سکّاکیه (از اِباضیه): تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
از [[اِباضیه]].  
 
از [[اِباضیه]].  
  
[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]] درباره ایشان می نویسد: «اینان به [[عبدالله سکاک لواتی]] منسوبند. وی به تحصیل علم و ادب پرداخت، [[قرآن]] را حفظ کرد و به درجات عالی از علم رسید، اما راه خلاف در پیش گرفت، و مانند [[حسینیه]]، سنت و اجماع و قیاس را رد کرد و گفت همه چیز را باید فقط از قرآن استخراج کرد. و استدلال می کرد که خداوند خردمندان را با کتاب خود از غیر آن (سنت و رأی) بی نیاز کرده است. سکاکیه نماز جماعت و اذان را بدعت، و نماز را در صورتی صحیح می دانستند که معنی و تفسیر عبارات آن معلوم باشد. مشایخ اِباضیه غالباً آنان را به سبب این آراء غریب و بدعت آمیز مشرک و گاهی هم منافق شمرده اند. این مذهب دیری نپایید و از میان رفت. سکّاکیه را نمی توان انشعابی از اِباضیه دانست. شاید بهتر باشد آن را انشعابی از اسلام بدانیم». <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج2، ص330</ref>
+
[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]] درباره ایشان می نویسد: «اینان به [[عبدالله سکاک لواتی]] منسوبند. وی به تحصیل علم و ادب پرداخت، [[قرآن]] را حفظ کرد و به درجات عالی از علم رسید، اما راه خلاف در پیش گرفت، و مانند [[حسینیه (از اباضیه)|حسینیه]]، سنت و اجماع و قیاس را رد کرد و گفت همه چیز را باید فقط از قرآن استخراج کرد. و استدلال می کرد که خداوند خردمندان را با کتاب خود از غیر آن (سنت و رأی) بی نیاز کرده است. سکاکیه نماز جماعت و اذان را بدعت، و نماز را در صورتی صحیح می دانستند که معنی و تفسیر عبارات آن معلوم باشد. مشایخ اِباضیه غالباً آنان را به سبب این آراء غریب و بدعت آمیز مشرک و گاهی هم منافق شمرده اند. این مذهب دیری نپایید و از میان رفت. سکّاکیه را نمی توان انشعابی از اِباضیه دانست. شاید بهتر باشد آن را انشعابی از اسلام بدانیم». <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج2، ص330</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۳

از اِباضیه.

دائرة المعارف بزرگ اسلامی درباره ایشان می نویسد: «اینان به عبدالله سکاک لواتی منسوبند. وی به تحصیل علم و ادب پرداخت، قرآن را حفظ کرد و به درجات عالی از علم رسید، اما راه خلاف در پیش گرفت، و مانند حسینیه، سنت و اجماع و قیاس را رد کرد و گفت همه چیز را باید فقط از قرآن استخراج کرد. و استدلال می کرد که خداوند خردمندان را با کتاب خود از غیر آن (سنت و رأی) بی نیاز کرده است. سکاکیه نماز جماعت و اذان را بدعت، و نماز را در صورتی صحیح می دانستند که معنی و تفسیر عبارات آن معلوم باشد. مشایخ اِباضیه غالباً آنان را به سبب این آراء غریب و بدعت آمیز مشرک و گاهی هم منافق شمرده اند. این مذهب دیری نپایید و از میان رفت. سکّاکیه را نمی توان انشعابی از اِباضیه دانست. شاید بهتر باشد آن را انشعابی از اسلام بدانیم». [۱]

پانویس

  1. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص330