ترابیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
نام [[شیعه]].  
+
نام [[شیعه]].
  
 +
[[ابن اثیر]] در [[اللباب فی تهذیب الانساب]] تُرابی را به ضم تاء ضبط کرده است. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج1، ص210</ref>
 +
 
این نام از ابوتراب اخذ شده است.  
 
این نام از ابوتراب اخذ شده است.  
  
سطر ۶: سطر ۸:
  
 
و قالوا ترابی هواه و رأیه    ***    بذلک اُدعی فیهم و اُلَقّبُ
 
و قالوا ترابی هواه و رأیه    ***    بذلک اُدعی فیهم و اُلَقّبُ
 
[[ابن اثیر]] در [[اللباب فی تهذیب الانساب]] تُرابی را به ضم تاء ضبط کرده است. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج1، ص210</ref>
 
  
 
ترجمه: می گویند اندیشه و رأی او ترابی است و چنین در میان ایشان شناخته شده و لقب داده شده ام.  
 
ترجمه: می گویند اندیشه و رأی او ترابی است و چنین در میان ایشان شناخته شده و لقب داده شده ام.  
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۲۴

نام شیعه.

ابن اثیر در اللباب فی تهذیب الانساب تُرابی را به ضم تاء ضبط کرده است. [۱]

این نام از ابوتراب اخذ شده است.

ابوتراب یکی از کنیه های امیرالمؤمنین علی علیه السلام (علیه السلام) بوده که گاهی توسط بنی امیه برای تنقیص آن حضرت به کار برده شده است. چنانکه گاهی عنوان ترابیه برای تنقیص شیعیان حضرت امیر (علیه السلام) به کار رفته است. به عنوان مثال: زیاد، عامل معاویة بن ابی سفیان، در سال 51 هجری قمری در نامه ای که درباره حجر بن عدی به معاویه نوشته است می گوید: «ان طواغیت من هذه الترابیة السّبأیه، رأسهم حجر بن عدی خالفوا امیرالمؤمنین» [۲] (سرکرده طغیان گران این طائفه ترابیه سَبائیه، حجر بن عدی است که جملگی با امیرالمؤمنین مخالفت می نمایند). چنان که در سال های بعد هم کمیت شاعر در ضمن قصید بائیه که آن را برای فرزدق (م: 110هـ. ق) خوانده اشاره دارد: [۳]

و قالوا ترابی هواه و رأیه *** بذلک اُدعی فیهم و اُلَقّبُ

ترجمه: می گویند اندیشه و رأی او ترابی است و چنین در میان ایشان شناخته شده و لقب داده شده ام.

پانویس

  1. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج1، ص210
  2. تاریخ الرسل و الملوک، ابن جریر طبری، ج4، ص494 / الفکر الشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشر، کامل مصطفی الشیبی، ص21
  3. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج1، ص210 / النقض، عبدالجلیل رازی، ص540