یعفوریه (از شیعه امامیه): تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
از [[شیعه امامیه]]. <ref> [[البدء و التاریخ]]، [[مطهر مقدسی]]، ج 5، ص124و134 / [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص267</ref>
 
از [[شیعه امامیه]]. <ref> [[البدء و التاریخ]]، [[مطهر مقدسی]]، ج 5، ص124و134 / [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص267</ref>
  
ایشان پیروان سلیمان یعفوری معروف به سلیمان اقطع می باشند.
+
ایشان پیروان [[سلیمان یعفوری]] معروف به [[سلیمان اقطع]] می باشند.
  
[[ابوالحسن اشعری]] در [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]] در فصلی تحت عنوان «قول [[الروافض]] فی الائمـة: هـل یسع جهلهم» می نویسد: « [[روافض]] در این بـاره (کـه آیا جهل بـه ائمه جایز است) چهار گروه هستند: گروه اول می پندارند معرفت ائمه واجب است، قیام به شرایعی که پیامبر آورده است واجب است و کسی که امام را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است؛ گروه دوم می پندارند که اگر آدمی به امام معرفت پیدا کند، شریعت بر او لازم نیست و فریضه ای بر او واجب نمی باشد و مردم تنها باید امام خویش را بشناسند و اگر نشناختند چیزی بر آن ها نیست؛ و گروه سوم که یعفوریه هستند می پندارند جهل به امام جایز است». و بلافاصله می نویسد: «و هم بذلک لا مؤمنون و لا کافرون» و بعد ادامه می دهد: «فرقه چهارم از [[روافض]] در قدر همان حرف [[معتزله]] را می گویند که معرفت ائمه ضروری است و با یعفوریه درباره جهل ائمه فرق دارند. و خصومت در دین را حلال نمی شمرند و یعفوریه هم حلال نمی شمارند». <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص122</ref>
+
[[ابوالحسن اشعری]] در [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]] در فصلی تحت عنوان «قول الروافض فی الائمـة: هـل یسع جهلهم» می نویسد: « [[روافض]] در این بـاره (کـه آیا جهل بـه ائمه جایز است) چهار گروه هستند: گروه اول می پندارند معرفت ائمه واجب است، قیام به شرایعی که پیامبر آورده است واجب است و کسی که امام را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است؛ گروه دوم می پندارند که اگر آدمی به امام معرفت پیدا کند، شریعت بر او لازم نیست و فریضه ای بر او واجب نمی باشد و مردم تنها باید امام خویش را بشناسند و اگر نشناختند چیزی بر آن ها نیست؛ و گروه سوم که یعفوریه هستند می پندارند جهل به امام جایز است». و بلافاصله می نویسد: «و هم بذلک لا مؤمنون و لا کافرون» و بعد ادامه می دهد: «فرقه چهارم از روافض در قدر همان حرف [[معتزله (معتزله)|معتزله]] را می گویند که معرفت ائمه ضروری است و با یعفوریه درباره جهل ائمه فرق دارند. و خصومت در دین را حلال نمی شمرند و یعفوریه هم حلال نمی شمارند». <ref> [[مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین]]، [[ابوالحسن اشعری]]، ج1، ص122</ref>
  
عبارت [[ابوالحسن اشعری]] مبهم است و از آنجا که همه کسانی که متعرض این فرقه شده اند، از وی[ بهره برد ه اند (علی رغم آن که برخی متعرض منبع نشده اند) ابهام عبارت [[ابوالحسن اشعری]] به نوشته های ایشان هم سرایت کرده است.
+
عبارت اشعری مبهم است و از آنجا که همه کسانی که متعرض این فرقه شده اند، از وی[ بهره برد ه اند (علی رغم آن که برخی متعرض منبع نشده اند) ابهام عبارت اشعری به نوشته های ایشان هم سرایت کرده است.
  
[[محمد جواد مشکور]] و [[عبدالمنعم حفنی]]، با ارتکاب اشتباه فاحش، تمام مطالب [[ابوالحسن اشعری]]، از ابتدا تا انتها را مربوط به عقیده یعفوریه دانسته و از غوامض آن نیز چشم پوشیده اند. <ref> [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص477 / [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص704</ref>
+
[[محمد جواد مشکور]] و [[عبدالمنعم حفنی]]، با ارتکاب اشتباه فاحش، تمام مطالب اشعری، از ابتدا تا انتها را مربوط به عقیده یعفوریه دانسته و از غوامض آن نیز چشم پوشیده اند. <ref> [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص477 / [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص704</ref>
  
[[جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة]] هم عبارت «و هم بذلک لا مؤمنون و لا کافرون» را به گونه ای آورده که گویی ضمیر به یعفوریه برمی گردد. <ref> [[جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة]]، [[امیر مهنا]] و [[علی خریس]]، ص235</ref> در حالی که ظاهر عبارت [[ابوالحسن اشعری]] چنان است که یعفوریه (عدم ایمان و عدم کفر) را نسبت به «جاهلین به امام» داده اند. در هر حال عبارت [[ابوالحسن اشعری]] به هم ریخته است و معنای آن چندان معلوم نیست.  
+
[[جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة]] هم عبارت «و هم بذلک لا مؤمنون و لا کافرون» را به گونه ای آورده که گویی ضمیر به یعفوریه برمی گردد. <ref> [[جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة]]، [[امیر مهنا]] و [[علی خریس]]، ص235</ref> در حالی که ظاهر عبارت اشعری چنان است که یعفوریه (عدم ایمان و عدم کفر) را نسبت به «جاهلین به امام» داده اند. در هر حال عبارت اشعری به هم ریخته است و معنای آن چندان معلوم نیست.  
  
نکته دیگری که در ذیل این فرقه لازم است مورد اشاره قرار بگیرد، گفتار شریف یحیی الامین است. وی این فرقه را منسوب به یعفور خزاز معرفی می کند. <ref> [[فرهنگ نامه فرقه های اسلامی]]، [[شریف یحیی الامین]]، ص306</ref> این فرد که از اصحاب [[امام صادق علیه السلام]] دانسته شده <ref>[[معجم رجال الحدیث]]، [[آیت الله خویی]]، ج20، ص126</ref> است در هیچ مرجعی مؤسس یک فرقه نیست. همچنین است [[محمد بن احمد خوارزمی]] که این فرقه را به محمد بن یعفور نسبت داده است که شخص شناخته شده ای نیست <ref> [[مفاتیح العلوم]]، [[محمد بن احمد خوارزمی]]، ص50</ref> این در حالی است که در روایتی که [[کشّی]] آن را نقل کرده صراحتاً یعفوریه اصحاب سلیمان الاقطع دانسته شده اند. <ref> [[اختیار معرفة الرجال]]، [[کشّی]]، [[شیخ طوسی]]، ص266</ref>.
+
نکته دیگری که در ذیل این فرقه لازم است مورد اشاره قرار بگیرد، گفتار [[شریف یحیی الامین]] است. وی این فرقه را منسوب به یعفور خزاز معرفی می کند. <ref> [[فرهنگ نامه فرقه های اسلامی]]، [[شریف یحیی الامین]]، ص306</ref> این فرد که از اصحاب [[امام صادق علیه السلام]] دانسته شده <ref>[[معجم رجال الحدیث]]، [[آیت الله خویی]]، ج20، ص126</ref> است در هیچ مرجعی مؤسس یک فرقه نیست. همچنین است [[محمد بن احمد خوارزمی]] که این فرقه را به محمد بن یعفور نسبت داده است که شخص شناخته شده ای نیست <ref> [[مفاتیح العلوم]]، [[محمد بن احمد خوارزمی]]، ص50</ref> این در حالی است که در روایتی که [[کشّی]] آن را نقل کرده صراحتاً یعفوریه اصحاب سلیمان الاقطع دانسته شده اند. <ref> [[اختیار معرفة الرجال]]، [[کشّی]]، [[شیخ طوسی]]، ص266</ref>.
  
نام کامل سلیمان الاقطع، ابوالربیع سلیمان بن خالد بن دهقان بن نافلة مولی عفیف ابن معری کندی است که [[شیخ طوسی]] او را از اصحاب [[امام صادق علیه السلام]] دانسته است. <ref>[[معجم رجال الحدیث]]، [[آیت الله خویی]]، ج8، ص245</ref>
+
نام کامل سلیمان الاقطع، [[ابوالربیع سلیمان بن خالد بن دهقان بن نافلة مولی عفیف ابن معری کندی]] است که [[شیخ طوسی]] او را از اصحاب [[امام صادق علیه السلام]] دانسته است. <ref>[[معجم رجال الحدیث]]، [[آیت الله خویی]]، ج8، ص245</ref>
  
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۲ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۳۸

از شیعه امامیه. [۱]

ایشان پیروان سلیمان یعفوری معروف به سلیمان اقطع می باشند.

ابوالحسن اشعری در مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین در فصلی تحت عنوان «قول الروافض فی الائمـة: هـل یسع جهلهم» می نویسد: « روافض در این بـاره (کـه آیا جهل بـه ائمه جایز است) چهار گروه هستند: گروه اول می پندارند معرفت ائمه واجب است، قیام به شرایعی که پیامبر آورده است واجب است و کسی که امام را نشناسد و بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است؛ گروه دوم می پندارند که اگر آدمی به امام معرفت پیدا کند، شریعت بر او لازم نیست و فریضه ای بر او واجب نمی باشد و مردم تنها باید امام خویش را بشناسند و اگر نشناختند چیزی بر آن ها نیست؛ و گروه سوم که یعفوریه هستند می پندارند جهل به امام جایز است». و بلافاصله می نویسد: «و هم بذلک لا مؤمنون و لا کافرون» و بعد ادامه می دهد: «فرقه چهارم از روافض در قدر همان حرف معتزله را می گویند که معرفت ائمه ضروری است و با یعفوریه درباره جهل ائمه فرق دارند. و خصومت در دین را حلال نمی شمرند و یعفوریه هم حلال نمی شمارند». [۲]

عبارت اشعری مبهم است و از آنجا که همه کسانی که متعرض این فرقه شده اند، از وی[ بهره برد ه اند (علی رغم آن که برخی متعرض منبع نشده اند) ابهام عبارت اشعری به نوشته های ایشان هم سرایت کرده است.

محمد جواد مشکور و عبدالمنعم حفنی، با ارتکاب اشتباه فاحش، تمام مطالب اشعری، از ابتدا تا انتها را مربوط به عقیده یعفوریه دانسته و از غوامض آن نیز چشم پوشیده اند. [۳]

جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة هم عبارت «و هم بذلک لا مؤمنون و لا کافرون» را به گونه ای آورده که گویی ضمیر به یعفوریه برمی گردد. [۴] در حالی که ظاهر عبارت اشعری چنان است که یعفوریه (عدم ایمان و عدم کفر) را نسبت به «جاهلین به امام» داده اند. در هر حال عبارت اشعری به هم ریخته است و معنای آن چندان معلوم نیست.

نکته دیگری که در ذیل این فرقه لازم است مورد اشاره قرار بگیرد، گفتار شریف یحیی الامین است. وی این فرقه را منسوب به یعفور خزاز معرفی می کند. [۵] این فرد که از اصحاب امام صادق علیه السلام دانسته شده [۶] است در هیچ مرجعی مؤسس یک فرقه نیست. همچنین است محمد بن احمد خوارزمی که این فرقه را به محمد بن یعفور نسبت داده است که شخص شناخته شده ای نیست [۷] این در حالی است که در روایتی که کشّی آن را نقل کرده صراحتاً یعفوریه اصحاب سلیمان الاقطع دانسته شده اند. [۸].

نام کامل سلیمان الاقطع، ابوالربیع سلیمان بن خالد بن دهقان بن نافلة مولی عفیف ابن معری کندی است که شیخ طوسی او را از اصحاب امام صادق علیه السلام دانسته است. [۹]


پانویس

  1. البدء و التاریخ، مطهر مقدسی، ج 5، ص124و134 / خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص267
  2. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ابوالحسن اشعری، ج1، ص122
  3. فرهنگ فِرَق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص477 / موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، عبدالمنعم حفنی، ص704
  4. جامع الفرق و المذاهب الاسلامیة، امیر مهنا و علی خریس، ص235
  5. فرهنگ نامه فرقه های اسلامی، شریف یحیی الامین، ص306
  6. معجم رجال الحدیث، آیت الله خویی، ج20، ص126
  7. مفاتیح العلوم، محمد بن احمد خوارزمی، ص50
  8. اختیار معرفة الرجال، کشّی، شیخ طوسی، ص266
  9. معجم رجال الحدیث، آیت الله خویی، ج8، ص245