سفیدجامگان: تفاوت بین نسخهها
(۶ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | همان [[ | + | همان [[مبیضه (همان سفیدجامگان)|مبیضه]]. <ref> [[ریاض السیاحة]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص131، مجله مهر سال 5، شماره یک؛ و مجله الهلال سال 45، شماره سه</ref> |
− | طائفه ای از [[شیعه]] که عَلَم سفید داشته اند و با علم سیاه که شعار دولت عباسی بوده مخالفت می کردند. جماعتی از آنان تا بحال در [[بخارا]] هستند که به آن ها سبید جامگان (دقیقاًً به همین نحو) می گویند و گفته می شود که در قصر عمیر سکونت دارند. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج3، ص160</ref> و [[محمد مقدسی]] می نویسد: «در روستای [[هیکل]] (نزدیک [[سمرقند]] )، کسانی هستند که آنان را بیض الثیاب (سپید جامگان) می نامند و به [[زندقه]] نزدیک می باشند». <ref> [[احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم]]، [[محمد مقدسی]]، ص253</ref> | + | طائفه ای از [[شیعه]] که عَلَم سفید داشته اند و با علم سیاه که شعار دولت عباسی بوده مخالفت می کردند. جماعتی از آنان تا بحال در [[بخارا]] هستند که به آن ها سبید جامگان (دقیقاًً به همین نحو) می گویند و گفته می شود که در قصر عمیر سکونت دارند. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج3، ص160</ref> و [[محمد مقدسی]] می نویسد: «در روستای [[هیکل]] (نزدیک [[سمرقند]])، کسانی هستند که آنان را بیض الثیاب (سپید جامگان) می نامند و به [[زندقه]] نزدیک می باشند». <ref> [[احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم]]، [[محمد مقدسی]]، ص253</ref> |
− | + | [[زین العابدین شیروانی]] در [[ریاض السیاحة]] می نویسد: «... از راه [[مظفرآباد]] و [[کابل]] به ولایت [[طخارستان]] و [[توران]] و [[ترکستان]] و جبال [[بدخشان]] افتادم و به صحبت [[نقشبندیان]] و [[چشتیان]] و سفیدجامگان دل دادم. » <ref> [[ریاض السیاحة]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص131</ref> | |
− | + | درباره [[مبیضیه]] آورده اند که: «ایشان از [[مشبّهه]] می باشند». <ref> [[بیان الادیان]]، [[ابوالقاسم بلخی]]، ص56</ref> | |
− | + | برخی علت آن که ایشان لباس سپید پوشیده اند را چنین ذکر کرده اند که: «پس از قتل [[ابومسلم]] به دست [[منصور]]، گروهی که یکی از ایشان [[سنباد]] و دیگری [[هاشم بن حکیم مقنع|مقنع]]، صاحب ماه نخشب بود، در مقابل بنی عباس که مسوّده بوده و لباس سیاه می پوشیدند، جامه های خود را سپید کردند».<ref> [[تاج العروس]]، [[زبیدی]]، ج3، ص158، ذیل ماده حمر </ref> | |
− | + | [[تاج العروس]] مدعی است که [[خوارج]] را مبیضه می خوانند. <ref> [[تاج العروس]]، [[زبیدی]]، ج3، ص158، ذیل ماده حمر</ref> | |
− | [[ | + | قابل توجه این که [[خواجه نظام الملک]] می گوید: « [[اسماعیلیه (اسماعیلیه)|اسماعیلیه]] در [[شام]] [[مبیضه (همان سفیدجامگان)|مبیضه]] نامیده می شوند». <ref> [[سیاست نامه]]، [[خواجه نظام الملک]]، ص251</ref> |
− | + | تاج العروس می نویسد: «به [[حروریه]]، مبیضه گفته می شود چرا که پرچم های آنان در جنگ ها سفید است. کما این که بنی هاشم پرچم سیاه داشته اند. » <ref> [[تاج العروس]]، [[زبیدی]]، ج3، ص158، ذیل ماده حمر</ref> | |
− | + | ||
− | تاج العروس می نویسد: «به [[حروریه]]، | + | |
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۳۶
طائفه ای از شیعه که عَلَم سفید داشته اند و با علم سیاه که شعار دولت عباسی بوده مخالفت می کردند. جماعتی از آنان تا بحال در بخارا هستند که به آن ها سبید جامگان (دقیقاًً به همین نحو) می گویند و گفته می شود که در قصر عمیر سکونت دارند. [۲] و محمد مقدسی می نویسد: «در روستای هیکل (نزدیک سمرقند)، کسانی هستند که آنان را بیض الثیاب (سپید جامگان) می نامند و به زندقه نزدیک می باشند». [۳]
زین العابدین شیروانی در ریاض السیاحة می نویسد: «... از راه مظفرآباد و کابل به ولایت طخارستان و توران و ترکستان و جبال بدخشان افتادم و به صحبت نقشبندیان و چشتیان و سفیدجامگان دل دادم. » [۴]
درباره مبیضیه آورده اند که: «ایشان از مشبّهه می باشند». [۵]
برخی علت آن که ایشان لباس سپید پوشیده اند را چنین ذکر کرده اند که: «پس از قتل ابومسلم به دست منصور، گروهی که یکی از ایشان سنباد و دیگری مقنع، صاحب ماه نخشب بود، در مقابل بنی عباس که مسوّده بوده و لباس سیاه می پوشیدند، جامه های خود را سپید کردند».[۶]
تاج العروس مدعی است که خوارج را مبیضه می خوانند. [۷]
قابل توجه این که خواجه نظام الملک می گوید: « اسماعیلیه در شام مبیضه نامیده می شوند». [۸]
تاج العروس می نویسد: «به حروریه، مبیضه گفته می شود چرا که پرچم های آنان در جنگ ها سفید است. کما این که بنی هاشم پرچم سیاه داشته اند. » [۹]
پانویس
- ↑ ریاض السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص131، مجله مهر سال 5، شماره یک؛ و مجله الهلال سال 45، شماره سه
- ↑ اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج3، ص160
- ↑ احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، محمد مقدسی، ص253
- ↑ ریاض السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص131
- ↑ بیان الادیان، ابوالقاسم بلخی، ص56
- ↑ تاج العروس، زبیدی، ج3، ص158، ذیل ماده حمر
- ↑ تاج العروس، زبیدی، ج3، ص158، ذیل ماده حمر
- ↑ سیاست نامه، خواجه نظام الملک، ص251
- ↑ تاج العروس، زبیدی، ج3، ص158، ذیل ماده حمر