بیرجند
بیرجَند الگو:تلفظ مرکز استان خراسان جنوبی و مرکز شهرستان بیرجند در شرق ایران است. این شهر در سال ۱۳۹۰، تعداد ۱۷۸٫۰۲۰ نفر جمعیت داشته[۱] و چهل و نهمین شهر ایران بودهاست.
بیرجند نخستین شهر در ایران است که دارای سازمان آبرسانی بوده و بنگاه آبلوله بیرجند به عنوان اولین سازمان آبرسانی ایران شناخته میشود.[۲] این شهر همچنین دومین شهر در ایران است که در سال ۱۳۰۲ و پیش از تهران از لولهکشی آب شهری برخوردار گردید.[۳] باغ اکبریه یکی از بناهای تاریخی شهر در نشست سی و پنجم یونسکو در سال ۲۰۱۱ میلادی به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.[۴]
مدرسه شوکتیه در این شهر، سومین مدرسهٔ آموزش به سبک نوین -بعد از دارالفنون تهران و رشدیه تبریز- است. به علت موقعیت سیاسی و استراتژیک بیرجند، سومین فرودگاه کشور در سال ۱۳۱۲ پس از قلعهمرغی و بوشهر در این شهر ساخته شد[۵] و تا پیش از جنگ جهانی دوم، کنسولگریهای انگلستان و روسیه در بیرجند مشغول فعالیت بودهاند.[۶]
نام[ویرایش]
نام اصلی این شهر، بیرجند است که به صورتهای برجند، برجن، برکن و بیرگند نیز در نوشته آمدهاست.
آقای رجبعلی لباف خانیکی در مقاله خود تحت عنوان "تأملی در نام بیرجند"، بیرجند را مرکب از دو جزء "بیر" و "جند" میداند. "بیر" در پارسی باستان به معانی رعد و برق، صاعقه و طوفان و "جند" که معرّب "کند" است به زبان فرارودی به معنی مکان و شهر آمدهاست. با توجه به نامهای مناطق و شهرها در خراسان بزرگ، مانند تاشکند، خجند، سمرقند و... ، این وجه تسمیه درست تر به نظر میرسد.
پیشینه[ویرایش]
پیش از اسلام[ویرایش]
علاوه بر نام بیرجند که ساختار آن برگرفته از زبان پهلوی بوده و به دوران پیش از اسلام باز میگردد، بنا به روایتی، بیرجند، احتمالاً در اواخر حکومت ساسانیان و توسط زرتشتیان یزدی و کرمانی به عنوان منزلگاهی در حاشیه کویر و در مسیر عبور از کویر به سمت شمال خراسان بزرگ و ماوراءالنهر بنا شدهاست.[۶]
اشعار حکیم نزاری، وجود محلهای به نام گبرآباد در بافت قدیمی شهر، کاوشهای به عمل آمده از قلاع دختر در "بند دره" و "قلعه دره"، و نیز کتیبه بهدست آمده از کال جنگال در روستای رچ از توابع خوسف، "تخته سنگ لاخ مزار" واقع در روستای کوچ، سنگ نگاره و کتیبههای پهلوی اشکانی در دره "استاد تنگل"، حکایت از قدمت چند هزار ساله بیرجند دارد.
همچنین علاوه بر وجود گورستانهای زرتشتیها در اغلب روستاها و نیز وجود آتشکدههای سفلی و علیا.[۶] که دال بر قدمت تاریخی این منطقهاست، نام برخی از روستاهای اطراف شهر بیرجند دارای ریشه پهلوی و اساطیری هستند، مانند: گیو، سهراب، ماژان، سلم آباد، درخش، خراشاد، رودک، دستجرد، چاج، چهکند، جمشیدآباد و...
پس از اسلام[ویرایش]
احتمالا یاقوت حموی اولین جغرافیدانی است که از «پیرجند» به عنوان یکی از شهرهای منطقه قهستان یاد کردهاست. حمدالله مستوفی «بیرجند» را از شانزده ولایت قهستان و مرکز ولایتی با توابعی چند دانسته که در آن مقدار فراوانی زعفران, انگور، میوه و اندکی غله به دست میآمدهاست.
زین العابدین شیروانی، بیرجند را قصبهای شهر مانند از توابع خراسان و دارالملک قهستان معرفی کرده و افزودهاست که قریب به چهار هزار خانه دارد. آب بیرجند از کاریز تأمین میشود و مردمش همگی شیعه اند. اعتمادالسلطنه نیز آن را از قرای قهستان دانستهاست. برخی بیرجند را به علت کوچکی آن «برکند» ثبت کردهاند بر به معنای «نصف» و کند به معنای «شهر» در مجموع به مفهوم قصبه.
بیرجند در قدیم چند بار به علت زلزله ویران شدهاست. در فرهنگ عامه بیرجند، داستانهای بسیاری درباره ویرانی بیرجند در یک زلزله عظیم و سکونت دستهای از کولیهای چادرنشین در آن، نقل شدهاست. این شهر از عهد صفویه که خانواده امیریه در آنجا امارت یافتند رو به اعتبار گذاشتهاست.
صفویه[ویرایش]
در اواخر دوره صفوی و پس از قتل نادر شاه با استقرار خاندان خزیمه، بیرجند مرکز قهستان شد. با زوال دولت صفوی و رسوخ کشورهای اروپای غربی به هند و آسیای شرقی از راههای دریایی و زمینی، بیرجند که در مسیر عمدهترین راه زمینی این ارتباط قرار داشت محل عبور اغلب سیاحان، جهانگردان یا مأمورانی شد که در نوشتههای خود اطلاعات فراوانی درباره شهر و منطقه به جا گذاشتهاند.
قاجاریه[ویرایش]
در سال ۱۲۵۴ خورشیدی، مک گرگور درباره شهر بیرجند مطالبی نوشته و شمار خانههای شهر را سه هزار باب ذکر کردهاست. در سال ۱۲۷۳ خورشیدی، ادوارد ییت گزارشی درباره تجارت بیرجند از طریق بندرعباس و نیز جمعیت ۰۰۰ ۲۵ نفری آن دادهاست.
سرپرسی سایکس در سفر خود به منطقه، از کوههای معین آباد (ظاهراً همان میناباد)، امیران ناحیه قائنات، محصولات زراعی بویژه زعفران و زرشک و ابریشم، قالی بافی ساکنان منطقه و مذهب آنها و نیز شهر بیرجند - که آن را متفاوت با سایر شهرهای ایران دانسته - مطالبی آوردهاست.
لمتون نیز در سالهای قبل از ۱۳۲۹ خورشیدی به وضع مالکیت اراضی و قناتهای قائنات و نیز نظامهای آبیاری در آبادیهای پیرامون بیرجند اشاره کردهاست.[۷]
در دوره قاجاریه به سبب کمبود آب، شهر بیرجند به کندی توسعه مییافت ولی همچنان مرکز ناحیه بود.