عبدالرحمن اوزاعی: تفاوت بین نسخهها
جز («عبدالرحمن اوزاعی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]) |
|||
(یک نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | ابوعمرو عبدالرحمان بن عمرو، فقیه و محدث نامدار [[شام]] و پیشوای یکی از مذاهب فقهی که چندی در [[شام]] و [[اندلس]] | + | ابوعمرو عبدالرحمان بن عمرو، فقیه و محدث نامدار [[شام]] و پیشوای یکی از مذاهب فقهی که چندی در [[شام]] و [[اندلس]] پیروانی یافت. خاندان او را اصلاً از اسرای [[یمن]] و یا [[سند]] نوشته اند. انتساب او به اوزاعی فقط به سبب اقامتش در محله [[اوزاع]] در حومه [[دمشق]] بوده است. محله [[اوزاع]] نه تنها مدتی مسکن وی، بلکه به تصریح برخی از منابع، موطن پدری او نیز بوده است. مولد اوزاعی را برخی گزارشها در شهر [[بعلبک]] به سال 88 هجری قمری دانسته اند. او در خردسالی پدر خویش را از دست داد و چندی بعد همراه مادرش به [[بیروت]] انتقال یافت. در همین اوان یکی از شیوخ متنفّذ عرب او را به پسرخواندگی پذیرفت و شرایط را برای پرورش او مساعد کرد. احتمالاً اوزاعی چندی پس از آن به [[دمشق]] رفت و در آنجا سکنی گزید. این احتمال به خصوص با پذیرش روایتی قوت می گیرد که از چهارده سال مصاحبت اوزاعی با [[محکول شامی]] [[دمشق]] سخن گفته است. اوزاعی در جوانی با اعمال نفوذ پدرخوانده اش به عنوان دبیر به دیوان بنی امیه پیوست. آشنایی اوزاعی با [[یحیی بن ابی کثیر]] عالم بزرگ [[یمامه]] زندگی او را متحول ساخت، چنانکه از شغل دبیری استعفا کرد و بی دغدغه به تحصیل علم پرداخت. وی پیش از 114 هجری قمری به حرمین شریفین رفت و از پیشوایان و شیوخ برجسته [[مدینه]] چون [[امام محمد باقر]] علیه السلام دانش آموخت. در فهرست شیوخ او نام [[امام جعفر صادق]] علیه السلام نیز دیده می شود. اوزاعی از محافل علمی [[شام]] نیز غفلت نورزید و از 113 هجری قمری به عنوان فقیه شناخته می شد. در دوره انحطاط خلافت بنی امیه اوزاعی چون [[دمشق]] را برای ماندن مناسب ندید، خانه خود را در محله اوزاع [[دمشق]] واگذاشت و به [[بیروت]] رفت و در آن دیار ماندگار شد. وی سالهای واپسین عمر خود را در [[بیروت]] سپری کرد و همان جا در سال 157 هجری قمری درگذشت. اوزاعی را باید حلقه ای مهم در انتقال فقه [[اصحاب حدیث]] از حالت آغازین خود به دوره تدوین [[شافعی]] تلقی کرد. باید فقه او را گونه ای از فقه [[اصحاب حدیث]] به شمار آورد که در دوره پدیدار شدن مذاهب فقیهان در سده 2 هجری قمری تکوین یافت. شیوه فقهی او در کلیات تا حدی به شیوه [[مالک بن انس]] نزدیک بوده است. به عنوان نخستین ویژگی در فقه اوزاعی، باید به شیوه برخورد او با سنت نبوی اشاره کرد که با توجه به تعلق اوزاعی به [[اصحاب حدیث]]، نقشی اساسی در شکل دهی روش فقهی او ایفا کرد. کاربرد استحسان به شکل آغازین و نامدون نیز در فقه اوزاعی نمونههایی دارد. اوزاعی در عصر خود به عنوان یک پیشوای فقهی در محیط [[شام]] جای گشود و مذهب او پیروانی یافت. این مذهب بی درنگ پس از شکل گیری، مذهبِ غالب در محیط [[شام]] شد. در واقع مذهب اوزاعی صورتی سامان یافته از فقه بومی [[شام]] بود. این مذهب در برهه ای تقریباً 200 ساله به بقای خود در [[شام]] ادامه داد و در اواسط سده 4 هجری قمری، در برابر مذاهب دیگر به خصوص مذهب [[شافعی]] از میان رفت. ضعف محافل فقهی اوزاعیان در [[شام]] زمینه را برای ضعف آن مذهب فراهم آورد. در [[اندلس]] مذهب اوزاعی تا بخشی از سده 3 هجری قمری به عنوان مذهب غالب شناخته می شد و از آن پس مذهب [[مالکی]] جای آن را گفت. اوزاعی از کسانی است که سعی داشته با باورهایی به مبارزه برخیزد که آنها را بدعتی در دین برمی شمرده است. در مباحث مربوط به امامت و قیام به سیف، اوزاعی به شیوه سنتی [[اصحاب حدیث]]، بر ضرورت پیروی از [[جماعت (نام عامه مسلمین غیر از شیعه و خوراج)|جماعت]] پای فشرده است. |
− | + | مواعظ بسیاری نیز در کتب گوناگون از وی نقل شده که می توان آنها را نقطه عطفی در آموزشهای اخلاقی محیط [[شام]] که پس از سقوط امویان تحولی در آن پیدا شده بود، به شمار آورد. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج10، ص433</ref> | |
− | + | ||
− | مواعظ بسیاری نیز در کتب گوناگون از وی نقل شده که | + | |
==پانويس== | ==پانويس== |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۴۹
ابوعمرو عبدالرحمان بن عمرو، فقیه و محدث نامدار شام و پیشوای یکی از مذاهب فقهی که چندی در شام و اندلس پیروانی یافت. خاندان او را اصلاً از اسرای یمن و یا سند نوشته اند. انتساب او به اوزاعی فقط به سبب اقامتش در محله اوزاع در حومه دمشق بوده است. محله اوزاع نه تنها مدتی مسکن وی، بلکه به تصریح برخی از منابع، موطن پدری او نیز بوده است. مولد اوزاعی را برخی گزارشها در شهر بعلبک به سال 88 هجری قمری دانسته اند. او در خردسالی پدر خویش را از دست داد و چندی بعد همراه مادرش به بیروت انتقال یافت. در همین اوان یکی از شیوخ متنفّذ عرب او را به پسرخواندگی پذیرفت و شرایط را برای پرورش او مساعد کرد. احتمالاً اوزاعی چندی پس از آن به دمشق رفت و در آنجا سکنی گزید. این احتمال به خصوص با پذیرش روایتی قوت می گیرد که از چهارده سال مصاحبت اوزاعی با محکول شامی دمشق سخن گفته است. اوزاعی در جوانی با اعمال نفوذ پدرخوانده اش به عنوان دبیر به دیوان بنی امیه پیوست. آشنایی اوزاعی با یحیی بن ابی کثیر عالم بزرگ یمامه زندگی او را متحول ساخت، چنانکه از شغل دبیری استعفا کرد و بی دغدغه به تحصیل علم پرداخت. وی پیش از 114 هجری قمری به حرمین شریفین رفت و از پیشوایان و شیوخ برجسته مدینه چون امام محمد باقر علیه السلام دانش آموخت. در فهرست شیوخ او نام امام جعفر صادق علیه السلام نیز دیده می شود. اوزاعی از محافل علمی شام نیز غفلت نورزید و از 113 هجری قمری به عنوان فقیه شناخته می شد. در دوره انحطاط خلافت بنی امیه اوزاعی چون دمشق را برای ماندن مناسب ندید، خانه خود را در محله اوزاع دمشق واگذاشت و به بیروت رفت و در آن دیار ماندگار شد. وی سالهای واپسین عمر خود را در بیروت سپری کرد و همان جا در سال 157 هجری قمری درگذشت. اوزاعی را باید حلقه ای مهم در انتقال فقه اصحاب حدیث از حالت آغازین خود به دوره تدوین شافعی تلقی کرد. باید فقه او را گونه ای از فقه اصحاب حدیث به شمار آورد که در دوره پدیدار شدن مذاهب فقیهان در سده 2 هجری قمری تکوین یافت. شیوه فقهی او در کلیات تا حدی به شیوه مالک بن انس نزدیک بوده است. به عنوان نخستین ویژگی در فقه اوزاعی، باید به شیوه برخورد او با سنت نبوی اشاره کرد که با توجه به تعلق اوزاعی به اصحاب حدیث، نقشی اساسی در شکل دهی روش فقهی او ایفا کرد. کاربرد استحسان به شکل آغازین و نامدون نیز در فقه اوزاعی نمونههایی دارد. اوزاعی در عصر خود به عنوان یک پیشوای فقهی در محیط شام جای گشود و مذهب او پیروانی یافت. این مذهب بی درنگ پس از شکل گیری، مذهبِ غالب در محیط شام شد. در واقع مذهب اوزاعی صورتی سامان یافته از فقه بومی شام بود. این مذهب در برهه ای تقریباً 200 ساله به بقای خود در شام ادامه داد و در اواسط سده 4 هجری قمری، در برابر مذاهب دیگر به خصوص مذهب شافعی از میان رفت. ضعف محافل فقهی اوزاعیان در شام زمینه را برای ضعف آن مذهب فراهم آورد. در اندلس مذهب اوزاعی تا بخشی از سده 3 هجری قمری به عنوان مذهب غالب شناخته می شد و از آن پس مذهب مالکی جای آن را گفت. اوزاعی از کسانی است که سعی داشته با باورهایی به مبارزه برخیزد که آنها را بدعتی در دین برمی شمرده است. در مباحث مربوط به امامت و قیام به سیف، اوزاعی به شیوه سنتی اصحاب حدیث، بر ضرورت پیروی از جماعت پای فشرده است.
مواعظ بسیاری نیز در کتب گوناگون از وی نقل شده که می توان آنها را نقطه عطفی در آموزشهای اخلاقی محیط شام که پس از سقوط امویان تحولی در آن پیدا شده بود، به شمار آورد. [۱]
پانويس
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج10، ص433