لاعنیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
جز لاعنیه» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)) [آبشاری])
 
سطر ۱: سطر ۱:
 +
از [[غلاة (غلات، غلاة)|غلاة]]. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص262</ref>
  
از غلاة. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص262</ref>
+
ایـشـان [[عثـمـان]]، [[طـلحــه]]، [[زبـیـر]]، [[عایشه]]، [[معاویة بن ابی سفیان]] و [[ابوموسی اشعری]] را لعن می کنند <ref> [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علی مقریزی]]، ج2، ص346</ref>. [[تلبیس ابلیس]] این فرقه را از [[روافض]] برشمرده است. <ref> [[تلبیس ابلیس]]، [[ابن جوزی]]، ص42</ref> این فرقه با فرقه سابق یکی است.
  
ایـشـان عثـمـان، طـلحــه، زبـیـر، [[عایشه]]، [[معاویة بن ابی سفیان]] 3 و ابوموسی اشعری را لعن می کنند <ref> [[المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار]]، [[احمد بن علی مقریزی]]، ج2، ص346</ref>. [[تلبیس ابلیس]] این فرقه را از [[روافض]] برشمرده است. <ref> [[تلبیس ابلیس]]، [[ابن جوزی]]، ص42</ref> این فرقه با فرقه سابق یکی است.
+
[[قرطبی]] در [[الجامع لاحکام القرآن]]، صراحتاً این اعتقاد را به « [[لاعنه]] یا لاعنیه » نسبت می دهد. این سخن بهترین دلیل بر آن است که این دو نام، از آنِ یک فرقه است. <ref>[[الجامع لاحکام القرآن]]، [[قرطبی]]، ج4، ص163</ref>
  
قرطبی در الجامع لاحکام القرآن، صراحتاً این اعتقاد را به « [[لاعنه]] یا [[لاعنیه]] » نسبت می دهد. این سخن بهترین دلیل بر آن است که این دو نام، از آنِ یک فرقه است. <ref>الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج4، ص163</ref>
+
شایان ذکر است بنا به گفته [[عباس اقبال]] در [[خاندان نوبختی]] در عصر خلافت [[علی بن ابی طالب]] (علیهماالسلام)، کسانی بوده اند که [[ابوبکر]] و [[عمر]] را سبّ می کردند و از جمله ایشان [[ابوالسوداء]] بوده است. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص257</ref>
  
شایان ذکر است بنا به گفته [[عباس اقبال]] در [[خاندان نوبختی]] در عصر خلافت [[علی بن ابی طالب]] علیهماالسلام، کسانی بوده اند که [[ابوبکر]] و [[عمر]] را سبّ می کردند و از جمله ایشان ابوالسوداء بوده است. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص257</ref>
+
در کتاب [[هفتاد و سه ملت]] آمده است: « لاعنیه لعنت کنند ابوبکر صدیق را و عمر بن خطاب را و عثمان بن عفان را و زبیر را و عائشه (رض) را و گویند لعنت بر ایشان ثواب است به جهت آن که ایشان نگذاشتند که نور ولایت امیرالمؤمنین [[علی علیه السلام]] ظاهر گردد، لاجرم عالم تاریک بماند و راه راست گم شد و از شومی ایشان حق به مستحق نرسید و به ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اقرار نکردند و خلافت را به وی نگذاشتند». <ref> [[هفتاد و سه ملت]]، ص64</ref>
 
+
در کتاب [[هفتاد و سه ملت]] آمده است: « [[لاعنیه]] لعنت کنند [[ابوبکر]] صدیق را و [[عمر بن خطاب]] را و [[عثمان بن عفان]] را و زبیر را و عائشه (رض) را و گویند لعنت بر ایشان ثواب است به جهت آن که ایشان نگذاشتند که نور ولایت امیرالمؤمنین [[علی علیه السلام]] ظاهر گردد، لاجرم عالم تاریک بماند و راه راست گم شد و از شومی ایشان حق به مستحق نرسید و به ولایت امیرالمؤمنین [[علی علیه السلام]] اقرار نکردند و خلافت را به وی نگذاشتند». <ref> [[هفتاد و سه ملت]]، ص64</ref>
+
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۵۵

از غلاة. [۱]

ایـشـان عثـمـان، طـلحــه، زبـیـر، عایشه، معاویة بن ابی سفیان و ابوموسی اشعری را لعن می کنند [۲]. تلبیس ابلیس این فرقه را از روافض برشمرده است. [۳] این فرقه با فرقه سابق یکی است.

قرطبی در الجامع لاحکام القرآن، صراحتاً این اعتقاد را به « لاعنه یا لاعنیه » نسبت می دهد. این سخن بهترین دلیل بر آن است که این دو نام، از آنِ یک فرقه است. [۴]

شایان ذکر است بنا به گفته عباس اقبال در خاندان نوبختی در عصر خلافت علی بن ابی طالب (علیهماالسلام)، کسانی بوده اند که ابوبکر و عمر را سبّ می کردند و از جمله ایشان ابوالسوداء بوده است. [۵]

در کتاب هفتاد و سه ملت آمده است: « لاعنیه لعنت کنند ابوبکر صدیق را و عمر بن خطاب را و عثمان بن عفان را و زبیر را و عائشه (رض) را و گویند لعنت بر ایشان ثواب است به جهت آن که ایشان نگذاشتند که نور ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ظاهر گردد، لاجرم عالم تاریک بماند و راه راست گم شد و از شومی ایشان حق به مستحق نرسید و به ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اقرار نکردند و خلافت را به وی نگذاشتند». [۶]

پانویس

  1. خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص262
  2. المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، احمد بن علی مقریزی، ج2، ص346
  3. تلبیس ابلیس، ابن جوزی، ص42
  4. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج4، ص163
  5. خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص257
  6. هفتاد و سه ملت، ص64