محمد بن عبدالرحمن بن ابی لیلی

از دایره المعارف فرق اسلامی
(تغییرمسیر از ابن ابی لیلی)
پرش به: ناوبری، جستجو

ابوعیسی عبدالرحمن بن یسار انصاری کوفی فقیه، قاضی و محدّث شیعی قرن اول هجری قمری است. وی در روزگار خلافت ابوبکر یا عمر به دنیا آمده است. پدرش ابولیلی از صحابه پیامبر بوده و در جنگ احد و جنگ‌های بعد از آن شرکت داشته است. ابولیلی در جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین علیه السلام به شهادت رسیده است. ابن ابی لیلی از محدّثان به نام اسلامی است و 120 تن از صحابه پیامبر را دیده و از بسیاری از آنان روایت نقل کرده است. ابن ابی لیلی در جنگ جمل پرچم دار امیرالمؤمنین (علیه السلام) بوده است. وی در دوره حجّاج بن یوسف ثقفی (م: 95هـ. ق) در کوفه منصب قضا داشت ولی به واسطه ممانعت از ناسزاگفتن به امیرالمؤمنین (علیه السلام)، به دستور حجّاج تازیانه خورد. مرگ وی را سال 83 هجری قمری ضبط کرده اند. وی بیشتر در حدیث و علم قرائت چیره دست بوده است.

فرزند وی محمد بن عبدالرحمن نیز معروف به ابن ابی لیلی است. ابوعبدالرحمن محمد بن عبدالرحمن بن ابی لیلی انصاری کوفی معروف به ابن ابی لیلی فقیه، مفتی و قاضی کوفه در قرن دوم هجری قمری است. وی که در سال 74 هجری قمری ولادت یافت، در کودکی پدر خویش را از دست داد. و در مسیر تعلیم و تعلّم گام نهاد. وی را برخی با ابوحنیفه مقایسه کرده اند. وی در تراجم اهل سنت، نوعاً مورد توثیق است، هرچند برخی در وثاقت او تردید کرده اند. [۱] محمد بن عبدالرحمن از فقهای بزرگ و از اصحاب رأی روزگار خود بود و در روزگار عبّاسیان، در کوفه مسند قضاوت داشت. وی با ابوحنیفه معاصر بود و ابوحنیفه نسبت به او خرده گیری‌هایی داشته است. احمد بن حنبل فقه او را بر حدیث او برتری داده است. محمد بن عبدالرّحمن علیرغم گرایش بسیار به امام صادق علیه السلام، برخلاف پدرش سنّی بوده ولی رجال نویسان شیعه او را توثیق کرده اند. نوبختی او را از حشویه برشمرده است. قاضی ابویوسف شاگرد مبرّز ابوحنیفه کتابی با نام «ما اختلف فیه ابوحنیفه و ابن ابی لیلی» نوشته که می تواند نشانگر جایگاه برجسته علمی ابن ابی لیلی باشد. [۲] ظاهراً فرقه اصحاب ابن ابی لیلی، منسوب به عبدالرحمن (پسر) است.



پانوس

  1. تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، جمال الدین مزی، ج25، ص622 / سیر اعلام النبلاء، محمد بن احمد ذهبی، ج6، ص476 / لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، ج9، ص121
  2. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص695