی بلخ بتصرف افغانها درآمد و از سال ۱۸۴۱ م. در تصرف آنها ماندهاست. خرابههای بلخ قدیم اکنون ناحیهٔ وسیعی را اشغال کردهاست.
در منابع تاریخی به خاطر موقعیت فرهنگی و تمدنی بلخ از آن به نامهای مختلف یاد شدهاست. مثلاً بلخ گزین، بلخ الحسنا، امالبلاد، امالقرا، بلخ بامی، قبه الاسلام، دارالفقاهه، دارالاجتهاد...
جهانگردان اروپایی و فارسیزبان، بلخ را انبار مهمی برای کالاهای عبوری در آسیای میانه در نخستین سالهای سدهٔ ۱۹ م به شمار آوردهاند. این شهر، در مرز میان بیابانهای بیدرخت و زمینهای سرسبز، در شمال هندوکش و جنوب آمودریا، زمانی بسیار آبادان بود و آب شهر از طریق شبکهای مرکب از ۱۸ جوی پخش میشد که درّههای شهر را به هم پیوند میداد. بلخ در برخوردگاه جادههای کاروانی واقع بود که از جنوب به هند، از غرب به ایران، و از شرق به چین کشیده میشد. کاروانهای بیشماری از طریق این شهر، که به عنوان بازاری در آسیای برای خرید و فروش اسب شهرت داشت، رفتوآمد میکردند.[۲]
منابع[ویرایش]
- دانشنامه ایرانیکا
- ویکیپدیای انگلیسی
- محمدامین زواری، جغرافیای تاریخی بلخ، بنیاد موقوفات افشار، تهران۱۳۸۸، شابک:۹۷۸-۹۶۴-۶۰۵۳-۵۳-۳
- www.mazar-i-sharif.de