عجم: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(یک نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده)
سطر ۳: سطر ۳:
 
[[شیروانی]] در [[سیاحت نامه]]، نام ایشان را «عجمی» ضبط کرده است. <ref> [[سیاحت نامه]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص431</ref>
 
[[شیروانی]] در [[سیاحت نامه]]، نام ایشان را «عجمی» ضبط کرده است. <ref> [[سیاحت نامه]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص431</ref>
  
شیروانی در سیاحت نامه به معرفی شهر [[اسلامبول]] پرداخته و در ضمن بیان مذاهب آن شهر می نویسد: «از سلاسل [[درویشان]]، سلسله [[بکتاش]] و [[ابدال (صوفیه آناطولی)|ابدال]] و [[موسایی]] و [[جلالی]] و [[رفاعی]] و [[نقشبندی]] [[عجمی]] و [[قادری]] و مولوی و [[شطّاری]] و [[حمزوی]] و [[عشّاقی]] در آنجا دایر و سایر، و صاحبان سلاسل مذکوره و مشایخ و سالکان آن ها در آن دیار ظاهر و باهرند». <ref> [[سیاحت نامه]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص431</ref>
+
شیروانی در سیاحت نامه به معرفی شهر [[اسلامبول]] پرداخته و در ضمن بیان مذاهب آن شهر می نویسد: «از سلاسل [[درویشان]]، سلسله [[بکتاش]] و [[ابدال (صوفیه آناطولی)|ابدال]] و [[موسایی]] و [[جلالی]] و [[رفاعی]] و [[نقشبندی عجمی]] و [[قادری]] و مولوی و [[شطّاری]] و [[حمزوی]] و [[عشّاقی]] در آنجا دایر و سایر، و صاحبان سلاسل مذکوره و مشایخ و سالکان آن ها در آن دیار ظاهر و باهرند». <ref> [[سیاحت نامه]]، [[زین العابدین شیروانی]]، ص431</ref>
  
[[معصوم علی شاه]] پس از این که [[مداریان]] و [[جلالیان]] و [[کاکیان]] و دیگر فرق صوفیه را در [[هند]] ذکر می نماید، می گوید: «[[راقم]] گوید چون از این قبیل طوائف در مردم هند و [[ایران]] و دیار [[افغانستان]] و [[ترکستان]] و [[مغرب زمین]]، بسیار و بیشمارند و غرض از تسوید اوراق، ذکر سلاسل ارباب معرفت است نه خودرویان هرزه گرد و داستان گویان بی اصل و پدر که هر گوشه به نامی خوانده شده اند چون [[خاکسار]] و عجم و جلالی که در ایران پراکنده اند... ». <ref> [[طرائق الحقائق]]، [[معصوم علی شاه]]، ، ج2، ص526</ref>  
+
[[معصوم علی شاه]] پس از این که [[مداریان]] و [[جلالیان]] و [[کاکیان]] و دیگر فرق صوفیه را در [[هند]] ذکر می نماید، می گوید: «راقم گوید چون از این قبیل طوائف در مردم هند و [[ایران]] و دیار [[افغانستان]] و [[ترکستان]] و مغرب زمین، بسیار و بیشمارند و غرض از تسوید اوراق، ذکر سلاسل ارباب معرفت است نه خودرویان هرزه گرد و داستان گویان بی اصل و پدر که هر گوشه به نامی خوانده شده اند چون [[خاکسار]] و عجم و جلالی که در ایران پراکنده اند... ». <ref> [[طرائق الحقائق]]، [[معصوم علی شاه]]، ، ج2، ص526</ref>  
  
 
[[مدرسی چهاردهی]] در [[خاکسار و اهل حق]]، فرقه های خاکسار را به چهار تیره تقسیم کرده و آن ها را چنین معرفی می کند: یکم. [[خاکسار جلالی]] که [[ابوترابی]] و [[غلام علی شاهی]] نیز نامند؛ دوم. دوده (سلسله) عجم؛ سوم. [[معصوم علی شاهی]]؛ [[نورایی]]». <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص3</ref> وی سپس می نویسد که: «اکنون در ایران فقط خاکسار جلالی تشکیلات دارند و دیگر فرق در اقلیت بوده و از هر سلسله تنی چند باقی مانده اند. این سلاسل را [[حیدری]] می نامند که [[سلطان حیدر]] پدر [[شاه اسماعیل صفوی]]، آن را بنا نهاد و شاه اسماعیل در اشاعه و گسترش آن کوشید و در زمان [[شاه عباس کبیر]] به اوج خود رسید. شاه عباس توجه خاصی به دوده عجم داشت». <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص3</ref>
 
[[مدرسی چهاردهی]] در [[خاکسار و اهل حق]]، فرقه های خاکسار را به چهار تیره تقسیم کرده و آن ها را چنین معرفی می کند: یکم. [[خاکسار جلالی]] که [[ابوترابی]] و [[غلام علی شاهی]] نیز نامند؛ دوم. دوده (سلسله) عجم؛ سوم. [[معصوم علی شاهی]]؛ [[نورایی]]». <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص3</ref> وی سپس می نویسد که: «اکنون در ایران فقط خاکسار جلالی تشکیلات دارند و دیگر فرق در اقلیت بوده و از هر سلسله تنی چند باقی مانده اند. این سلاسل را [[حیدری]] می نامند که [[سلطان حیدر]] پدر [[شاه اسماعیل صفوی]]، آن را بنا نهاد و شاه اسماعیل در اشاعه و گسترش آن کوشید و در زمان [[شاه عباس کبیر]] به اوج خود رسید. شاه عباس توجه خاصی به دوده عجم داشت». <ref> [[خاکسار و اهل حق]]، [[مدرسی چهاردهی]]، ص3</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۵:۲۹

از صوفیه. [۱]

شیروانی در سیاحت نامه، نام ایشان را «عجمی» ضبط کرده است. [۲]

شیروانی در سیاحت نامه به معرفی شهر اسلامبول پرداخته و در ضمن بیان مذاهب آن شهر می نویسد: «از سلاسل درویشان، سلسله بکتاش و ابدال و موسایی و جلالی و رفاعی و نقشبندی عجمی و قادری و مولوی و شطّاری و حمزوی و عشّاقی در آنجا دایر و سایر، و صاحبان سلاسل مذکوره و مشایخ و سالکان آن ها در آن دیار ظاهر و باهرند». [۳]

معصوم علی شاه پس از این که مداریان و جلالیان و کاکیان و دیگر فرق صوفیه را در هند ذکر می نماید، می گوید: «راقم گوید چون از این قبیل طوائف در مردم هند و ایران و دیار افغانستان و ترکستان و مغرب زمین، بسیار و بیشمارند و غرض از تسوید اوراق، ذکر سلاسل ارباب معرفت است نه خودرویان هرزه گرد و داستان گویان بی اصل و پدر که هر گوشه به نامی خوانده شده اند چون خاکسار و عجم و جلالی که در ایران پراکنده اند... ». [۴]

مدرسی چهاردهی در خاکسار و اهل حق، فرقه های خاکسار را به چهار تیره تقسیم کرده و آن ها را چنین معرفی می کند: یکم. خاکسار جلالی که ابوترابی و غلام علی شاهی نیز نامند؛ دوم. دوده (سلسله) عجم؛ سوم. معصوم علی شاهی؛ نورایی». [۵] وی سپس می نویسد که: «اکنون در ایران فقط خاکسار جلالی تشکیلات دارند و دیگر فرق در اقلیت بوده و از هر سلسله تنی چند باقی مانده اند. این سلاسل را حیدری می نامند که سلطان حیدر پدر شاه اسماعیل صفوی، آن را بنا نهاد و شاه اسماعیل در اشاعه و گسترش آن کوشید و در زمان شاه عباس کبیر به اوج خود رسید. شاه عباس توجه خاصی به دوده عجم داشت». [۶]

پانویس

  1. پرش به بالا بستان السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص431
  2. پرش به بالا سیاحت نامه، زین العابدین شیروانی، ص431
  3. پرش به بالا سیاحت نامه، زین العابدین شیروانی، ص431
  4. پرش به بالا طرائق الحقائق، معصوم علی شاه، ، ج2، ص526
  5. پرش به بالا خاکسار و اهل حق، مدرسی چهاردهی، ص3
  6. پرش به بالا خاکسار و اهل حق، مدرسی چهاردهی، ص3