قصران

از دایره المعارف فرق اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۲:۱۵ توسط Zarif (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{اشتباه نشود|رودبارقصران|بخش رودبار قصران}} '''قصران''' (معرب کوهسران) : از نظر ت...» ایجاد کرد)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

الگو:اشتباه نشود قصران (معرب کوهسران) : از نظر تاریخی ناحیتی بزرگ و کوهستانی است و در شمال جلگهء ری قرار دارد و سرزمینی است که محدوده ای از خاور به باختر میان کوه دماوند تا طالقان و از جنوب به شمال میان شهر ری باستان تا مرز مازندران را در بر دارد و تهران پایتخت ایران که اکنون بدین پایه از اعتبار و عظمت رسیده است در گذشته بخشی کوچک از قصران به شمار می آمده است و خود قصران یکی از شهرستانهای عمده ء ری قدیم بوده است. منطقه قصران خود شامل دو بخش بنامهای قصران داخل (درونی یا علیا) و قصران خارج (بیرونی یا سفلی) می باشد که قصران علیا همان لواسانات تاریخی است که شامل شهرهای لواسان ، فشم ، آسارا ، شمشک ، بخشهای رودبارقصران و آسارا ، دهستان لواسان کوچک ، دهستان لواسان بزرگ ، دهستان سیاهرود(بومهن) ، شهرستانک ، لورا و دشت لار بوده و مناطق کوهستانی و ییلاقی - تفریحی فراوانی از جمله پیست اسکی شمشک ، دیزین و پیست اسکی دربندسر را نیز فراگرفته است. قصران سفلی یا بیرونی همه محدوده ء شهر تهران ، کن ، سلوقان ، طرشت ، شهر شمیران شامل تجریش ، جماران ، نیاوران ، ولنجک و غیره و نواحی مختلف شهر تهران بجز شهرری را در بر میگیرد.[۱]

آتشگاه قصران در مرز میان آهار و شهرستانک قرار دارد.

بن و ریشه نام قصران

    • الف : ری و طهران شناس معاصر مرحوم دکتر حسین کریمان در كتاب قصران خود، قصر یا قصران را معرب كوه سران و كوه سر به معنی ناحیه كوه می‌ داند و چندین دلیل جهت این استدلال بیان می‌نماید:
  • ۱. این صورت مناسب‌ترین صورتی است كه وضع كوهستانی بودن محل را نشان می‌دهد.
  • ۲. در ناحیه ری و طبرستان نام‌های مناسب با وضع اماكنی كه مانند كوه سر با پسوند سر تركیب یافته باشد؛ بسیار است. مانند رودسر، سنگسر، گچسر، دربند سر، بابلسر، رامسر، لوسر، كندسر، لپه سر و...
  • ۳. در صدر اسلام پیش از رواج یافتن نام قصران ذكر این محل به‌صورت كوهستان ری بوده.
  • ۴. به‌جز قصران ری در بلاد دیگر نیز هر جا كه محلی بدین‌ نام داشته آن محل كوهستانی بوده است. مانند قصران كوهی است در سرزمین سند. (ذكریای قزوینی)
  • ۵. لفظ خارج و داخل در قصران خود دلیل آن است قصران داخل در داخل كوهستان و قصران خارج در خارج كوهستان است و اگر چنین نباشد داخل و خارج مفهومی ندارد.
    • ب) برخی دیگر از زبانشناسان قصران را متشکل از دو واژه قص یا کس و ران دانسته و بخش اول را بدلیل تعریب مبهم ولی بخش دوم را که در تهران ، شمیران ، شهران ، ناران و اسامی تعدادی از مکانهای این حوزه مشترک است را واژه ای اوستایی و مادی به معنای دامنه کوه میدانند.

در هر صورت قصران معرب کلمه ای فارسی است که با کوه و کوهستان مرتبط است و با قصر عربی مناسبتی ندارد چنانکه مسعر بن مهلهل که به عهد آل بویه از معاشران صاحب بن عباد بود قصران را مطلقا کوه دانسته و در رساله ثانیه نوشته است : (... و من الری الرستاق یقال له قصران و هی جبال، شامخه عالیه...) یعنی : از ری است آن رستاق که قصران گفته میشود و آن قصران کوه های بسیار بلند و مرتفع است.

آنچه از کتب تاریخی و روایات استنباط میگردد این است که لفظ قصران داخل که پر اهمیت تر از قصران خارج بوده نزد حاکمان ، ادبا ، وزرا و مورخین عهود قدیم بیشتر مورد استفاده قرار میگرفته است و در میان عامه مردم و بومیان پهنه ری بیشتر از لفظ لواسان و لواسانات که نامی ریشه دار از زبان پهلوی است بجای قصران داخل که واژه ای معرب است استفاده میشده است که همچنان با این نام خوانده میشود. به نظر میرسد تعریب قصران در عهد خلیفه محمد مهدی عباسی صورت گرفته باشد. وی شهر ری را از نو بساخت و از آن تاریخ تغییراتی در نامها و اسامی رستاق های ری ایجاد شد.

حدود قصران

    • ری‌باستان دارای وسعت، عظمت، اهمیت و شهرستان‌ها، دهستان‌ها و نواحی معروف بوده است.

این نواحی از نظر وضعیت طبیعی به دو منطقه ممتاز از یكدیگر تقسیم می‌شد.

  • الف) منطقه كوهستانی كه اراضی شمال و قسمتی از شرق و غرب حوزه ری را شامل می‌شده و تا مازندران ادامه می‌یافته و به‌سبب اعتدال و خنكی هوا جنبه ییلاقی برای اهالی ری داشته است.
  • ب) منطقه جلگه‌ای، بخشی عمده از اراضی جنوبی و جنوب‌شرقی و جنوب‌غربی این حوزه را در برداشته و تا حدود قم می‌رسیده و گرمسیر بوده است.

منطقه كوهستانی نواحی نام برده شده به‌علت كوهستانی بودن محل، قصران یا كوهساران خوانده می‌شد. این منطقه خود به قصران داخل و قصران خارج تقسیم می‌شد. حدود شرقی قصران داخل به دماوند و غرب آن به نواحی مجاور طالقان می‌رسید. آبادی‌ها و روستاهای داخل دره‌های متنوع سلسله كوه‌های دماوند، البرز مركزی و توچال تا نور و لاریجان مازندران جزو قصران داخل محسوب می‌شدند. آبادی‌ها، روستاها و مناطق واقع در جنوب سلسله كوه‌های یاد شده تا شهر بزرگ ری در جنوب، ورامین در شرق و ساوه در غرب را قصران خارج می‌نامیدند.

    • محمدحسن خان صنیع الدوله از بزرگان عصر ناصری و دربار قاجار درخصوص حدود قصران علیا در كتاب مرات البلدان می‌نویسد: «قصران علیا همین لواسانات را می‌ گویند كه از گردنه قوچك طرف شمال جلگه تهران كه شخص سرازیر شد از رودخانه جاجرود عبور نموده سمت شمال این رودخانه اول بلوك لواسانست كه بدو لواسان تقسیم شده: لواسان بزرگ و لواسان كوچك و این لواسانات را حالا هم قصران علیا می‌گویند.»
    • در فرهنگ فارسی معین اینچنین درباره قصران نوشته شده است : ناحیه ایست کوهستانی در دامنه کوه شمیران قسمتی را که در جنوب آن واقع شده و متوجه ری قدیم و تهران کنونی است قصران بیرونی یا خارج یا سفلی مینامیدند و قسمت دیگر را قصران درونی یا داخل یا علیا ( که شامل شمیرانات و لواسانات میشود ).
    • بخش رودبارقصران در شمیرانات همچنان نام باستانی قصران را حمل میکند. اضافه شدن قصران به رودبار در اين اسم از نوع اضافه تخصيصى است چنانكه رودبار خود جزیی از قصران داخل است و این نامگذاری برای رفع هر نوع تشابه اسمی با مناطق همنام مانند رودبارمنجیل(زیتون) و رودبار الموت و غیره صورت گرفته است.

قصران در منابع جغرافیدانان قدیم

  • اصطخری در المسالک و الممالک در ذکر ری نوشته است : از شهرستان های آن قصران درونی و بیرونی و بهزان و السن و بسا و دماوند و کها و مرکوی است.
  • ابن حوقل در صوره الارض گفته است : از رستاقهای معروف آن (ری) قصران داخل و قصران خارج و بهنان و شبر (السن) و پشاویه و دماوند و رستاق قوسین و جز اینهاست.
  • مقدسی در احسن التقاسیم ذکر کرده است : از رساتیق قوسین ، قصران داخل ، قصران خارج ، سُر ، بهزان ، فرج ، جنی(جی) ، سیرا و فیروزبهرام است.

تاریخ قصران

    • قصران داخل در تاریخ :
  • اعتماد السلطنه در مرات البلدان در ذکر محله جائیج شهر لواسان آورده است : (...از آثار و علائم خرابه ها معلوم میگردد که جائج شهر کوچک یا قصبهء بزرگی بوده و اعظم قرا و آبادیهای قصران علیا که لواسان حالیه باشد محسوب میشده...)
  • در معجم البلدان آمده است : قصران داخل نام ناحیه ای است بزرگ در اطراف ری ، و دارای قلعه محکمی است ، و بیشتر میوه جات ری از آنجاست . جماعتی از دانشمندان و محدثان بدان منسوبند.
  • در تاریخ طبرستان آمده است : ((...عماد وزان حشر گرد کرد و چون شاه اردشیربن حسن به آمل آمد،او با لشگر قتیبه ای به پایان قلعهء امامه قصران شد و مستخلص کرده, عادل نامی را به مدت هفت هشت ماه رئیس قصران بنشاند. دگر باره شاه اردشیر بیامد و محاصرهء قلعه داد. شب و روز نگذاشت که بیاسایند تا بزدال کانی پهلوان گفتند، مردی بسطامی رسن در سر حائطی افکند و بر شد و بعد از آن سی مرد را برکشید و به مکابره و قهر قلعه بستندند و عادل را با جملهء اتباع و زن و فرزند او کشته و سر عادل را کاه در کرده مدت یکسال به قصران درآویخته داشتند)).
  • مرعشی در تاریخ طبرستان نوشته است : تابعان چلاوی بدکردار که فرزندان ایشان را برداشته و به هزیمت تمام آورده گشتند و از ولایت مازندران بیرون رفتند... بالضروره روی به ولایت قصران نهادند و به ملوک استندار پناه جستند چون ملوک گاوباره نظر را بر اصالت خود کردند و دانستند که اطفال را در جرایم پدران و بدکاری ایشان دخلی نیست ، قریه هنزک و سینک را بدیشان مسلم داشتند ، چون بهار درآمد و هوا گرم شد و وجه معاش ایشان بدان تمشی نمیشد ، نورالدین نامی که از ملازمان پدر ایشان بود آنها را با جمعی از موافقان ایشان برداشته روی به شیراز نهادند.
  • مير سيد ظهير الدين مرعشى در جایی دیگر در تاريخ طبرستان و رويان و مازندران در ذيل شرح خروج الثائر باللّه علوى گفته: «على كامه را در طبرستان نايب خود گردانيد و خود به عراق رفت. على كامه‌ در قصران به كنار جاجرود قصر بنياد كرد و آنجا می بود .الحال آن وادى را کوشک دشت میخوانند و تلى كه آنجاست قصر على كامه بوده است.
  • مرحوم دکتر حسین کریمان نگارنده کتاب قصران(کوهسران) در ذکر حد شرقی قصران مینویسد :على كامه ی ديلمی كه از سرداران صحنه ی سياست به عهد آل بويه بود و فخر الدوله بسال ٣٧٣ هجرى او را از ميان برداشت ، در قصران براى خويش كاخى پی افكند و بعدها آن محل را كوشك دشت گفتند و كوشك دشت امروز شهر لواسان را گويند.
  • در نزهه القلوب آمده که رودبار قصران نیز از توابع ری است و در عهد غازان خان به ولایت رستمدار تعلق گرفته است.
  • ظهیرالدین مرعشی در تاریخ طبرستان در ذکر بنیانگذار مسجد جامع کهنه ی آمل که مسجد طشته زنان میگفتند ذکر کرده است : ( آنچه به صحت مقرون است، آنست که شخصی مالکی مذهب آن مسجد را ساخته است و نبیره های بانی آن بنا هنوز در لار قصران می باشند. ) که این مطلب را رابینو نویسنده کتاب مازندران و استرآباد عینا از زبان ظهرالدین مرعشی بیان کرده است.
  • اولیا الله آملی در تاریخ رویان در ذکر واقعه امیر مسعود سربدار نوشته است : ((….امیر مسعود از آنجا به ضرورت مراجعت کرده ، بی توقف روی به حد مازندران نهاد و با پادشاه طغاتیمور جنگ پیوست... وظغاتیمور از آنجا گریخته ، تابستان به لار قصران پناه برد)).
    • قصران خارج در تاریخ :
  • راوندی مورخ تاریخ در شرح سلطنت طغرل سلجوقی آورده است: «آنگاه سلطان از تبریز به سوی ری رفت تا زفاف به دار الملک باشد. اندک مایه رنج بر وی مستولی شد، به قصران بیرونی، به در ری به دیه طجرشت ( تجریش ) از جهت خنکی هوا نزول فرمود، چه حرارت هوا بغایت بود ( به سال ۴۵۵ ق).
  • در تاریخ گزیده آمده است : قصران بیرونی ، نام جایی است خوش آب وهوا در حدود ری

جستارهای وابسته

پانویس

الگو:پانویس

منابع

الگو:یادکرد وب

  • لغتنامه دهخدا : قصران داخل . [ ق َ ن ِ خ ِ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است بزرگ در اطراف ری ، و دارای قلعه ٔ محکمی است ، و بیشتر میوه جات ری از آنجاست . جماعتی از دانشمندان بدان منسوبند. (از معجم البلدان ).قصران خارج . [ ق َ ن ِ رِ ] (اِخ ) نام ناحیه ای است بزرگ در اطراف ری ، و قلعه و میوه جات فراوان دارد. گروهی از دانشمندان و محدثان بدان منسوبند. (معجم البلدان ). قصران بیرونی ، نام جایی است خوش آب وهوا در حدود ری . (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 438).
  • روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه
  • تاریخ طبرستان ظهیرالدین مرعشی
  • تاریخ رویان اولیاء الله
  • نزهه القلوب
  • المسالک و الممالک نوشته اصطخری
  • صوره الارض نوشته ابن حوقل
  • احسن التقاسیم نوشته مقدسی


پیوند به بیرون

الگو:ایران باستان-خرد
  1. الگو:یادکرد وب