در حال ویرایش سبعینیه

پرش به: ناوبری، جستجو

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی متن شما
سطر ۱: سطر ۱:
از [[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]].  
+
از [[صوفیه]].  
  
ایشان منسوب به شیخ [[قطب عبدالحق بن ابراهیم آندلسی]] معروف به [[ابن سبعین]] می باشند. وی صوفی و فلسفی مشرب بوده است و کلماتی از او نقل شده که دال بر انحراف او از اسلام است. <ref>[[دائرةالمعارف القرن العشرین]]، [[محمد فرید وجدی]]، ج5، ص26</ref>  
+
ایشان منسوب به شیخ قطب عبدالحق بن ابراهیم [[آندلس]]ی معروف به ابن سبعین می باشند. وی صوفی و فلسفی مشرب بوده است و کلماتی از او نقل شده که دال بر انحراف او از اسلام است. <ref>دائرةالمعارف القرن العشرین، محمد فرید وجدی، ج5، ص26</ref>  
  
[[ابن خلدون]] او را حافظ علوم شرعی و عقلی و سالک و مرتاضی می شمارد که آراء غریبی داشته است. وی ظاهراً به وحدت وجود قائل بوده است. [[محمد بن احمد ذهبی]] می گوید: «چنین مشهور است که وی می گفته پسر [[آمنه]] (یعنی [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] ) به واسطه این که فرمود: «لا نبی بعدی» <ref> [[الکافی]]، [[کلینی]]، ج8، ص26 / [[مسند احمد بن حنبل]]، ج8، ص278</ref> جای وسیعی را ممنوع کرده است». ابن سبعین را تکفیر کردند و در نتیجه از [[آندلس]] بیرون رفت. وی روزی در سال 668هجری قمری در [[مکه]] هر دو دست خود را فصد کرد و از خون ریزی جلوگیری ننمود، و آن قدر خون آمد تا جان داد. برخی نیز مرگ وی را سال 664 هجری قمری دانسته اند. <ref> [[التاج المکلّل]]، [[صدّیق حسن خان]]، ص160</ref>
+
[[ابن خلدون]] او را حافظ علوم شرعی و عقلی و سالک و مرتاضی می شمارد که آراء غریبی داشته است. وی ظاهراً به وحدت وجود قائل بوده است. [[محمد بن احمد ذهبی]] می گوید: «چنین مشهور است که وی می گفته پسر آمنه (یعنی [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] ) به واسطه این که فرمود: «لا نبی بعدی» <ref> [[الکافی]]، [[کلینی]]، ج8، ص26 / مسند [[احمد بن حنبل]]، ج8، ص278</ref> جای وسیعی را ممنوع کرده است». ابن سبعین را تکفیر کردند و در نتیجه از [[آندلس]] بیرون رفت. وی روزی در سال 668هجری قمری در [[مکه]] هر دو دست خود را فصد کرد و از خون ریزی جلوگیری ننمود، و آن قدر خون آمد تا جان داد. برخی نیز مرگ وی را سال 664 هجری قمری دانسته اند. <ref> [[التاج المکلّل]]، [[صدّیق حسن خان]]، ص160</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

لطفاً توجه داشته باشید که فرض می‌شود کلیهٔ مشارکت‌های شما با دایره المعارف فرق اسلامی ممکن است توسط دیگر مشارکت‌کنندگان ویرایش شوند، تغییر یابند یا حذف شوند. اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش شود، اینجا نفرستیدشان.
همچنین شما دارید به ما قول می‌دهید که خودتان این را نوشته‌اید، یا آن را از یک منبع آزاد با مالکیت عمومی یا مشابه آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیشتر به دایره المعارف فرق اسلامی:حق تکثیر مراجعه کنید). کارهای دارای حق تکثیر (copyright) را بی‌اجازه نفرستید!

لغو | راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)