ابوالعباس مرسی

از دایره المعارف فرق اسلامی
(تغییرمسیر از احمد المرسی)
پرش به: ناوبری، جستجو

ابوالعباس احمد المُرْسی الانصاری الشاذلی از بزرگان فرقه شاذلیه است. از تاریخ تولد وی اطلاعی در دست نیست. وی را تنها وارث علوم ابوالحسن شاذلی دانسته اند. او را در زهد و دوری از امرا ستوده اند. وی عمر خویش را در اسکندریه گذرانده است. شاذلیه وی را وصی منصوص شاذلی می دانند و درباره وی کراماتی را نقل می نمایند. ابوالعباس در سال 686هجری قمری در اسکندریه وفات یافته و در مسجد خویش مدفون شده است. [۱]

دانشنامه ایران درباره وی می نویسد: «احمد بن عمر انصاری اسکندرانی، ملقب به شهاب ­الدین (م: 686 هـ. ق)، عارف و زاهد معروف و از بزرگان طریقه شاذلیه. وی در مُرسیه، در شرق اندلس، به دنیا آمد و مقدمات علوم را در همان شهر فرا گرفت. وی در نوجوانی به تونس رفت و در آنجا به تحصیل علوم پرداخت و با ابوالحسن شاذلی آشنا و مرید او شد؛ سپس همراه وی به اسکندریه رفت و تا پایان عمر او همواره در سفر و حضر ملازم شاذلی بود.

ابوالعباس در علوم شریعت تبحر کامل داشت، چنان که خود می گفت: «فقها بر آنچه دارند، با ما شریک­ اند، اما در آنچه ما داریم، با ما شریک نیستند». وی سالیان دراز در اسکندریه مقیم بود و سرانجام در همان شهر وفات یافت. مقبره او در همان روزگار زیارتگاه عامه مسلمانان بوده است.

روش ابوالعباس مرسی در تصوف چون مشایخ دیگر طریفه شاذلی، جمع میان علم و ذوق بود و طریقت را بر شریعت مبتنی می دانست. او از ملاقات با صاحبان مقام سخت پرهیز داشت و در این باره روایات و داستانهایی نقل کرده اند، اما پادشاه مراکش، سلطان یعقوب پس از توبه از قتل برادر خود، ابوالعباس را به نزد خود خواند و شیخ به مراکش نزد سلطان یعقوب رفت؛ سلطان مرید او شد و از سلطنت کناره گرفت و به راه خیر و صلاح هدایت شد. ابوالعباس در تعلیمات خود به رموز باطنی و اسرار حروف توجه داشته، و در جلسات خود از موضوعاتی چون عقل اکبر، اسم اعظم، اسماء و حروف، دوائر اولیاء، علوم اسرار، یوم مقادیر، شأن تدبیر و علم مشیت سخن می گفته است. »

این کتاب، این نام را «مُرسی» به ضمّ میم و سکون راء ضبط کرده است. [۲]


پانويس

  1. الاعلام قاموس التراجم، خیرالدین زرکلی، ج1، ص186 / طبقات الشاذلیة الکبری، حسن بن محمد فاسی مغربی، ص63
  2. دانشنامه ایران، ج1، ص343