حسنیه (از اِباضیه)

از دایره المعارف فرق اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۰:۲۷ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)

پرش به: ناوبری، جستجو

از اِباضیه.

ایشان پیروان احمد بن الحسین الأباضی و در شمال آفریقا بوده اند.

کتاب التراث الیونانی می نویسد: «در حوالی نیمه قرن ششم به وسیله ابویحیی زکریا بن ابراهیم بن زکریا، قبایل بنویفرن و کلکله و بابل و تاکبال که این مذهب (حسنیه) یا مذهب مستاوه و خلفیه را داشتند به مذهب وهبیه اِباضیه گرویده اند. ایشان در فقه، قول ابن عبدالعزیز و ابوالمورّج و حاتم بن منصور و شعیب بن معرف را اخذ کردند». [۱]

در غلط نامه کتاب مذکور احتمال داده شده که نام صحیح این فرقه حسینیه باشد در حالی که می توان احتمال داد که نام رئیس این فرقه احمد بن حسین نبوده و احمد بن حسن باشد.

کتاب «تراث الیونانی» ترجمه ای است از مجموعه ای از مقالات مستشرقین که توسط عبدالرحمن بدوی صورت پذیرفته است. از زمره مقالات مقاله «لکرلو الفونسو نلّینو» تحت عنوان بحوث فی المعتزله است که اصل آن در مجله الدراسات الشرقیه چاپ رم به زبان ایتالیایی منتشر شده است.

نویسنده مقاله در متن کتاب اشاره ای به فرقه حسنیه ندارد و مترجم در حاشیه آن به نقل از شماخی نویسنده کتاب «السیر» این مطالب را ذکر کرده است. [۲]

دائرة المعارف بزرگ اسلامی می نویسد: «این گروه که حُسینیه هم خوانده شده اند، پیروان ابوزیاد احمد بن حسین (یا حسن) طرابلسی بودند. وی گویا تألیفات بسیاری داشته است. حسینیه خیلی زود با گروه موسوم به عمریه یکی شدند، یا به عبارت دیگر عمریه با حسینیه درآمیختند. عمریه قبل از حسینیه هم بودند و مذهب خود را به عبدالله بن مسعود نامی نسبت می دادند، ولی در واقع پیروان عیسی بن عمیر بودند. اینان منکر امامت عبدالوهاب رستمی بودند.

حسینیه سنت و اجماع را رد می کردند و عذاب قبر را منکر بودند. بعضی دیگر از عقاید منسوب به حسینیه ـ عمریه اینهاست: شرک تنها با انکار خدا محقق می شود؛ حب، رضا، دوستی و دشمنی افعال خدا هستند نه صفات او؛ زنا مباح است؛ رسول خدا علامتی دارد که با آن شناخته می شود؛ برتری عقلا به تکلیف و استطاعت است نه به عقلشان؛ خوف و رجا برای اهل بهشت هم هست». [۳]

پانویس

  1. التراث الیونانی من الحضارة الاسلامیة فی القرن الرابع الهجری او عصر النهضة فی الاسلام، عبدالرحمن بدوی، ص208 به نقل از السیر، شماخی، ص546
  2. التراث الیونانی، عبدالرحمن بدوی، ص208
  3. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص330