زرکوب قونوی: تفاوت بین نسخهها
جز («زرکوب قونوی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]) |
|||
(یک نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | زرکوب یا زرکوب قونوی یا صلاح الدین زرکوب، عنوان و شهرت شیخ صلاح الدین فریدون ابن یاغیبسان قونوی است. وی مرید محبوب و یار روحانی [[جلال الدین رومی]] و همچنین خلیفه و شیخ [[مولویه]] در قسمتی از عهد حیات مولانا است. وی مردی امّی اما زاهد و مرتاض و متعبّد بود که در [[قونیه]] حرفه زرگری داشت و نخست یک چند مرید برهان محقق ترمذی بود و پس از چندی دست ارادت به مولانا جلال الدین داد. در دوره بعد از غیبت یا وفات شمس | + | زرکوب یا زرکوب قونوی یا صلاح الدین زرکوب، عنوان و شهرت شیخ صلاح الدین فریدون ابن یاغیبسان قونوی است. وی مرید محبوب و یار روحانی [[جلال الدین رومی]] و همچنین خلیفه و شیخ [[مولویه]] در قسمتی از عهد حیات مولانا است. وی مردی امّی اما زاهد و مرتاض و متعبّد بود که در [[قونیه]] حرفه زرگری داشت و نخست یک چند مرید [[برهان محقق ترمذی]] بود و پس از چندی دست ارادت به مولانا جلال الدین داد. در دوره بعد از غیبت یا وفات [[شمس تبریزی]]، مورد توجه خاص مولانا و تقریباً از این حیث جانشین خود شمس تبریزی گشت. مولانا دختر او فاطمه خاتون را جهت پسر خویش سلطان ولد گرفت و به رغم نارضایی مریدان، او را سمت شیخی داد. حتی با آن که مریدان از این بابت اظهار نارضایی کردند و یک بار نیز در صدد قتل وی برآمدند، وی در اکرام زرکوب مبالغه کرد و قسمتی از غزلیات خویش را نیز به نام او و به یاد او ساخت. مدّت ارتباط و اتصال شدید معنوی بین مولانا و زرکوب ده سال طول کشید. زرکوب در سال 657 هجری قمری وفات یافت و جنازه او به حکم وصیت خود و همچنین به اراده مولانا خالی از تشریفات سوگواری بلکه همراه با مراسم رقص و موسیقی تشییع شد. و در مقبره پدر مولانا دفن گشت. بعد از وی، توجه و محبت روحانی شدید جلال الدین به [[حسام الدین چلبی]] معطوف گشت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسین مصاحب]]، ج1، ص1172</ref> |
==پانويس== | ==پانويس== |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۰۵
زرکوب یا زرکوب قونوی یا صلاح الدین زرکوب، عنوان و شهرت شیخ صلاح الدین فریدون ابن یاغیبسان قونوی است. وی مرید محبوب و یار روحانی جلال الدین رومی و همچنین خلیفه و شیخ مولویه در قسمتی از عهد حیات مولانا است. وی مردی امّی اما زاهد و مرتاض و متعبّد بود که در قونیه حرفه زرگری داشت و نخست یک چند مرید برهان محقق ترمذی بود و پس از چندی دست ارادت به مولانا جلال الدین داد. در دوره بعد از غیبت یا وفات شمس تبریزی، مورد توجه خاص مولانا و تقریباً از این حیث جانشین خود شمس تبریزی گشت. مولانا دختر او فاطمه خاتون را جهت پسر خویش سلطان ولد گرفت و به رغم نارضایی مریدان، او را سمت شیخی داد. حتی با آن که مریدان از این بابت اظهار نارضایی کردند و یک بار نیز در صدد قتل وی برآمدند، وی در اکرام زرکوب مبالغه کرد و قسمتی از غزلیات خویش را نیز به نام او و به یاد او ساخت. مدّت ارتباط و اتصال شدید معنوی بین مولانا و زرکوب ده سال طول کشید. زرکوب در سال 657 هجری قمری وفات یافت و جنازه او به حکم وصیت خود و همچنین به اراده مولانا خالی از تشریفات سوگواری بلکه همراه با مراسم رقص و موسیقی تشییع شد. و در مقبره پدر مولانا دفن گشت. بعد از وی، توجه و محبت روحانی شدید جلال الدین به حسام الدین چلبی معطوف گشت. [۱]
پانويس
- ↑ دائرة المعارف فارسی، غلامحسین مصاحب، ج1، ص1172