اهل تناسخ (خابطیه از معتزله قَدَریه): تفاوت بین نسخهها
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
ایشان پیروان [[احمد بن خابط]] بوده و از[[معتزله (معتزله)|معتزله]] ( [[قَدَریه]] ) می باشند. <ref> [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص136</ref> | ایشان پیروان [[احمد بن خابط]] بوده و از[[معتزله (معتزله)|معتزله]] ( [[قَدَریه]] ) می باشند. <ref> [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص136</ref> | ||
− | [[شهفور اسفراینی]] در [[التبصیر فی الدین]] اهل تناسخ را به گروهی از فلاسفه قبل از اسلام (از جمله [[سقراط]]) و گروهی از مسلمانان تقسیم می کند و سپس گروه دوم را به دسته ای از قَدَریه و دسته ای از | + | [[شهفور اسفراینی]] در [[التبصیر فی الدین]] اهل تناسخ را به گروهی از فلاسفه قبل از اسلام (از جمله [[سقراط]]) و گروهی از مسلمانان تقسیم می کند و سپس گروه دوم را به دسته ای از قَدَریه و دسته ای از غلاة روافض منقسم می سازد. شهفور اسفراینی آن دسته از قَدَریه که قائل به تناسخ بوده اند را پیروان احمد بن خابط برمی شمارد و او را از اصحاب نظام معرفی می کند. احمد بن خابط علاوه بر قول به تناسخ، به طفره و همچنین به نفی جزء لایتجزّی قائل بوده است. <ref> [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص136</ref> احمد بن خابط معتقد بوده است که خداوند مردمان را در بدن های صحیح و عقول تمام و در سرزمینی غیر از این دنیا خلق کرد. و به آن ها امر کرد که او را شکر کنند. کسانی که او را اطاعت کردند، در همان جا باقی ماندند و کسانی که او را عصیان نمودند به آتش جهنم فرستاده شدند و کسانی که بعضی از دستورات را اطاعت کرده و بعضی را ترک کردند، به این قالب های دنیوی درآمدند. برخی در حالت شدت و درد واقع شدند، و برخی در حال راحت و آسایش. برخی در قالب انسان قرار گرفتند، برخی در قالب پرندگان و درندگان و یا مارها و حشرات. هر که در آن دنیای اولیه گناهانش کمتر بوده، در این دنیا صورتی زیباتر دارد. <ref> [[التبصیر فی الدین]]، [[شهفور اسفراینی]]، ص137</ref> [[احمد بن خابط]]، شاگردی با نام [[احمد بن بانوش]] داشته که علیرغم برخی از اختلافات، او هم قائل به تناسخ بوده است. |
رک: [[خابطیه]]. | رک: [[خابطیه]]. | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۱۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۳۵
همان خابطیه.
ایشان پیروان احمد بن خابط بوده و ازمعتزله ( قَدَریه ) می باشند. [۱]
شهفور اسفراینی در التبصیر فی الدین اهل تناسخ را به گروهی از فلاسفه قبل از اسلام (از جمله سقراط) و گروهی از مسلمانان تقسیم می کند و سپس گروه دوم را به دسته ای از قَدَریه و دسته ای از غلاة روافض منقسم می سازد. شهفور اسفراینی آن دسته از قَدَریه که قائل به تناسخ بوده اند را پیروان احمد بن خابط برمی شمارد و او را از اصحاب نظام معرفی می کند. احمد بن خابط علاوه بر قول به تناسخ، به طفره و همچنین به نفی جزء لایتجزّی قائل بوده است. [۲] احمد بن خابط معتقد بوده است که خداوند مردمان را در بدن های صحیح و عقول تمام و در سرزمینی غیر از این دنیا خلق کرد. و به آن ها امر کرد که او را شکر کنند. کسانی که او را اطاعت کردند، در همان جا باقی ماندند و کسانی که او را عصیان نمودند به آتش جهنم فرستاده شدند و کسانی که بعضی از دستورات را اطاعت کرده و بعضی را ترک کردند، به این قالب های دنیوی درآمدند. برخی در حالت شدت و درد واقع شدند، و برخی در حال راحت و آسایش. برخی در قالب انسان قرار گرفتند، برخی در قالب پرندگان و درندگان و یا مارها و حشرات. هر که در آن دنیای اولیه گناهانش کمتر بوده، در این دنیا صورتی زیباتر دارد. [۳] احمد بن خابط، شاگردی با نام احمد بن بانوش داشته که علیرغم برخی از اختلافات، او هم قائل به تناسخ بوده است.
رک: خابطیه.
پانویس
- ↑ التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص136
- ↑ التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص136
- ↑ التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص137