دشت

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو

(دَ)

فارسی

ریشه‌شناسی

اسم

  1. صحرا، زمین پهناور و ناهموار.
  2. دستلاف.
  3. پیش مزد.

(عا.)

  1. فروش اول هر کاسب. ؛ ~ کردن نخستین بار پول گرفتن، فروختن جنس اولین بار در هر روز. ؛ ~ کسی را کور کردن کنایه از: اولین بار فروش از او نسیه خریدن، موجب کسادی کار او شدن.

منابع

  • فرهنگ لغت معین