خراسانیان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
  
[[پشمینه پوشان]] می نویسد: « خراسانیان نام عمومی عارفانی است که بر خلاف [[عراقیان]] خلوت و ذکر و خانقاه و خرقه و عزلت و ریاضت را که از لوازم اغلب [[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]] [[عراق]] بود، از مصادیق ریا می شمرند. آن ها وصول به حق را با عشق و شور و جذبه ممکن می دانستند و معتقد بودند: عشق و جذبه همه عینیت های هستی را از پیش روی بر می دارد و هستی مطلق و ذات الهی را متجلی می دارد و عارف از طریق ادراک، ذات حق را در می یابد. این طریق طریقه عشاق و شُطار است. بسیاری از طریقت ها از جمله [[ملامتیه]]، [[قلندریه]]، [[اهل فتوت]]، [[کبرویه]]، [[همدانیه]]، [[خواجگان]] و [[مولویه]] به خراسانیان نزدیک اند. » <ref> [[پشمینه پوشان]]، [[علی سیدین]]، ص141</ref>
+
[[پشمینه پوشان]] می نویسد: « خراسانیان نام عمومی عارفانی است که بر خلاف [[عراقیان]] خلوت و ذکر و خانقاه و خرقه و عزلت و ریاضت را که از لوازم اغلب [[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]] [[عراق]] بود، از مصادیق ریا می شمرند. آن ها وصول به حق را با عشق و شور و جذبه ممکن می دانستند و معتقد بودند: عشق و جذبه همه عینیت های هستی را از پیش روی بر می دارد و هستی مطلق و ذات الهی را متجلی می دارد و عارف از طریق ادراک، ذات حق را در می یابد. این طریق طریقه عشاق و شُطار است. بسیاری از طریقت ها از جمله [[ملامتیه]]، [[قلندریه (قلندریه)|قلندریه]]، [[اهل فتوت]]، [[کبرویه]]، [[همدانیه]]، [[خواجگان]] و [[مولویه]] به خراسانیان نزدیک اند. » <ref> [[پشمینه پوشان]]، [[علی سیدین]]، ص141</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۴۴

پشمینه پوشان می نویسد: « خراسانیان نام عمومی عارفانی است که بر خلاف عراقیان خلوت و ذکر و خانقاه و خرقه و عزلت و ریاضت را که از لوازم اغلب صوفیه عراق بود، از مصادیق ریا می شمرند. آن ها وصول به حق را با عشق و شور و جذبه ممکن می دانستند و معتقد بودند: عشق و جذبه همه عینیت های هستی را از پیش روی بر می دارد و هستی مطلق و ذات الهی را متجلی می دارد و عارف از طریق ادراک، ذات حق را در می یابد. این طریق طریقه عشاق و شُطار است. بسیاری از طریقت ها از جمله ملامتیه، قلندریه، اهل فتوت، کبرویه، همدانیه، خواجگان و مولویه به خراسانیان نزدیک اند. » [۱]

پانویس

  1. پشمینه پوشان، علی سیدین، ص141