پاول فقیریه: تفاوت بین نسخهها
(یک نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده) | |||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
از مسلمانان [[هند]]. <ref> [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص180</ref> | از مسلمانان [[هند]]. <ref> [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص180</ref> | ||
− | [[محمد جواد مشکور]] می نویسد: «پاول فقریه از فرق اسلامی در هند می باشد. از بدو ظهور این فرقه مدت زیادی نمی گذرد و این فرقه در ایالت [[بنگلادش|بنگاله هندوستان]] [بنگلادش] پدید آمده است. در حدود نیم میلیون تن به آن گرویده اند و این طایفه خود را از مسلمانان می شمارند و خویشتن را فرقه | + | [[محمد جواد مشکور]] می نویسد: «پاول فقریه از فرق اسلامی در هند می باشد. از بدو ظهور این فرقه مدت زیادی نمی گذرد و این فرقه در ایالت [[بنگلادش|بنگاله هندوستان]] [[بنگلادش]] پدید آمده است. در حدود نیم میلیون تن به آن گرویده اند و این طایفه خود را از مسلمانان می شمارند و خویشتن را فرقه ناجیه می دانند و عقیده دارند [[قرآن]] در زمانی که به اتمام رسیده است چهل جزء بود و ده جزء آن که حاوی دستورات عالی درباره سیر و سلوک و امامت حضرت [[علی علیه السلام]] بوده، از میان رفته است. این ده جزء را حضرت علی (علیه السلام) در سینه خود محفوظ می داشت و سینه به سینه به ائمه و علمای جانشین ایشان رسید و اکنون آن قرآن چهل جزئی پیش بزرگان این فرقه است. به عقیده ایشان مندرجات قرآن فعلی بیشتر برای عوام است و خواص باید به ده جزء دیگر که در سینه پیشروان این طایفه محفوظ است توسل جویند. گویند راهی که انسان را به حقیقت می رساند پیروی از طبیعت است و هر که برخلاف آن قدمی بردارد کافر است. به عقیده ایشان مواهب طبیعت که به انسان داده شده چهار چیز است: بول (نوری)، غائط (جوری)، خون حیض (جبوری) و منی (ستوری). ایشان این نجاسات را خورده و پرستش می کنند و آن را بزرگ ترین عبادت ها می شمارند. هر یک از افراد این طایفه ظرف چوبی مخصوص دارد که نجاسات خود را در آن ضبط کرده و در موقع لزوم می خورد. بر هر کس که معتقد به این مذهب باشد واجب است که بامدادان پس از بیداری در آن ظرف چوبی بول کند و خدای را برای این نعمت بزرگ سپاس گزارد. ایشان در ماه یک روز را عید می گیرند و آن هنگامی است که ماه به صورت بدر طالع می شود و این شب را یهود شب خوانند. در شب مذکور زنان و مردان در جایی جمع می شوند، مقداری آرد بر روی زمین می ریزند، و روی آن می نشینند و به باده گساری و نواختن ساز مشغول می شوند، و در تاریکی شب زن و مرد با هم در می آمیزند. صبح گاهان آردهایی را که به نجاست آلوده شده جمع می کنند، در میان خود تقسیم می کنند و از آن ها نان می پزند و آن نان را مانند طعام مقدسی می خورند. در میان این طایفه عفت و عصمت در زنان وجود ندارد و زنان جوان قابل معاشرتند و همین که زن پیر شد او را از جرگه خود بیرون می کنند. » <ref> [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص115</ref> |
مطلب مذکور بسیار بعید به نظر می رسد. | مطلب مذکور بسیار بعید به نظر می رسد. |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۳۰
محمد جواد مشکور می نویسد: «پاول فقریه از فرق اسلامی در هند می باشد. از بدو ظهور این فرقه مدت زیادی نمی گذرد و این فرقه در ایالت بنگاله هندوستان بنگلادش پدید آمده است. در حدود نیم میلیون تن به آن گرویده اند و این طایفه خود را از مسلمانان می شمارند و خویشتن را فرقه ناجیه می دانند و عقیده دارند قرآن در زمانی که به اتمام رسیده است چهل جزء بود و ده جزء آن که حاوی دستورات عالی درباره سیر و سلوک و امامت حضرت علی علیه السلام بوده، از میان رفته است. این ده جزء را حضرت علی (علیه السلام) در سینه خود محفوظ می داشت و سینه به سینه به ائمه و علمای جانشین ایشان رسید و اکنون آن قرآن چهل جزئی پیش بزرگان این فرقه است. به عقیده ایشان مندرجات قرآن فعلی بیشتر برای عوام است و خواص باید به ده جزء دیگر که در سینه پیشروان این طایفه محفوظ است توسل جویند. گویند راهی که انسان را به حقیقت می رساند پیروی از طبیعت است و هر که برخلاف آن قدمی بردارد کافر است. به عقیده ایشان مواهب طبیعت که به انسان داده شده چهار چیز است: بول (نوری)، غائط (جوری)، خون حیض (جبوری) و منی (ستوری). ایشان این نجاسات را خورده و پرستش می کنند و آن را بزرگ ترین عبادت ها می شمارند. هر یک از افراد این طایفه ظرف چوبی مخصوص دارد که نجاسات خود را در آن ضبط کرده و در موقع لزوم می خورد. بر هر کس که معتقد به این مذهب باشد واجب است که بامدادان پس از بیداری در آن ظرف چوبی بول کند و خدای را برای این نعمت بزرگ سپاس گزارد. ایشان در ماه یک روز را عید می گیرند و آن هنگامی است که ماه به صورت بدر طالع می شود و این شب را یهود شب خوانند. در شب مذکور زنان و مردان در جایی جمع می شوند، مقداری آرد بر روی زمین می ریزند، و روی آن می نشینند و به باده گساری و نواختن ساز مشغول می شوند، و در تاریکی شب زن و مرد با هم در می آمیزند. صبح گاهان آردهایی را که به نجاست آلوده شده جمع می کنند، در میان خود تقسیم می کنند و از آن ها نان می پزند و آن نان را مانند طعام مقدسی می خورند. در میان این طایفه عفت و عصمت در زنان وجود ندارد و زنان جوان قابل معاشرتند و همین که زن پیر شد او را از جرگه خود بیرون می کنند. » [۲]
مطلب مذکور بسیار بعید به نظر می رسد.
محمد جواد مشکور مأخذ خویش را روزنامه اطلاعات به نقل از روزنامه مصری البلاغ، شماره 3270 معرفی می کند.