توقات
توقات الگو:به ترکی استانبولی، نام شهری در شمال ترکیه، با ۱۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت[۱] و مرکز استان توقات، در شمال آناتولی مرکزی در قسمت درونی بخش میانی منطقه دریای سیاه واقع است.
یشیل ایرماق و کلکیت چای از رودهایی هستند که در این استان جریان دارند. آب و هوای توقات تحت تأثیر آب و هوای منطقه دریای سیاه و آناتولی مرکزی است.
نام توقات
نام توقات در منابع بیزانسی ائودکسیاس، و در منابع ارمنی به صورت یودوکیا آمده است که احتمالاً به سرزمین ارمنستان کوچک تعلق داشته است.
توقات قبل از میلاد
دیرینگی زندگی انسان در این منطقه به عصر مس و سپس به عصر مفرغ بازمیگردد. تاریخ آن با تاریخ فریگیاییها، کیمریان، مادها و هخامنشیان پیوستگی داشته است. در دورهٔ پادشاهی پنتوس شهر کومانا پونتیکای باستان که امروزه ویرانههای آن در نزدیکی روستای گومنک در ۹ کیلومتری شمال شرقی توقات واقع است، از شهرهای مهم آن پادشاهی به شمار میرفت و دژ و استحکامات سوقالجیشی دازی مون در آن برپا بود. این شهر در ۶۶ قبل از میلاد به تصرف امپراتوری روم درآمد و توقات به سبب واقع شدن بر سر راههای ارتباطی آناتولی در قرون وسطی از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رو به توسعه نهاد.
توقات پس از میلاد
پس از جنگ ملازگرد (در ۴۶۴ق) ترکان سلجوقی به آسیای صغیر راه یافتند و این سرزمین در قلمرو مسلمانان قرار گرفت و به پاس نقش مؤثر ملک دانشمند احمد غازی در فتح توقات حکومت این شهر به او واگذار شد.[۲] و نخستین مدرسه و مسجد را در آناتولی دانشمندیان در توقات و سیواس تأسیس کردند.
توقات بعد از حاکمیت دانشمندیان تحت سیطرهٔ سلجوقیان آناتولی درآمد[۳] و با قلعه مستحکم خود در مرتبه و موقعیت ممتازی قرار گرفت. بناهای این شهر افزایش یافت که برجستهترین آنها مدرسه گوک است که به عنوان یک مدرسه علوم دینی پایهگذاری شد و امروزه موزهای است که یافتههای باستانشناسی منطقه در آن نگهداری میشود. از دیگر بناهای آن روزگار زاویه سنبل بابا و پل سنگی چهارطاقی بر روی یشیل ایرماق است. به نظر میرسد معینالدین سلیمان پروانه وزیر قدرتمند سلجوقیان در جنگ با ملک ظاهر بیبرس در آناتولی به توقات عقب نشینی کرده باشد.[۴] خانقاه شیخ فخرالدین عراقی شاعر و عارف ایرانی قرن هفتم نیز در توقات به اشارت مولانا جلال الدین و توسط معین الدین سلیمان پروانه ساخته شد و همین موضوع باعث شد تا این شاعر و عارف ایرانی برای مدتی (تا زمان قتل معین الدین به دست مغولان) در این شهر ساکن باشد.[۵]
مولانا جلالالدین بلخی که در قونیه در میانه آناتولی میزیسته در کتاب فیه ما فیه به توقات اشاره داشته و میگوید:
- «فرمود که: جانب توقات میباید رفتن که آن طرف گرمسیر است، اگر چه انطالیه گرمسیر است، اما آنجا اغلب رومیانند، سخن ما را فهم نکنند. اگر چه در میان رومیان نیز هستند که فهم میکنند. روزی سخن میگفتم میان جماعتی و میان ایشان هم جماعتی از کافران بودند، در میان سخن میگریستند و متذوّق میشدند و حالت میکردند. سؤال کرد که: ایشان چه فهم کنند و چه دانند؟ این جنس سخن را؟ مسلمانان گزیده، از هزار یک فهم میکنند، ایشان چه فهم میکردند که میگریستند؟»[۶][۷]
منابع
- ابوبکر طهرانی، دیاربکریه، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا، ۱۹۶۲م
- ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م
- اولیا چلبی، سیاحتنامه، استانبول، ۱۸۹۷م
- حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۹۱۳م
- رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، به کوشش محمدروشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۳ ش
- همو، مکاتبات رشیدی، به کوشش محمدشفیع، لاهور، ۱۹۴۵م
- قاضیاحمد قمی، خلاصة التواریخ، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۹ ش
- دکتر عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۶۲
- نقشه راهنمای ترکیه، گیتاشناسی، تهران، شماره ۱۶۲