احمد بن حنبل
ابوعبدالله احمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن اسد بن ادریس شیبانی مروزی بغدادی، پیشوای حنبلیان و محدث نامدار و پرآوازه اهل حدیث می باشد.
خاندان وی اصالتاً اهل مرو بوده و پدرش از جنگجویان مسلمانی است که در 30 سالگی می میرد و مادر احمد بن حنبل در حالی که وی را حامله بوده، به بغداد عزیمت کرده و در همان جا ساکن می شود. احمد بن حنبل در سال 164 هجری قمری در بغداد متولد می شود.
وی ابتدا در درس قاضی ابویوسف شاگرد معروف ابوحنیفه حاضر شده و پس از آن در راه کسب حدیث تقریباً اکثر مناطق بلاد اسلامی را درنوردیده است. نقش وی در احیاء شیوه اهل حدیث غیر قابل انکار است تا جایی که می توان وی را احیاکننده این روش در روزگاری که اندیشه حاکم بر جهان اسلام، اندیشه معتزلی بوده، دانست. جدای از همه مزایای احمد بن حنبل، باید به داستان محنه اشاره کرد که نقطه عطفی در زندگی وی به حساب می آید. داستان از آن جا آغاز می شود که مأمون خلیفه مشهور عباسی در سال 218 هجری قمری، طی مکتوبی از رئیس شرطه بغداد خواست که از همه قاضی ها و محدثین بغداد بخواهد تا به مخلوق بودن قرآن شهادت دهند و همه در حالی که در دل مخالف بودند، چنین کردند و تنها احمد بن حنبل و محمد بن نوح از این امر اجتناب ورزیده و اصرار داشتند که قرآن کلام خداست و بس. بواسطه این امر وی دستگیر شده و مدت 28 ماه به زندان می افتد. و تنها در روزگار معتصم عباسی به شرط آن که مجلسی را برپای ندارد، آزاد شده و در خانه خویش در بغداد ساکن می شود. وی در روزگار متوکل عباسی، تا حدودی آزادی می یابد ولی با این حال در 8 سال آخر عمر خویش، نقل حدیث نمی کند.
این داستان و همچنین بی اعتنایی قابل ستایش وی نسبت به هدایا و تطمیع های حکومت عباسی، هواداران وی را به شدت مجذوب شخصیت وی ساخته است.
احمد بن حنبل در سال 241 هجری قمری در حالی که 77 سال داشته، در بغداد بدرود حیات می گوید.
تعصب مذهبی، عدم تسامح و سخت گیری در امور دینی، تعصب در مقابله با هرچه که آن را بدعت می دانسته و اهمیت دادن بسیار به سنت و مخالفت با هرگونه تأویل در نصوص قرآن و حدیث، از ویژگی های مهم عقیده ابن حنبل است. از ابن حنبل در مقام تشریح ویژگی های یک مؤمن چنین نقل شده است که: یک مؤمن از اهل سنت و جماعت باید به یگانگی خدا و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله ایمان آورد و به همه آن چه پیامبران و انبیاء الهی به آن دعوت کرده اند باور داشته باشد از جمله معتقد باشد، که همه چیز از خیر و شر به قضا و قدر الهی است و به سلف و حق ایشان و تقدم ابوبکر، عمر و عثمان بر دیگر صحابه و نیز بر بزرگی شأن علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) و دیگر رجال عشره مبشره ایمان آورد، به جمیع اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) احترام گذارد، به فضائل ایشان یقین کند و از سخن گفتن درباره آن چه میان ایشان از نزاع و اختلاف گذشته است باز ایستد. نیز برگزاری نماز جمعه و جماعات با هر امیری را اگرچه فاجر باشد بپذیرد. وی همچنین تأکید می کند که شخص مؤمن باید قرآن را کلام خدا و غیر مخلوق بداند و باور داشته باشد که ایمان عبارت از قول و عمل است و زیادت و نقصان می پذیرد. مؤمن می باید بر ائمه مسلمین خروج نکند و از فتنه بگریزد، نیز باور کندکه اهل جنت در قیامت پروردگار را می بینند. [۱]
پانويس
- ↑ الاعلام قاموس التراجم، خیرالدین زرکلی، ج1، ص203 / تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج4، ص412 / تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج5، ص284 / تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، جمال الدین مزی، ج1، ص437 / حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ابی نعیم اصفهانی، ج9، ص161 / دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص718 / روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، محمدباقر موسوی خوانساری، ج1، ص184 / سیر اعلام النبلاء، محمد بن احمد ذهبی، ج9، ص434 / شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ابن عماد حنبلی، ج2، ص96 / موسوعه ادیان، ص51 / موسوعة طبقات الفقهاء، آیت الله جعفر سبحانی، ج3، ص87