توقات: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
جز توقات» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)))
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{Coord|۴۰|۰۲|N|۳۶|۳۵|E|display=title}}
 
[[پرونده:Tokat panorama 2012.JPG|بندانگشتی|280px|چپ|توقات]]
 
 
'''توقات''' {{به ترکی استانبولی|Tokat}}، نام شهری در شمال [[ترکیه]]، با ۱۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت<ref>سرشماری سال ۱۳۸۵</ref> و مرکز [[استان توقات]]، در شمال [[آناتولی]] مرکزی در قسمت درونی بخش میانی منطقه [[دریای سیاه]] واقع است.
 
'''توقات''' {{به ترکی استانبولی|Tokat}}، نام شهری در شمال [[ترکیه]]، با ۱۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت<ref>سرشماری سال ۱۳۸۵</ref> و مرکز [[استان توقات]]، در شمال [[آناتولی]] مرکزی در قسمت درونی بخش میانی منطقه [[دریای سیاه]] واقع است.
  
سطر ۱۲: سطر ۱۰:
  
 
== توقات [[پس از میلاد]] ==
 
== توقات [[پس از میلاد]] ==
[[پرونده:Gök Medrese at Tokat.jpg|بندانگشتی|250px|چپ|'''مدرسه گوک''' توقات]]
 
 
پس از جنگ ملازگرد (در ۴۶۴ق) ترکان سلجوقی به آسیای صغیر راه یافتند و این سرزمین در قلمرو مسلمانان قرار گرفت و به پاس نقش مؤثر ملک دانشمند احمد غازی در فتح توقات حکومت این شهر به او واگذار شد.<ref>آق‌سرایی، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار، به کوشش عثمان توران، تهران، ۱۳۶۲ش</ref> و نخستین مدرسه و مسجد را در آناتولی دانشمندیان در توقات و [[سیواس]] تأسیس کردند.
 
پس از جنگ ملازگرد (در ۴۶۴ق) ترکان سلجوقی به آسیای صغیر راه یافتند و این سرزمین در قلمرو مسلمانان قرار گرفت و به پاس نقش مؤثر ملک دانشمند احمد غازی در فتح توقات حکومت این شهر به او واگذار شد.<ref>آق‌سرایی، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار، به کوشش عثمان توران، تهران، ۱۳۶۲ش</ref> و نخستین مدرسه و مسجد را در آناتولی دانشمندیان در توقات و [[سیواس]] تأسیس کردند.
  
سطر ۱۹: سطر ۱۶:
 
[[مولانا جلال‌الدین بلخی]] که در [[قونیه]] در میانه آناتولی می‌زیسته در کتاب [[فیه ما فیه]] به توقات اشاره داشته و می‌گوید:
 
[[مولانا جلال‌الدین بلخی]] که در [[قونیه]] در میانه آناتولی می‌زیسته در کتاب [[فیه ما فیه]] به توقات اشاره داشته و می‌گوید:
 
:«فرمود که: جانب توقات می‌باید رفتن که آن طرف گرمسیر است، اگر چه [[آنتالیا|انطالیه]] گرمسیر است، اما آنجا اغلب رومیانند، سخن ما را فهم نکنند. اگر چه در میان رومیان نیز هستند که فهم می‌کنند. روزی سخن می‌گفتم میان جماعتی و میان ایشان هم جماعتی از کافران بودند، در میان سخن می‌گریستند و متذوّق می‌شدند و حالت می‌کردند. سؤال کرد که: ایشان چه فهم کنند و چه دانند؟ این جنس سخن را؟ مسلمانان گزیده، از هزار یک فهم می‌کنند، ایشان چه فهم می‌کردند که  می‌گریستند؟»<ref>[http://www.fihomafih.com/portal/tabid/59/articleType/ArticleView/articleId/111/categoryId/20/203--.aspx فیه ما فیه]. فصل یازدهم.</ref><ref>بلخی، مولانا جلال‌الدین: مقالات مولانا. ویرایش متن: جعفر مدرس صادقی. نشر مرکز. چاپ پنجم. ۱۳۸۳. ص۱۴۸.</ref>
 
:«فرمود که: جانب توقات می‌باید رفتن که آن طرف گرمسیر است، اگر چه [[آنتالیا|انطالیه]] گرمسیر است، اما آنجا اغلب رومیانند، سخن ما را فهم نکنند. اگر چه در میان رومیان نیز هستند که فهم می‌کنند. روزی سخن می‌گفتم میان جماعتی و میان ایشان هم جماعتی از کافران بودند، در میان سخن می‌گریستند و متذوّق می‌شدند و حالت می‌کردند. سؤال کرد که: ایشان چه فهم کنند و چه دانند؟ این جنس سخن را؟ مسلمانان گزیده، از هزار یک فهم می‌کنند، ایشان چه فهم می‌کردند که  می‌گریستند؟»<ref>[http://www.fihomafih.com/portal/tabid/59/articleType/ArticleView/articleId/111/categoryId/20/203--.aspx فیه ما فیه]. فصل یازدهم.</ref><ref>بلخی، مولانا جلال‌الدین: مقالات مولانا. ویرایش متن: جعفر مدرس صادقی. نشر مرکز. چاپ پنجم. ۱۳۸۳. ص۱۴۸.</ref>
 
== پانویس ==
 
{{پانویس}}
 
  
 
== منابع ==
 
== منابع ==
سطر ۳۳: سطر ۲۷:
 
* دکتر عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲
 
* دکتر عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲
 
* نقشه راهنمای ترکیه، گیتاشناسی، تهران، شماره ۱۶۲
 
* نقشه راهنمای ترکیه، گیتاشناسی، تهران، شماره ۱۶۲
 
{{شهرهای ترکیه}}
 
  
 
[[رده:توقات]]
 
[[رده:توقات]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۴:۰۸

توقات الگو:به ترکی استانبولی، نام شهری در شمال ترکیه، با ۱۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت[۱] و مرکز استان توقات، در شمال آناتولی مرکزی در قسمت درونی بخش میانی منطقه دریای سیاه واقع است.

یشیل ایرماق و کلکیت چای از رودهایی هستند که در این استان جریان دارند. آب و هوای توقات تحت تأثیر آب و هوای منطقه دریای سیاه و آناتولی مرکزی است.

نام توقات

نام توقات در منابع بیزانسی ائودکسیاس، و در منابع ارمنی به صورت یودوکیا آمده است که احتمالاً به سرزمین ارمنستان کوچک تعلق داشته است.

توقات قبل از میلاد

دیرینگی زندگی انسان در این منطقه به عصر مس و سپس به عصر مفرغ بازمی‌گردد. تاریخ آن با تاریخ فریگیایی‌ها، کیمریان، مادها و هخامنشیان پیوستگی داشته است. در دورهٔ پادشاهی پنتوس شهر کومانا پونتیکای باستان که امروزه ویرانه‌های آن در نزدیکی روستای گومنک در ۹ کیلومتری شمال شرقی توقات واقع است، از شهرهای مهم آن پادشاهی به شمار می‌رفت و دژ و استحکامات سوق‌الجیشی دازی مون در آن برپا بود. این شهر در ۶۶ قبل از میلاد به تصرف امپراتوری روم درآمد و توقات به سبب واقع شدن بر سر راههای ارتباطی آناتولی در قرون وسطی از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رو به توسعه نهاد.

توقات پس از میلاد

پس از جنگ ملازگرد (در ۴۶۴ق) ترکان سلجوقی به آسیای صغیر راه یافتند و این سرزمین در قلمرو مسلمانان قرار گرفت و به پاس نقش مؤثر ملک دانشمند احمد غازی در فتح توقات حکومت این شهر به او واگذار شد.[۲] و نخستین مدرسه و مسجد را در آناتولی دانشمندیان در توقات و سیواس تأسیس کردند.

توقات بعد از حاکمیت دانشمندیان تحت سیطرهٔ سلجوقیان آناتولی درآمد[۳] و با قلعه مستحکم خود در مرتبه و موقعیت ممتازی قرار گرفت. بناهای این شهر افزایش یافت که برجسته‌ترین آنها مدرسه گوک است که به عنوان یک مدرسه علوم دینی پایه‌گذاری شد و امروزه موزه‌ای است که یافته‌های باستان‌شناسی منطقه در آن نگهداری می‌شود. از دیگر بناهای آن روزگار زاویه سنبل بابا و پل سنگی چهارطاقی بر روی یشیل ایرماق است. به نظر می‌رسد معین‌الدین سلیمان پروانه وزیر قدرتمند سلجوقیان در جنگ با ملک ظاهر بیبرس در آناتولی به توقات عقب نشینی کرده باشد.[۴] خانقاه شیخ فخرالدین عراقی شاعر و عارف ایرانی قرن هفتم نیز در توقات به اشارت مولانا جلال الدین و توسط معین الدین سلیمان پروانه ساخته شد و همین موضوع باعث شد تا این شاعر و عارف ایرانی برای مدتی (تا زمان قتل معین الدین به دست مغولان) در این شهر ساکن باشد.[۵]

مولانا جلال‌الدین بلخی که در قونیه در میانه آناتولی می‌زیسته در کتاب فیه ما فیه به توقات اشاره داشته و می‌گوید:

«فرمود که: جانب توقات می‌باید رفتن که آن طرف گرمسیر است، اگر چه انطالیه گرمسیر است، اما آنجا اغلب رومیانند، سخن ما را فهم نکنند. اگر چه در میان رومیان نیز هستند که فهم می‌کنند. روزی سخن می‌گفتم میان جماعتی و میان ایشان هم جماعتی از کافران بودند، در میان سخن می‌گریستند و متذوّق می‌شدند و حالت می‌کردند. سؤال کرد که: ایشان چه فهم کنند و چه دانند؟ این جنس سخن را؟ مسلمانان گزیده، از هزار یک فهم می‌کنند، ایشان چه فهم می‌کردند که می‌گریستند؟»[۶][۷]

منابع

  • ابوبکر طهرانی، دیاربکریه، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا، ۱۹۶۲م
  • ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م
  • اولیا چلبی، سیاحت‌نامه، استانبول، ۱۸۹۷م
  • حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۹۱۳م
  • رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، به کوشش محمدروشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۳ ش
  • همو، مکاتبات رشیدی، به کوشش محمدشفیع، لاهور، ۱۹۴۵م
  • قاضی‌احمد قمی، خلاصة التواریخ، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۹ ش
  • دکتر عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲
  • نقشه راهنمای ترکیه، گیتاشناسی، تهران، شماره ۱۶۲
  • سرشماری سال ۱۳۸۵
  • آق‌سرایی، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار، به کوشش عثمان توران، تهران، ۱۳۶۲ش
  • ابن بی‌بی، حسین، سلجوق‌نامه، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، ۱۳۵۰ ش
  • آق‌سرایی، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار
  • زرین کوب، عبدالحسین، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲ ش
  • فیه ما فیه. فصل یازدهم.
  • بلخی، مولانا جلال‌الدین: مقالات مولانا. ویرایش متن: جعفر مدرس صادقی. نشر مرکز. چاپ پنجم. ۱۳۸۳. ص۱۴۸.