ابراهیم بن سیار بن هانی ضُبَعی بصری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
ابو اسحاق ابراهیم بن سیار بن هانی ضُبَعی بصری، متکلم بزرگ معتزلی است. از تاریخ ولادت وی که در [[بصره]] ساکن بوده، اطلاعی در دست نیست. [[نظام]] از امامان بزرگ [[معتزله]] است و شاگرد بزرگ نام وی، [[جاحظ]] درباره او می گفته: اگر در هر هزار سال یک مرد باشد که نظیری نداشته باشد، آن مرد ابواسحاق است. [[اهل سنت]] به شدت با وی مخالفند و وی را منکر نبوت و رسالت، دائم الخمر و امّی معرفی می کنند و بسیاری از ایشان و گروهی نیز از میان [[معتزله]] وی را تکفیر کرده اند. وی در فلسفه نیز صاحب نظر و متبحّر بوده است. وی دارای آرایی مخصوص به خود می باشد و علاوه بر علوم عقلی در شعر و ادب نیز جایگاه بالایی دارد. مرگ وی را در سال های دهه 220 یا 231 هجری قمری ضبط کرده اند. [[نظام]]، حجیت اجماع و قیاس را منکر بوده و تنها قول امام معصوم را حجت می دانسته و از این جهت بسیار به عقاید [[شیعه]] نزدیک شده است تا جایی که می گویند وی قائل به خلافت بلافصل [[علی علیه السلام]] و تعیین آن از جانب [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] بوده است. می گویند وی اعجاز [[قرآن]] را از حیث فصاحت قبول نداشته است. علت نام گذاری وی به [[نظام]]، را موافقین وی قدرت وی در نظم بخشیدن به کلام و مخالفین وی شغل او که به نظم کشیدن خرمهره در بازار [[بصره]] بوده است، می دانند. <ref> [[سیر اعلام النبلاء]]، [[محمد بن احمد ذهبی]]، ج9، ص213 / [[لسان المیزان]]، [[ابن حجر عسقلانی]]، ج1، ص96 / [[تاریخ بغداد]]، [[خطیب بغدادی]]، ج6، ص97 / [[الاعلام قاموس التراجم]]، [[خیرالدین زرکلی]]، ج1، ص43 / [[الوافی بالوفیات]]، [[صلاح الدین صفدی]]، ج 6، ص12</ref>
+
ابو اسحاق ابراهیم بن سیار بن هانی ضُبَعی بصری، متکلم بزرگ معتزلی است. از تاریخ ولادت وی که در [[بصره]] ساکن بوده، اطلاعی در دست نیست. نظام از امامان بزرگ [[معتزله (معتزله)|معتزله]] است و شاگرد بزرگ نام وی، [[جاحظ]] درباره او می گفته: اگر در هر هزار سال یک مرد باشد که نظیری نداشته باشد، آن مرد ابواسحاق است. [[اهل سنت]] به شدت با وی مخالفند و وی را منکر نبوت و رسالت، دائم الخمر و امّی معرفی می کنند و بسیاری از ایشان و گروهی نیز از میان معتزله وی را تکفیر کرده اند. وی در فلسفه نیز صاحب نظر و متبحّر بوده است. وی دارای آرایی مخصوص به خود می باشد و علاوه بر علوم عقلی در شعر و ادب نیز جایگاه بالایی دارد. مرگ وی را در سال های دهه 220 یا 231 هجری قمری ضبط کرده اند. نظام، حجیت اجماع و قیاس را منکر بوده و تنها قول امام معصوم را حجت می دانسته و از این جهت بسیار به عقاید [[شیعه]] نزدیک شده است تا جایی که می گویند وی قائل به خلافت بلافصل [[علی علیه السلام]] و تعیین آن از جانب [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] بوده است. می گویند وی اعجاز [[قرآن]] را از حیث فصاحت قبول نداشته است. علت نام گذاری وی به نظام، را موافقین وی قدرت وی در نظم بخشیدن به کلام و مخالفین وی شغل او که به نظم کشیدن خرمهره در بازار بصره بوده است، می دانند. <ref> [[سیر اعلام النبلاء]]، [[محمد بن احمد ذهبی]]، ج9، ص213 / [[لسان المیزان]]، [[ابن حجر عسقلانی]]، ج1، ص96 / [[تاریخ بغداد]]، [[خطیب بغدادی]]، ج6، ص97 / [[الاعلام قاموس التراجم]]، [[خیرالدین زرکلی]]، ج1، ص43 / [[الوافی بالوفیات]]، [[صلاح الدین صفدی]]، ج 6، ص12</ref>
  
  
 
==پانويس==
 
==پانويس==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۰۶

ابو اسحاق ابراهیم بن سیار بن هانی ضُبَعی بصری، متکلم بزرگ معتزلی است. از تاریخ ولادت وی که در بصره ساکن بوده، اطلاعی در دست نیست. نظام از امامان بزرگ معتزله است و شاگرد بزرگ نام وی، جاحظ درباره او می گفته: اگر در هر هزار سال یک مرد باشد که نظیری نداشته باشد، آن مرد ابواسحاق است. اهل سنت به شدت با وی مخالفند و وی را منکر نبوت و رسالت، دائم الخمر و امّی معرفی می کنند و بسیاری از ایشان و گروهی نیز از میان معتزله وی را تکفیر کرده اند. وی در فلسفه نیز صاحب نظر و متبحّر بوده است. وی دارای آرایی مخصوص به خود می باشد و علاوه بر علوم عقلی در شعر و ادب نیز جایگاه بالایی دارد. مرگ وی را در سال های دهه 220 یا 231 هجری قمری ضبط کرده اند. نظام، حجیت اجماع و قیاس را منکر بوده و تنها قول امام معصوم را حجت می دانسته و از این جهت بسیار به عقاید شیعه نزدیک شده است تا جایی که می گویند وی قائل به خلافت بلافصل علی علیه السلام و تعیین آن از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است. می گویند وی اعجاز قرآن را از حیث فصاحت قبول نداشته است. علت نام گذاری وی به نظام، را موافقین وی قدرت وی در نظم بخشیدن به کلام و مخالفین وی شغل او که به نظم کشیدن خرمهره در بازار بصره بوده است، می دانند. [۱]


پانويس

  1. سیر اعلام النبلاء، محمد بن احمد ذهبی، ج9، ص213 / لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، ج1، ص96 / تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج6، ص97 / الاعلام قاموس التراجم، خیرالدین زرکلی، ج1، ص43 / الوافی بالوفیات، صلاح الدین صفدی، ج 6، ص12