ابراهیمیه (از صوفیه): تفاوت بین نسخهها
(۲۶ نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | فرقه ای از [[صوفیه]] که از [[تشیع]] منحرف شده اند. ایشان اکنون در [[تلعَفر]] (از حوالی [[موصل]] ) می باشند و شباهت بسیاری به | + | فرقه ای از[[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]] که از [[تشیع]] منحرف شده اند. ایشان اکنون در [[تلعَفر]] (از حوالی [[موصل]] ) می باشند و شباهت بسیاری به فرقه [[شَبَک]] (از فرق صوفیه و ساکن در محدوده موصل ) دارند. کتاب دینی و گلبانگ های آنان نیز، با مختصر تفاوتی، همان کتاب ها و گلبانگ هایی است که شبک دارند. [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]] این فرقه را منسوب به [[شیخ ابراهیم زاهد گیلانی]] معرفی می کند و می نویسد: «[[گولپینارلی]] از طریقتی به نام ابراهیمیه نام می برد که به وسیله [[ابراهیم قوش اَطه لی]] (م: 1264هـ. ق) تأسیس شده و نام دیگرش [[قوش اطائیه]] است، این طریقه از [[نصوحیه]] منشعب شده که شاخه ای از [[شعبانیه]] و آن هم انشعابی است از [[خلوتیه]]. اما امام خلوتیه ابراهیم زاهد گیلانی است». |
− | این کتاب ضمن این که احتمال می دهد فرقه منسوب به ابراهیم زاهد غیر از فرقه ای باشد که اکنون در | + | این کتاب ضمن این که احتمال می دهد فرقه منسوب به ابراهیم زاهد غیر از فرقه ای باشد که اکنون در موصل وجود دارد می نویسد: «ابراهیم زاهد طریقت را به مرید خود شیخ [[صفی الدین اردبیلی]] سپرد و لکن صفی الدین از تلفیق دو طریقه خلوتیه و [[قلندریه (قلندریه)|قلندریه]]، طریقت [[صفویه (منسوب به صفی الدین اردبیلی)|صفویه]] را بنیاد نهاد. » |
− | + | دائرة المعارف بزرگ اسلامی می نویسد: «از فرقه های سرّی و غیر معروف در کوهستان های شمال [[عراق]] که آگاهی چندانی از آن در دست نیست. پیروان این آیین روزگاری در شهر تل عَفر ( تلعَفر ) در غرب موصل می زیسته اند، ولی از آن زمان به بعد اطلاع موثقی از آنان نداریم. این فرقه با فرق دینی و طرایق عرفانی دیگرِ موجود در آن حوالی، چون شَبَک، [[صارلیه]]، [[باجوران]] (یا: بَجوران، [[باجوان]]، باجلان)، [[ماولیه]]، [[بابائیه]]، [[اسحاقیه (از صوفیه)|اسحاقیه]]، [[کاکائیه]] و [[یزیدیه (همان صوفیه)|یزیدیه]] از جهاتی نزدیک است. اما به سبب مجاورت با سه فرقه نخست، عقاید و آدابشان در یکدیگر تأثیر کرده و با هم در آمیخته است. ابراهیمه به ویژه با شبک مشابهت های بسیار دارد. | |
− | برخی از طریقتی به نام ابراهیمیه نام می برند که به وسیله | + | برخی از طریقتی به نام ابراهیمیه نام می برند که به وسیله ابراهیم قوش آطه لی (م: 1264هـ. ق) تأسیس شده و نام دیگرش قوش اطائیه است. این طریقه از نصوحیه منشعب شده که شاخه ای است از شعبانیه و آن هم انشعابی است از خلوتیه، اما «امام الخلوتیه » ابراهیم زاهد گیلانی است. پس عجیب نیست اگر ابراهیمیه مذکور هم امام خود را شیخ ابراهیم بدانند. با این همه نمی توان حکم داد که این ابراهیمیه، همان ابراهیمیه مورد نظر ما باشد. ابراهیم زاهد طریقت را به مرید خود شیخ صفی الدین اردبیلی سپرد. و لیکن صفی الدین از تلفیق دو طریقه خلوتیه و قلندریه، طریقت صوفیه را بنیاد نهاد. فرقه شبک از پیروان شیخ صفی الدین است، ولی مجموعه شواهد ـ چنانکه خواهد آمد ـ نشان می دهد که ابراهیمیه نیز چون شبک از شیخ صفی متابعت می کرده است. |
− | هویت قومی | + | هویت قومی ابراهیمیه و دیگر گروه های نزدیک به آنان به درستی معلوم نیست و کرد یا ترک بودن آنان محلّ بحث است، هر چند قرائن موجود بیشتر بر ترک بودنشان دلالت دارد. زبان اینان، همگی، ترکی است، اما در آن عناصر کردی، فارسی و عربی راه یافته است. کتاب مقدس آنان نیز به زبان ترکی است. ابراهیمه را در کنار شبک و سایر گروه های مذهبی منطقه از بقایای صفویان(صوفیان صفوی) دانسته اند. |
با توجه به آداب و آرای ابراهیمه، به ویژه آن گونه که در شش هفت قرن گذشته رایج بوده است، از لحاظ جنبه های اعتقادی سوابق این فرقه را باید در صوفی گری جستجو کرد. عرفان آنان آمیخته به عقاید و آداب پیچیده و با خاستگاه های متفاوت بوده و مجموعه ای غریب و گاه سرّی و مرموز را تشکیل می داده است. | با توجه به آداب و آرای ابراهیمه، به ویژه آن گونه که در شش هفت قرن گذشته رایج بوده است، از لحاظ جنبه های اعتقادی سوابق این فرقه را باید در صوفی گری جستجو کرد. عرفان آنان آمیخته به عقاید و آداب پیچیده و با خاستگاه های متفاوت بوده و مجموعه ای غریب و گاه سرّی و مرموز را تشکیل می داده است. | ||
− | از جمله نشانه های صوفی گری در آئین ابراهیمی این است که اعداد 7 و 72 را مقدس می دانند و ظاهراً مراد از 7، هفت مقام، و هفت مرحله طی طریق در عرفان آنان است. شخصی را که به بالاترینِ این مراحل برسد «سلطان» می خوانند. 72 تن نیز «غلامان» یا خادمانند، لیکن ایشان به 40 | + | از جمله نشانه های صوفی گری در آئین ابراهیمی این است که اعداد 7 و 72 را مقدس می دانند و ظاهراً مراد از 7، هفت مقام، و هفت مرحله طی طریق در عرفان آنان است. شخصی را که به بالاترینِ این مراحل برسد «سلطان» می خوانند. 72 تن نیز «غلامان» یا خادمانند، لیکن ایشان به 40 ابدال یا «رجال الغیب» نیز قائلند که کسی آنان را نمی شناسند و درباره آنان عقاید خاص دارند. |
− | کتاب مقدس | + | کتاب مقدس ابراهیمیه بویوروق به شیخ صفی عنایت وافر دارد و همین می تواند از دلایل پیوستگی آنان با طریقت صفویه باشد. |
− | تشیع هم در کنار [[تصوف]] یکی از پایه های فکری ابراهیمیان است، اما نکته جالب در | + | تشیع هم در کنار [[صوفیه (صوفیه)|تصوف]] یکی از پایه های فکری ابراهیمیان است، اما نکته جالب در تشیع آنان این که [[زید بن علی]] علیهماالسلام را جزو امامان دوازده گانه خود بر می شمارند. یعنی امامانشان کاملاً با ائمه شیعه اثناعشری مطابقت ندارد. ظاهراً ابراهیمیه برای دو شخصیت احترام بسیار قائلند: یکی به نام «روبین» و دیگری «موسی». مرقد این هر دو در [[کرند]]، از مراکز [[علی اللهیانِ]] [[ایران]] است». |
− | ایشان در حق [[امیرالمؤمنین علیه السلام]] غلو می کنند و | + | ایشان در حق [[امیرالمؤمنین علیه السلام]] غلو می کنند و زید بن علی را از جمله امامان دوازده گانه خود برمی شمارند. کتاب مقدس ابراهیمیه «بویوروق» است. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج2، ص550</ref> |
− | + | ن ک: [[قوش اطائیه]] | |
− | + | در زمان مرجعیت [[آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی]]، اندیشه و اعتقادات [[شیعه امامیه]]، توسط ایشان به [[غلاة (غلات، غلاة)|غلاة]] شمال [[عراق]] عرضه شده و رهبران ابراهیمیه و حتی غلاة شبک و برخی از دیگر غالیان آن منطقه مانند [[ماولیه]] از غلو دست برداشته و به اعتدال شیعه امامیه گرایش یافته اند و در احکام شرعی تابع علمای شیعه امامی شده اند. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج2، ص552</ref> برخی منابع نوشته اند ایشان عدد هفت و دوازده و هفتاد را مقدس می شمارند. <ref> [[دائرة المعارف تشیع]]، ج12، ص273</ref> | |
+ | |||
+ | ن ک: [[شبک]]، [[قوش اطائیه]]. | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۱:۴۱
فرقه ای ازصوفیه که از تشیع منحرف شده اند. ایشان اکنون در تلعَفر (از حوالی موصل ) می باشند و شباهت بسیاری به فرقه شَبَک (از فرق صوفیه و ساکن در محدوده موصل ) دارند. کتاب دینی و گلبانگ های آنان نیز، با مختصر تفاوتی، همان کتاب ها و گلبانگ هایی است که شبک دارند. دائرة المعارف بزرگ اسلامی این فرقه را منسوب به شیخ ابراهیم زاهد گیلانی معرفی می کند و می نویسد: «گولپینارلی از طریقتی به نام ابراهیمیه نام می برد که به وسیله ابراهیم قوش اَطه لی (م: 1264هـ. ق) تأسیس شده و نام دیگرش قوش اطائیه است، این طریقه از نصوحیه منشعب شده که شاخه ای از شعبانیه و آن هم انشعابی است از خلوتیه. اما امام خلوتیه ابراهیم زاهد گیلانی است».
این کتاب ضمن این که احتمال می دهد فرقه منسوب به ابراهیم زاهد غیر از فرقه ای باشد که اکنون در موصل وجود دارد می نویسد: «ابراهیم زاهد طریقت را به مرید خود شیخ صفی الدین اردبیلی سپرد و لکن صفی الدین از تلفیق دو طریقه خلوتیه و قلندریه، طریقت صفویه را بنیاد نهاد. »
دائرة المعارف بزرگ اسلامی می نویسد: «از فرقه های سرّی و غیر معروف در کوهستان های شمال عراق که آگاهی چندانی از آن در دست نیست. پیروان این آیین روزگاری در شهر تل عَفر ( تلعَفر ) در غرب موصل می زیسته اند، ولی از آن زمان به بعد اطلاع موثقی از آنان نداریم. این فرقه با فرق دینی و طرایق عرفانی دیگرِ موجود در آن حوالی، چون شَبَک، صارلیه، باجوران (یا: بَجوران، باجوان، باجلان)، ماولیه، بابائیه، اسحاقیه، کاکائیه و یزیدیه از جهاتی نزدیک است. اما به سبب مجاورت با سه فرقه نخست، عقاید و آدابشان در یکدیگر تأثیر کرده و با هم در آمیخته است. ابراهیمه به ویژه با شبک مشابهت های بسیار دارد.
برخی از طریقتی به نام ابراهیمیه نام می برند که به وسیله ابراهیم قوش آطه لی (م: 1264هـ. ق) تأسیس شده و نام دیگرش قوش اطائیه است. این طریقه از نصوحیه منشعب شده که شاخه ای است از شعبانیه و آن هم انشعابی است از خلوتیه، اما «امام الخلوتیه » ابراهیم زاهد گیلانی است. پس عجیب نیست اگر ابراهیمیه مذکور هم امام خود را شیخ ابراهیم بدانند. با این همه نمی توان حکم داد که این ابراهیمیه، همان ابراهیمیه مورد نظر ما باشد. ابراهیم زاهد طریقت را به مرید خود شیخ صفی الدین اردبیلی سپرد. و لیکن صفی الدین از تلفیق دو طریقه خلوتیه و قلندریه، طریقت صوفیه را بنیاد نهاد. فرقه شبک از پیروان شیخ صفی الدین است، ولی مجموعه شواهد ـ چنانکه خواهد آمد ـ نشان می دهد که ابراهیمیه نیز چون شبک از شیخ صفی متابعت می کرده است.
هویت قومی ابراهیمیه و دیگر گروه های نزدیک به آنان به درستی معلوم نیست و کرد یا ترک بودن آنان محلّ بحث است، هر چند قرائن موجود بیشتر بر ترک بودنشان دلالت دارد. زبان اینان، همگی، ترکی است، اما در آن عناصر کردی، فارسی و عربی راه یافته است. کتاب مقدس آنان نیز به زبان ترکی است. ابراهیمه را در کنار شبک و سایر گروه های مذهبی منطقه از بقایای صفویان(صوفیان صفوی) دانسته اند.
با توجه به آداب و آرای ابراهیمه، به ویژه آن گونه که در شش هفت قرن گذشته رایج بوده است، از لحاظ جنبه های اعتقادی سوابق این فرقه را باید در صوفی گری جستجو کرد. عرفان آنان آمیخته به عقاید و آداب پیچیده و با خاستگاه های متفاوت بوده و مجموعه ای غریب و گاه سرّی و مرموز را تشکیل می داده است.
از جمله نشانه های صوفی گری در آئین ابراهیمی این است که اعداد 7 و 72 را مقدس می دانند و ظاهراً مراد از 7، هفت مقام، و هفت مرحله طی طریق در عرفان آنان است. شخصی را که به بالاترینِ این مراحل برسد «سلطان» می خوانند. 72 تن نیز «غلامان» یا خادمانند، لیکن ایشان به 40 ابدال یا «رجال الغیب» نیز قائلند که کسی آنان را نمی شناسند و درباره آنان عقاید خاص دارند.
کتاب مقدس ابراهیمیه بویوروق به شیخ صفی عنایت وافر دارد و همین می تواند از دلایل پیوستگی آنان با طریقت صفویه باشد.
تشیع هم در کنار تصوف یکی از پایه های فکری ابراهیمیان است، اما نکته جالب در تشیع آنان این که زید بن علی علیهماالسلام را جزو امامان دوازده گانه خود بر می شمارند. یعنی امامانشان کاملاً با ائمه شیعه اثناعشری مطابقت ندارد. ظاهراً ابراهیمیه برای دو شخصیت احترام بسیار قائلند: یکی به نام «روبین» و دیگری «موسی». مرقد این هر دو در کرند، از مراکز علی اللهیانِ ایران است».
ایشان در حق امیرالمؤمنین علیه السلام غلو می کنند و زید بن علی را از جمله امامان دوازده گانه خود برمی شمارند. کتاب مقدس ابراهیمیه «بویوروق» است. [۱]
ن ک: قوش اطائیه
در زمان مرجعیت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، اندیشه و اعتقادات شیعه امامیه، توسط ایشان به غلاة شمال عراق عرضه شده و رهبران ابراهیمیه و حتی غلاة شبک و برخی از دیگر غالیان آن منطقه مانند ماولیه از غلو دست برداشته و به اعتدال شیعه امامیه گرایش یافته اند و در احکام شرعی تابع علمای شیعه امامی شده اند. [۲] برخی منابع نوشته اند ایشان عدد هفت و دوازده و هفتاد را مقدس می شمارند. [۳]
ن ک: شبک، قوش اطائیه.
پانویس
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص550
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص552
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج12، ص273