کمال آتاتورک: تفاوت بین نسخهها
جز («کمال آتاتورک» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | مصطفی کمال پاشا افسر و سیاستمدار ترک، پایه گذار جمهوری [[ترکیه]] و نخستین رئیس آن است. وی در سال 1298 هجری قمری در [[سالونیک]] زاده شد. این شهر در گذشته تابع امپراطوری عثمانی بود و اکنون جزء [[یونان]] است. پدرش علیرضا در کودکی پسر درگذشت و مادرش زبیده او را به روستای زادگاهش نزد برادر خویش برد. مصطفی در ریاضیات استعداد ویژه ای از خویش نشان داد و معلم ریاضیاتِ مصطفی، لقب کمال را به نام وی افزود. در 1317 هجری قمری به آموزشگاه نظامی استامبول رفت. در 1336 هجری قمری به فرماندهی ارتش هفتم عثمانی که در [[فلسطین]] مستقر بود، منصوب شد. در سال های پس از جنگ، جمعیت های بسیاری با هدف های گوناگون تشکیل یافتند. اقلیت های ملی با استفاده از ضعف حکومت مرکزی به عزم کسب استقلال سازمان هایی پدید آوردند. مجموعه این احوال، دولت | + | مصطفی کمال پاشا افسر و سیاستمدار ترک، پایه گذار جمهوری [[ترکیه]] و نخستین رئیس آن است. وی در سال 1298 هجری قمری در [[سالونیک]] زاده شد. این شهر در گذشته تابع امپراطوری عثمانی بود و اکنون جزء [[یونان]] است. پدرش علیرضا در کودکی پسر درگذشت و مادرش زبیده او را به روستای زادگاهش نزد برادر خویش برد. مصطفی در ریاضیات استعداد ویژه ای از خویش نشان داد و معلم ریاضیاتِ مصطفی، لقب کمال را به نام وی افزود. در 1317 هجری قمری به آموزشگاه نظامی استامبول رفت. در 1336 هجری قمری به فرماندهی ارتش هفتم عثمانی که در [[فلسطین]] مستقر بود، منصوب شد. در سال های پس از جنگ، جمعیت های بسیاری با هدف های گوناگون تشکیل یافتند. اقلیت های ملی با استفاده از ضعف حکومت مرکزی به عزم کسب استقلال سازمان هایی پدید آوردند. مجموعه این احوال، دولت ترکیه را در موقعیت نامناسبی قرار داده بود. محافل حاکمه عثمانی چاره کار را در آن ميیافتند که برای ادامه تسلط خویش بر مردم، کشور را تحت الحمایه [[انگلستان]] سازند، اما گروهی از معروفترین روشنفکران ترک و از آن میان جمعی از روزنامه نگاران در جهت نزدیکی به ایالات متحده و پذیرش قیمومیت آن بر دولت عثمانی به تبلیغ پرداختند. هدف هر دو گروه این بود که با جلب نظر و تأمین منافع یک قدرت بزرگ خارجی، کشور را در وضع جغرافیایی گذشته آن نگه دارند. در برابر این دو گروه کسان دیگری که مصطفی کمال پاشا سخنگوی آنان شده بود بر آن بودند که حفظ سرزمین های امپراطوری عثمانی ممکن نیست و باید دولت تازه ای بر پایه پیوندهای ملی تشکیل شود. وی در همین زمینه با برخی افراد عالی رتبه و از جمله سلطان و وزیرانش گفتگو کرد. اما آنان دیدگاه هایش را نپذیرفتند. آنگاه مصطفی با جمعی از یاران به گفتگو پرداخت و موافقت ایشان را با دیدگاه های خود جلب کرد. حکومت عثمانی که از اقدامات مصطفی کمال ناخشنود بود به وی دستور داد به [[استامبول]] بازگردد. مصطفی کناره گیری خود را از ارتش اعلام کرد و به عنوان یک نماینده ساده وارد کنگره [[ارزروم]] گردید. مقامات حکومت عثمانی فعالیت های مصطفی کمال و یاران او را به عنوان اقدامات آشوبگرایانه، مخالف قانون ميشمردند. مصطفی کمال مرکز مبارزه را به [[آنکارا]] منتقل ساخت. در این فاصله طی انتخابات عمومی اعضای مجلس نمایندگان، طرفداران مصطفی اکثریت قاطعی به دست آوردند و اصول منشور ملی را به تصویب مجلس رساندند. در 1338 هجری قمری نیروهای انگلیس استامبول را اشغال کردند و مجلس نمایندگان را منحل ساختند. مصطفی از اشغال پایتخت عثمانی و به ویژه منحل ساختن مجلس در جهت وصول به اهداف خویش استفاده کرد. وجود پایتخت و مجلس ملی رسماً مستقل، مانع از آن بود که وی بتواند با تشکیل دولت در نقطه ای دیگر به موفقیت نزدیک شود. بدین ترتیب پس از انجام یک انتخابات دیگر وی نخستین مجلس بزرگ ترکیه را در آنکارا گشود و خود به ریاست آن برگزیده شد. به پیشنهاد مصطفی کمال قانونی به تصویب رسید که مطابق آن نام کشور به ترکیه تغییر یافت و تصریح گردید که حق حاکمیت و نیروی اجرایی توسط مجلس بزرگ ملی از جانب ملت اعمال خواهد شد. مطابق همان قانون، مصطفی کمال علاوه بر ریاست مجلس، مقام نخست وزیری و ریاست کشور را نیز به دست آورد. دولت استانبول مصطفی کمال را به مرگ محکوم کرد. اما وی عملاً بر قسمت های بزرگی از کشور حاکم گشته بود و مقاومت هایی نیز که در برابر حاکمیت او در گوشه و کنار کشور صورت ميگرفت به زودی توسط نظامیان سرکوب گردید. در شرق، ارمنی ها و گرجیها که پرچم استقلال برافراشته بودند به سختی سرکوب شدند. در 1341 هجری قمری مجلس بزرگ ملی به پیشنهاد مصطفی کمال سلطنت را از خلافت جدا اعلام کرد و به انقراض سلطنت رأی داد. در نتیجه وحیدالدین آخرین سلطان عثمانی کشور را ترک کرد و پسر عموی او [[عبدالمجید دوم]] (م: 1364هـ. ق) بـه عنوان اولین و آخـرین خلیفـه ای که از امتیـاز سلطنت برخوردار نبـود، منصـوب گردید. مصطفی کمال پس از قراریافتن بر مسند حکومت، حزب جمهوری خواه خلق را تأسیس کرد و خود به رهبری آن برگزیده شد. در 1342 هجری قمری، مصطفی کمال به عنوان نخستین رئیس جمهوری ترکیه انتخاب گردید و در 24 رجب 1342 هجری قمری طبق نطقی در مجلس بزرگ ملی، خواستار الغای خلافت شد. مجلس ملی در 26 رجب 1342 به الغای خلافت رأی داد و بدین سان حکومت دینی و دنیوی 600 ساله آل عثمان برافتاد و همه اعضای خاندان عثمانی از ترکیه اخراج گشتند. پس از آن مصطفی کمال کوشید دگرگونی های گسترده ای در سراپای نظام فرهنگی و حقوقی کشور نیز پدید آورد. کلیه مراکز دراویش را برانداخت. تعطیل همه مکتب خانه ها و مدارس کشور را که عمدتاًً زیر نظر روحانیون یا توسط آن ها اداره ميشد، اعلام داشت و مدارس غیرمذهبی تأسیس کرد. به جای قوانین فقه اسلامی قوانین مدنی و جزایی تازه ای بر پایه نظامات حقوقی [[اروپا]] یی وضع کرد و پوشیدن لباس های شرقی را ممنوع ساخت و نمونه های لباس اروپایی را جانشین آن گردانید. رقص و تفریحات اروپایی نظیر آن را تشویق کرد و در هیچ یک از این موارد از توسل به خشونتِ سختگیرانه خودداری نورزید. در اواخر رجب 1434 یکی از رهبران مذهبی شرق ترکیه به نام شیخ سعید، جنبشی بر ضد دگرگون سازی برپا ساخت. در [[ازمیر]] گزارش هایی درباره کشف توطئه ای به منظور ترور مصطفی کمال پراکنده شد. و اخباری نیز در مورد یک سلسله تلاش های محلی به قصد شورش بر ضد تبدیل کلاه منتشر شد. در 1347 هجری قمری حروف لاتین را به جای حروف عربی که قرن های دراز مورد استفاده جامعه ترک بود متداول ساخت. در 1352 هجری قمری مجلس بزرگ ملی به مصطفی کمال، نام آتاتورک (پدر ترک ها) داد و این نام به زودی آن قدر شهرت یافت که جانشین نام پیشین او گردید. مصطفی کمال سال های پایان عمر خود را در نومیدی گذراند. در 1357 هجری قمری به سختی بیمار شد و در همان سال درگذشت. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج1، ص85</ref> |
==پانويس== | ==پانويس== |
نسخهٔ کنونی تا ۲ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۱۴
مصطفی کمال پاشا افسر و سیاستمدار ترک، پایه گذار جمهوری ترکیه و نخستین رئیس آن است. وی در سال 1298 هجری قمری در سالونیک زاده شد. این شهر در گذشته تابع امپراطوری عثمانی بود و اکنون جزء یونان است. پدرش علیرضا در کودکی پسر درگذشت و مادرش زبیده او را به روستای زادگاهش نزد برادر خویش برد. مصطفی در ریاضیات استعداد ویژه ای از خویش نشان داد و معلم ریاضیاتِ مصطفی، لقب کمال را به نام وی افزود. در 1317 هجری قمری به آموزشگاه نظامی استامبول رفت. در 1336 هجری قمری به فرماندهی ارتش هفتم عثمانی که در فلسطین مستقر بود، منصوب شد. در سال های پس از جنگ، جمعیت های بسیاری با هدف های گوناگون تشکیل یافتند. اقلیت های ملی با استفاده از ضعف حکومت مرکزی به عزم کسب استقلال سازمان هایی پدید آوردند. مجموعه این احوال، دولت ترکیه را در موقعیت نامناسبی قرار داده بود. محافل حاکمه عثمانی چاره کار را در آن ميیافتند که برای ادامه تسلط خویش بر مردم، کشور را تحت الحمایه انگلستان سازند، اما گروهی از معروفترین روشنفکران ترک و از آن میان جمعی از روزنامه نگاران در جهت نزدیکی به ایالات متحده و پذیرش قیمومیت آن بر دولت عثمانی به تبلیغ پرداختند. هدف هر دو گروه این بود که با جلب نظر و تأمین منافع یک قدرت بزرگ خارجی، کشور را در وضع جغرافیایی گذشته آن نگه دارند. در برابر این دو گروه کسان دیگری که مصطفی کمال پاشا سخنگوی آنان شده بود بر آن بودند که حفظ سرزمین های امپراطوری عثمانی ممکن نیست و باید دولت تازه ای بر پایه پیوندهای ملی تشکیل شود. وی در همین زمینه با برخی افراد عالی رتبه و از جمله سلطان و وزیرانش گفتگو کرد. اما آنان دیدگاه هایش را نپذیرفتند. آنگاه مصطفی با جمعی از یاران به گفتگو پرداخت و موافقت ایشان را با دیدگاه های خود جلب کرد. حکومت عثمانی که از اقدامات مصطفی کمال ناخشنود بود به وی دستور داد به استامبول بازگردد. مصطفی کناره گیری خود را از ارتش اعلام کرد و به عنوان یک نماینده ساده وارد کنگره ارزروم گردید. مقامات حکومت عثمانی فعالیت های مصطفی کمال و یاران او را به عنوان اقدامات آشوبگرایانه، مخالف قانون ميشمردند. مصطفی کمال مرکز مبارزه را به آنکارا منتقل ساخت. در این فاصله طی انتخابات عمومی اعضای مجلس نمایندگان، طرفداران مصطفی اکثریت قاطعی به دست آوردند و اصول منشور ملی را به تصویب مجلس رساندند. در 1338 هجری قمری نیروهای انگلیس استامبول را اشغال کردند و مجلس نمایندگان را منحل ساختند. مصطفی از اشغال پایتخت عثمانی و به ویژه منحل ساختن مجلس در جهت وصول به اهداف خویش استفاده کرد. وجود پایتخت و مجلس ملی رسماً مستقل، مانع از آن بود که وی بتواند با تشکیل دولت در نقطه ای دیگر به موفقیت نزدیک شود. بدین ترتیب پس از انجام یک انتخابات دیگر وی نخستین مجلس بزرگ ترکیه را در آنکارا گشود و خود به ریاست آن برگزیده شد. به پیشنهاد مصطفی کمال قانونی به تصویب رسید که مطابق آن نام کشور به ترکیه تغییر یافت و تصریح گردید که حق حاکمیت و نیروی اجرایی توسط مجلس بزرگ ملی از جانب ملت اعمال خواهد شد. مطابق همان قانون، مصطفی کمال علاوه بر ریاست مجلس، مقام نخست وزیری و ریاست کشور را نیز به دست آورد. دولت استانبول مصطفی کمال را به مرگ محکوم کرد. اما وی عملاً بر قسمت های بزرگی از کشور حاکم گشته بود و مقاومت هایی نیز که در برابر حاکمیت او در گوشه و کنار کشور صورت ميگرفت به زودی توسط نظامیان سرکوب گردید. در شرق، ارمنی ها و گرجیها که پرچم استقلال برافراشته بودند به سختی سرکوب شدند. در 1341 هجری قمری مجلس بزرگ ملی به پیشنهاد مصطفی کمال سلطنت را از خلافت جدا اعلام کرد و به انقراض سلطنت رأی داد. در نتیجه وحیدالدین آخرین سلطان عثمانی کشور را ترک کرد و پسر عموی او عبدالمجید دوم (م: 1364هـ. ق) بـه عنوان اولین و آخـرین خلیفـه ای که از امتیـاز سلطنت برخوردار نبـود، منصـوب گردید. مصطفی کمال پس از قراریافتن بر مسند حکومت، حزب جمهوری خواه خلق را تأسیس کرد و خود به رهبری آن برگزیده شد. در 1342 هجری قمری، مصطفی کمال به عنوان نخستین رئیس جمهوری ترکیه انتخاب گردید و در 24 رجب 1342 هجری قمری طبق نطقی در مجلس بزرگ ملی، خواستار الغای خلافت شد. مجلس ملی در 26 رجب 1342 به الغای خلافت رأی داد و بدین سان حکومت دینی و دنیوی 600 ساله آل عثمان برافتاد و همه اعضای خاندان عثمانی از ترکیه اخراج گشتند. پس از آن مصطفی کمال کوشید دگرگونی های گسترده ای در سراپای نظام فرهنگی و حقوقی کشور نیز پدید آورد. کلیه مراکز دراویش را برانداخت. تعطیل همه مکتب خانه ها و مدارس کشور را که عمدتاًً زیر نظر روحانیون یا توسط آن ها اداره ميشد، اعلام داشت و مدارس غیرمذهبی تأسیس کرد. به جای قوانین فقه اسلامی قوانین مدنی و جزایی تازه ای بر پایه نظامات حقوقی اروپا یی وضع کرد و پوشیدن لباس های شرقی را ممنوع ساخت و نمونه های لباس اروپایی را جانشین آن گردانید. رقص و تفریحات اروپایی نظیر آن را تشویق کرد و در هیچ یک از این موارد از توسل به خشونتِ سختگیرانه خودداری نورزید. در اواخر رجب 1434 یکی از رهبران مذهبی شرق ترکیه به نام شیخ سعید، جنبشی بر ضد دگرگون سازی برپا ساخت. در ازمیر گزارش هایی درباره کشف توطئه ای به منظور ترور مصطفی کمال پراکنده شد. و اخباری نیز در مورد یک سلسله تلاش های محلی به قصد شورش بر ضد تبدیل کلاه منتشر شد. در 1347 هجری قمری حروف لاتین را به جای حروف عربی که قرن های دراز مورد استفاده جامعه ترک بود متداول ساخت. در 1352 هجری قمری مجلس بزرگ ملی به مصطفی کمال، نام آتاتورک (پدر ترک ها) داد و این نام به زودی آن قدر شهرت یافت که جانشین نام پیشین او گردید. مصطفی کمال سال های پایان عمر خود را در نومیدی گذراند. در 1357 هجری قمری به سختی بیمار شد و در همان سال درگذشت. [۱]
پانويس
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص85