عامّه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[احمد بن یحیی بن مرتضی]] زبیدی از ابوالقاسم [[ابوالقاسم بلخی]] نقل می کند که: «فرقه های امّت شش فرقه می باشند: [[شیعه]]، [[خوارج]]، [[معتزله (معتزله)|معتزله]]، [[مرجئه]]، عامّه، [[حشویه (اهل حدیث)|حشویه]]». <ref> [[المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل]]، [[احمد بن یحیی بن مرتضی]]، ص18</ref> [[ابوالحسن اشعری]] نیز می نویسد: «مسلمانان ده صنفند: [[شیع]]، خوارج، مرجئه، معتزله، [[جَهمیه]]، [[ضراریه]]، [[حسینیه]] ([[نجاریه]])، [[بکریه]]، عامّه، [[اصحاب حدیث]] و [[کلابیه]]». <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص65</ref>
 
[[احمد بن یحیی بن مرتضی]] زبیدی از ابوالقاسم [[ابوالقاسم بلخی]] نقل می کند که: «فرقه های امّت شش فرقه می باشند: [[شیعه]]، [[خوارج]]، [[معتزله (معتزله)|معتزله]]، [[مرجئه]]، عامّه، [[حشویه (اهل حدیث)|حشویه]]». <ref> [[المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل]]، [[احمد بن یحیی بن مرتضی]]، ص18</ref> [[ابوالحسن اشعری]] نیز می نویسد: «مسلمانان ده صنفند: [[شیع]]، خوارج، مرجئه، معتزله، [[جَهمیه]]، [[ضراریه]]، [[حسینیه]] ([[نجاریه]])، [[بکریه]]، عامّه، [[اصحاب حدیث]] و [[کلابیه]]». <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص65</ref>
  
نمی توان به طور قطع و یقین مصداق این فرقه را بدست آورد ولی ممکن است بگوئیم فرقه های مختلفی که به اسلام منسوبند، همه از عامه خارج شده اند و به عبارت دیگر، مسلمین به عقاید واضحه اسلامی عقیده داشتند، نماز می خواندند و روزه می گرفتند، درحالی که هیچ رنگی از مذاهب مذکوره در آن ها نبود، گرچه عده زیادی به قدیمی ترین مذهب اسلامی که همان [[تشیع]] باشد معتقد بودند، اما در بیشتر اوقات اثری بر آن مترتب نبوده است. چرا که ولایت [[علی علیه السلام]] از زمره واجباتی بوده که اکثریت امت در دهه های آخر قرن اول و اوائل قرن دوم هجری قمری از آن خبر نداشتند. مذهب [[خوارج]] نیز در همه مردم رسوخ نداشت، همچنین [[معتزله]] و [[حشویه]] هم هنوز ظهور نکرده بودند، اندیشه [[مرجئه]] هم رونقی نداشته است و نیز در این ایام هنوز کسی اجازه نوشتن اخبار [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] را نداشته است. و فرقه های دیگر نیز هنوز به وجود نیامده، و هنوز مؤسس های آن ها به دنیا نیامده بودند، و در چنین محیطی، مردم مسلمان بودند و مذهبی نیز نداشته اند. شاید بتوان گفت مراد [[ابوالقاسم بلخی]] و [[ابوالحسن اشعری]] از عامه، همین توده های مردم بوده است.  
+
نمی توان به طور قطع و یقین مصداق این فرقه را بدست آورد ولی ممکن است بگوئیم فرقه های مختلفی که به اسلام منسوبند، همه از عامه خارج شده اند و به عبارت دیگر، مسلمین به عقاید واضحه اسلامی عقیده داشتند، نماز می خواندند و روزه می گرفتند، درحالی که هیچ رنگی از مذاهب مذکوره در آن ها نبود، گرچه عده زیادی به قدیمی ترین مذهب اسلامی که همان [[تشیع]] باشد معتقد بودند، اما در بیشتر اوقات اثری بر آن مترتب نبوده است. چرا که ولایت [[علی علیه السلام]] از زمره واجباتی بوده که اکثریت امت در دهه های آخر قرن اول و اوائل قرن دوم هجری قمری از آن خبر نداشتند. مذهب خوارج نیز در همه مردم رسوخ نداشت، همچنین معتزله و حشویه هم هنوز ظهور نکرده بودند، اندیشه مرجئه هم رونقی نداشته است و نیز در این ایام هنوز کسی اجازه نوشتن اخبار [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] را نداشته است. و فرقه های دیگر نیز هنوز به وجود نیامده، و هنوز مؤسس های آن ها به دنیا نیامده بودند، و در چنین محیطی، مردم مسلمان بودند و مذهبی نیز نداشته اند. شاید بتوان گفت مراد ابوالقاسم بلخی و ابوالحسن اشعری از عامه، همین توده های مردم بوده است.  
  
البته در کلام [[ابوالحسن اشعری]] جای این احتمال هست که عامه مصحف [[عبّاد]] باشد، چرا که [[ابوالحسن اشعری]] پس از این که اجمالاً این فرق را مورد اشاره قرار می دهد ـ پیش از ذکر مذهب [[اهل حدیث]] و پس از ذکر [[بکریه]] ـ قول نسّاک (به معنای عُبّاد) را ذکر می کند و این درحالی است که [[ابن ندیم]] نیز در کتاب [[الفهرست ابن ندیم|الفهرست]] بابی برای عُبّاد و زُهّاد و کتب آن ها عنوان کرده و آنان را در مقابل دیگر فرقه ها قرار داده است. <ref> [[الفهرست ابن ندیم|الفهرست]]، [[ابن ندیم]]، ص235</ref>  
+
البته در کلام اشعری جای این احتمال هست که عامه مصحف [[عبّاد]] باشد، چرا که اشعری پس از این که اجمالاً این فرق را مورد اشاره قرار می دهد ـ پیش از ذکر مذهب اهل حدیث و پس از ذکر بکریه ـ قول نسّاک (به معنای عُبّاد) را ذکر می کند و این درحالی است که [[ابن ندیم]] نیز در کتاب [[الفهرست ابن ندیم|الفهرست]] بابی برای عُبّاد و زُهّاد و کتب آن ها عنوان کرده و آنان را در مقابل دیگر فرقه ها قرار داده است. <ref> [[الفهرست ابن ندیم|الفهرست]]، [[ابن ندیم]]، ص235</ref>  
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۳

احمد بن یحیی بن مرتضی زبیدی از ابوالقاسم ابوالقاسم بلخی نقل می کند که: «فرقه های امّت شش فرقه می باشند: شیعه، خوارج، معتزله، مرجئه، عامّه، حشویه». [۱] ابوالحسن اشعری نیز می نویسد: «مسلمانان ده صنفند: شیع، خوارج، مرجئه، معتزله، جَهمیه، ضراریه، حسینیه (نجاریهبکریه، عامّه، اصحاب حدیث و کلابیه». [۲]

نمی توان به طور قطع و یقین مصداق این فرقه را بدست آورد ولی ممکن است بگوئیم فرقه های مختلفی که به اسلام منسوبند، همه از عامه خارج شده اند و به عبارت دیگر، مسلمین به عقاید واضحه اسلامی عقیده داشتند، نماز می خواندند و روزه می گرفتند، درحالی که هیچ رنگی از مذاهب مذکوره در آن ها نبود، گرچه عده زیادی به قدیمی ترین مذهب اسلامی که همان تشیع باشد معتقد بودند، اما در بیشتر اوقات اثری بر آن مترتب نبوده است. چرا که ولایت علی علیه السلام از زمره واجباتی بوده که اکثریت امت در دهه های آخر قرن اول و اوائل قرن دوم هجری قمری از آن خبر نداشتند. مذهب خوارج نیز در همه مردم رسوخ نداشت، همچنین معتزله و حشویه هم هنوز ظهور نکرده بودند، اندیشه مرجئه هم رونقی نداشته است و نیز در این ایام هنوز کسی اجازه نوشتن اخبار رسول الله صلی الله علیه و آله را نداشته است. و فرقه های دیگر نیز هنوز به وجود نیامده، و هنوز مؤسس های آن ها به دنیا نیامده بودند، و در چنین محیطی، مردم مسلمان بودند و مذهبی نیز نداشته اند. شاید بتوان گفت مراد ابوالقاسم بلخی و ابوالحسن اشعری از عامه، همین توده های مردم بوده است.

البته در کلام اشعری جای این احتمال هست که عامه مصحف عبّاد باشد، چرا که اشعری پس از این که اجمالاً این فرق را مورد اشاره قرار می دهد ـ پیش از ذکر مذهب اهل حدیث و پس از ذکر بکریه ـ قول نسّاک (به معنای عُبّاد) را ذکر می کند و این درحالی است که ابن ندیم نیز در کتاب الفهرست بابی برای عُبّاد و زُهّاد و کتب آن ها عنوان کرده و آنان را در مقابل دیگر فرقه ها قرار داده است. [۳]

پانویس

  1. المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، احمد بن یحیی بن مرتضی، ص18
  2. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص65
  3. الفهرست، ابن ندیم، ص235