شاه یوسفی
عبدالحسین آیتی در کتاب خود کشف الحیل می نویسد: «این کمال بدبختی است نه افتخار، که باید همیشه مذاهب باطله مانند ملاحدهالموت و اسماعیلی مطلق اعم از... یا شعب دیگر آن و مشعشعی و شاه یوسفی و بیانی قدیم و بیانی جدید و بابی و بهائی با خُرده برده هایش از ایران طلوع کنند». [۱]
نام شاه یوسفی را غیر از این مأخذ در جای دیگری ندیده ام.
دانشنامه جهان اسلام می نویسد: «دستگیری سران نقطوی در 1002 هجری قمری رخ داد. جلال الدین منجم یزدی وقوع قرانی به مدت سه روز را پیش بینی کرد و گفت که نحوست آن شامل شخص پادشاه می شود. برای رهایی شاه از این قران تدبیری اندیشیده شد که شاه به مدت سه روز، یعنی از تاریخ 7 تا 10 ذی قعده 1002 هجری قمری از سلطنت کناره گیری کند و شخص مجرم و محکوم به مرگی را به جای وی بر تخت بنشانند. قرعه فال به نام یوسف ترکش دوز نقطوی افتاد. از این رو شاه عباس از سلطنت کناره گیری کرد. در پایان سه روز، شاه دوباره بر تخت خود دست یافت و یوسف به قتل رسید. شهرت او چندان است که متأخران، نقطویه را به نام شاه یوسفی می شناختند. تعقیب نقطویان به تدریج شدت بیشتری گرفت و هر کس که متهم به نقطوی بودن می شد به قتل می رسید». [۲]
پانویس
- ↑ کشف الحیل، عبدالحسین آیتی، ج2، ص4
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج5، ص651