مُریدیه

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو

از صوفیه آفریقا.

دائرة المعارف بزرگ اسلامی دربـاره طریقـه تجـانی می نویسد: « تیجانیه را در 1288 هجـری قمری فـردی الجزایری به نـام ابوالعباس احمد بن محمد مختـار تیجانی (م:1230هـ. ق) که خود یکی از خلیفه های طریقه خلوتیه بود، تشکیل داد. تیجانیه طریقه ای بسته و وحدت گراست. اما انشعاباتی که اغلب مبتنی بر دسته بندی های نژادی اند، در درون آن وجود دارد، بدین شرح: یکم. عُمَریه، که منسوب به حاج عمر بن ساعد تال (م:1281هـ. ق) و مربوط خاندان های توکولور و سونینکه در سنگال، مالی، گینه، چاد و کامرون است؛ دوم. تیواوانیه، که مربوط به مریدان وُلوفِ حاج مالک سی (م:1302هـ. ش) در سنگال و بخشی های مختلف غرب آفریقا ست؛ سوم. نیاسیه یا تربیه، که آن را ابراهیم نیاس (م:1354هـ. ش) تشکیل داد. وی بر اهمیت سرمشق قرار دادن سنت پیامبر صلی الله علیه و آله در زندگی فردی تأکید می کرد و با پافشاری بر جهاد نفس، جهاد نظامی را غیرضروری می شمرد. این طریقه در سودان پیروان بسیار دارد؛ چهارم. حافظیه، که آن را محمد حافظ ولی مختار (م:1247هـ. ق) از اهالی موریتانی ایجاد کرد و علاوه بر موریتانی، در نیجریه، چاد و کامرون نیز گسترش یافت؛ پنجم. مُریدیه نیز طایفه ای است که ریشه در طریقه قادریه دارد و در 1303هجری قمری آن را احمدو بامبا (م:1306هـ. ش) در سنگال تأسیس کرد. ورد نزد این طایفه مجموعه ای از ذکرها و وردهای دو طریقه تیجانی و قادریه است. اما به سبب تعالیم و سازماندهی احمدو بامبا، به طریقه ای مستقل تبدیل شده است. قرائت اوراد و اذکار اسلامی به زبان محلی وُلوف، و مهدی گرایی و موعودگرایی نیز از ویژگی های این طریقه است. [۱]

تری مینگهام در تشریح فرقه های قادریه می نویسد: «بکائیه بین مغاربه در صحراهای غربی و سودان و غرب آفریقا منتشر بود. این طریقه را مختار بن احمد (1729ـ1811میلادی) مجدداً احیاء کرد. فرقه هایی که از این طریقه جدا شدند عبارتند از: فاضلیه (پیروان فاضل، 1780ـ1869میلادی)، سیادیه و مُریدیه (در سنگال، پیروان احمد بامبا، م: 1927میلادی). » [۲]

شریف یحیی الامین ایشان را فرقه ای از صوفیه که اینک در برخی از کشورهای آفریقایی پراکنده اند، معرفی می کند. [۳]

پانویس

  1. پرش به بالا دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج15، ص465
  2. پرش به بالا الفرق الصوفیة فی الاسلام، تری مینگهام، ص402
  3. پرش به بالا فرهنگ نامه فرقه های اسلامی، شریف یحیی الامین، ص249