کاملیه (از صوفیه)

از دایره المعارف فرق اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۰۷ توسط Aabbc84 (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « از صوفیه. محقق اردبیلی در بیان فرقه کاملیه می نویسد: «فرقه چهاردهم [ا...» ایجاد کرد)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

از صوفیه.

محقق اردبیلی در بیان فرقه کاملیه می نویسد: «فرقه چهاردهم [از صوفیه کاملیه اند که متابعان شریعت غرای محمدی و پیروان ملت بیضای احمدی ایشان را کاهلیه خوانند. این گروه در غایت جهل، دعوای کمال کنند. و این طایفه گویند که پیر کامل می باید طلب کرد، و چون کسی بیابد می باید که دست از دامنش کوتاه نکند و بکنایه خاطرنشان سفیهان کنند که خود پیر کاملند و این فرقه ترک کسب وجه معاش را واجب دانند و از غایت کاهلی بخرقه و لقمه که فریفته شدگان بجهت ایشان برند سازند و این فرقه نیز مانند اکثر طوایف صوفیه خوانندگی و رقص را عبادت نام کنند و با پسران و دختران مردمان عشق ورزند و کار ایشان جز هرزه گفتن و هرزه گشتن و تن پرورندن و لهو لعب نباشد و اگر نماز نادرستی کنند از برای آن کنند که احمقان گمان صلاح به ایشان برند و به ایشان چیزی دهند و کلمه لا اله الا الله را وسیله و واسطه فریب دادن مردمان گردانند و زرافانه سخن گویند و استجلاب قلوب عوام کالانعام به آن سخنان نمایند و شکم پرستان را در پی خود اندازند و از مردمان به ابرام یا به فریبندگی گیرند و بخوردِ آن شکم پرستان دهد. و بعضی از این فرقه باشند که در بازارها و در گوشه دکان اهل بازار نشینند و بازاریان را از کسب و کار و خرید و فروخت بدارند. آن بیچارگان نادان را به وسوسه از راه ببرند و ایشان را با علمای دیندار دشمن سازند و جمعی از کاهلان و بی دینان به جهت آن که به واسطه آن فریبندگان آش ها و حلوا ها خورند در رواج دادن بازار فریبندگی آن خسیسان کوشند و به هر جا رسند تعریف ایشان کنند و بازار آن گمراهان را گرم سازند و معجزه ها بر ایشان بندند و آن را کرامات نام کنند. و بسیار باشند از عوام کالانعام که از بس فریب ایشان خورده باشند با وجود آن که خود فایده ها از مأکول و ملبوس و نقد و جنس به ایشان می رسانند از روی تعصب باطل معجزه ها از ایشان نقل کنند و پر باشد که از غایت خداناشناسی و بی دیانتی سوگندها در آن ضمن خورند که ما خود این طور کرامتی از فلان پیر دیدیم و این طایفه کاملیه خود را تارک دنیا گویند اما بیشتر از همه کس طالب دنیا باشند و پیشه ایشان مکر و خدعه و شیوه ایشان تزویر و حیله باشد و حرکات مختلفه کنند و گاه نعره زنند چنانچه مردمان بر خود بلرزند و گاه آواز را پست و ضعیف سازند و اگر قرآن خوانند مقید به صحت دادن آن نباشند و اگر قرآن را صحت دهند و درست خوانند آن هم از برای فریب دادن مردمان باشد و شیعه باید که از صحبت و ملاقات ایشان اجتناب نماید و به سالوسی های ایشان فریب نخورد.» [۱]

پانویس

  1. حدیقة الشیعة، محقق اردبیلی، ص583