اخشیدیه

از دایره المعارف فرق اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۰۳ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)

پرش به: ناوبری، جستجو

از معتزله.

فخر رازی در اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین [۱]، احشدیه (با حاء و دال) را عنوان کرده و آن را پانزدهمین فرقه از فرق معتزله به شمار آورده است. وی می نویسد: «این ها اتباع احشد بن ابی بکر شاگرد محمد بن عمر صیمری می باشند و ابوهاشم جبایی و اتباع او را تکفیر می کنند».

از احمد بن یحیی بن مرتضی دو کتاب در حوزه ملل و نحل موجود است، یکی با نام المنیة و الامل که تألیف قاضی عبدالجبار معتزلی است و احمد بن یحیی بن مرتضی آن را جمع آوری کرده و در 196 صفحه در قطع رقعی منتشر شده است و دیگری به نام المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل است که ظاهراً تألیف شخص احمد بن یحیی بن مرتضی است و در قطع وزیری و در 231 صفحه منتشر شده است. جز قسمتی که در کتاب اول از صفحه 3 تا صفحه 100 را شامل می شود و در کتاب دوم از صفحه 122 شروع شده و تا صفحه 200 ادامه دارد، و درباره طبقات دوازده گانه معتزله است، مابقی مطالب دو کتاب از یکدیگر اجنبی است.

دائرة المعارف بزرگ اسلامی می نویسد: «در نیمه نخست قرن دوم هجری قمری، اندیشه اعتزال در بصره شکل گرفت، ولی نه در نسل واصل بن عطا و نه در دوره شاگردان او، نمی توان حضور معتزلیان را در بغداد مشاهده کرد. اما در نسل سوم با حضور کسانی مثل بشر بن معتمر (م:210هـ. ق) و معمر بن عباد سُلمی (م:215هـ. ق) در بغداد و هم چنین حضور گسیخته ابوالهذیل علاف و نظام پیوند عمیقی میان محیط بغداد و تعالیم معتزله برقرار شده است. در این میان تأثیر بشر بن معتمر ـ که برخلاف سه نفر دیگر، نه از بصره که از کوفه برخاسته بود ـ بیشتر است. و این خاستگاه با در نظر داشتن نزدیکی افکار بشر به شیعه، در خور ژرف اندیشی بیشتر است.

تقسیم معتزله، به معتزله بغداد و معتزله بصره، از دوره بشر بن معتمر آغاز شده است. پس از بشر، ابوموسی مردار (م:226هـ. ق) موجب رونق اعتزال در بغداد شد. وی اثری مستقل در تبیین اختلافات خود با معتزله بصره نگاشت. پس از او نیز باید از ابوجعفر اسکافی (م:240هـ. ق) یاد کرد که در اثری مستقل، به اثبات تفضیل امام علی علیه السلام پرداخت و کتابی نیز در ردّ عثمانیة جاحظ به رشته تحریر درآورد. از معتزلیان بصره هم چنین باید به جعفر بن حرب، جعفر بن مبشر، ابومجالد بغدادی و عبدالرحیم خیاط اشاره کرد. عبدالرحیم خیاط حلقه ای مهم در اتصال پسینیان و پیشینیان اعتزال بغداد به شمار می آید. پس از عبدالرحیم خیاط نیز شاگرد او، ابوالقاسم بلخی به نشر این مکتب پرداخت.

در دوره یادشده، مکتب معتزله بغداد راه به سرزمین های دیگر گشود. دوره ای که نمی توان از نقش احمد بن ابی دؤاد، وزیر مقتدر مأمون عباسی در آن غافل بود. در اوائل قرن چهارم، ظهور ابوبکر بن اخشید (م:326هـ. ق) نقطه عطفی در تاریخ اعتزال بغداد به شمار می آید. وی که با اندیشه معتزله بصره نیز آشنایی داشت به شدت به آرای ابوهاشم حمله کرد تا جایی که تا سرحدّ تکفیر وی پیش رفت. از آن پس اختلافات این دو نحله رو به افول نهاده و هم زمان با نزدیک شدن مکتب بصره به اندیشه های بغدادیان در باب امامت، متکلمان بغداد نیز به آموختن از بصریان روی آوردند. تا جایی که پیروان هر مکتب را می توان در شهر دیگر نیز مشاهده کرد. [۲]

ابن مرتضی در المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، اخشیذیه (با یاء و ذال معجمه) را از معتزله و اصحاب ابوبکر بن اخشید (با دال مهمله) ذکر کرده است. [۳]

ابن ندیم نیز می گوید: «او (ابن الاخشید) ابوبکر احمد بن علی بن معجور الاحشاد [۴] از فضلای معتزله و صلحا و زهّاد آن ها است. فصاحت خوبی داشته و به عربی و فقه معرفت دارد. وی کتب متعددی در فقه دارد. » [۵]

ابن اخشید در روز یکشنبه 22 شعبان سال 326 هجری قمری وفات یافته است. از اصحاب ابن اخشید می توان از ابوالاعلاء، ابوالحسن علی بن عیسی، ابو عمران موسی بن رباح و ابوعبدالله حنشی نام برد.


پانویس

  1. اعتقادات فِرَق المسلمین و المشرکین، فخر رازی، ص46 / المنیة و الامل، عبدالجبار معتزلی، ص85
  2. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج12، ص321
  3. المنیة و الامل فی شرح الملل و النحل، احمد بن یحیی بن مرتضی، ص85
  4. منزل وی در سوق العطش واقع در باب الاحشاد بوده است
  5. الفهرست، ابن ندیم، ص220