ساوه
ساوه از شهرهای استان مرکزی و مرکز شهرستان ساوه، در کشور ایران است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۱۲ برابر با ۲۰۱۸۲۸ نفر است.[۱] ساوه یکی از شهرها و مناطق باستانی بازمانده از دوره ساسانی است که در اواخر دوره ساسانی و در اوایل دوره اسلامی یعنی سال ۲۲ هجری، ساوه جزو ایالت کوهستان یا جبال بودهاست.[۲]
ساوه از شمال به شهرستان زرندیه و استان قزوین از جنوب به شهرستان تفرش و استان قم و از شرق به استان تهران و قم و از غرب و جنوب غربی به استان همدان و شهرستان کمیجان محدود میگردد.[۳]
نامگذاری[ویرایش]
- ساوه بر وزن کاوه، از نام پهلوانی تورانی به نام «ساوهشاه» گرفته شده است.[۴]
- ساوه تغییریافته واژه سهآبه به معنای مکانی با سه رودخانه خوانده شدهاست.[۵]
- ساوه در زبان فارسی به معنای خردهطلا است،[۵] نام بخشهایی مانند زرند، گواه کاربرد این معنی برای منطقه ساوهاست.
- نام شهری است نامدار در عراق عجم، گویند دریاچهای در آن جا بود که هر سال یک کس را در آن غرق میکردند تا از سیلاب ایمن بمانند و در شب ولادت محمد بن عبدالله آن دریاچه خشک شد.[۶]
- گروهی نام آن را ماخوذ از واژه اوستایی "سوا" Sava و یا واژه پهلوی "سوکا" Savaka دانستهاند.[۲]
پیشینه تاریخی[ویرایش]
ساوه یکی از شهرها و مناطق باستانی بازمانده از دوره ساسانی است.[۷] این شهر در دوران گذشته در برخورد کلانترین راههای کاروانی میان ری باستان، همدان، اصفهان، قزوین، زنجان، قم و کاشان قرار داشته و در روزگار پارتیان یکی از خانمانهای مهم میان راهی بوده[۸] و در سدهٔ ۷ (پیش از میلاد) یکی از دژها و خانمانهای سرزمین ماد به شمار میرفته و زیست همگانی در این بخش از ایران از پیشینه و دیرینگی بسیار برخوردار است و از دید زمینشناسی از آن دوران سوم و چهارم زمینشناسی میباشد.[۸] ساوه نخست از توابع میدان بوده و بعد بخشی از ری بزرگ شده و به سبب نزدیکی با میانههای نیرومند برخی دودمان و پادشاهان بر ایران گذشته از این که همواره از ارزش ویژهای برخوردار بوده دارائی و چمنزارهای آن نیز از دیرباز جای توجه دودمانها بوده و روی همین پایه فرمانروایان آن اغلب از میان دولتمردان بنام برگزیده شدهاند بعد از ساسانیان حکومت سامانیان و آل بویه و سپس سلجوقی بر این سرزمین دست داشتند.[۲]
ساوه در جریان حمله مغول در قرن هفتم هجری صدمه و آسیب فراوان دید، مغولان شهر را ویران کردند و ساکنان آن را از دم تیغ گذراندند.[۷] کتابخانههای بزرگ و موزههای ساوه طعمه حریق شد وکتابها و ابزار دانشی کتابخانه و دانشوران نابود شدند.
حمدالله مستوفی در مورد ساوه اینگونه نوشته:در اول در آن زمین بحریه (دریاچه) بوده و در شب ولادت رسول اکرم آب آن به زمین فرو شد و آن از مشروبات بودهاست و بر آن زمین شهری ساختند. بانی آن معلوم نیست و در حمله مغولها باروی آن دچار خرابی شد و خواجه ظهیر الدین علی بن ملک شرف الدین ساوجی آن را عمارت نمود. هوایش به گرمی مایل است و آبش از رودخانه مزدقان و قنوات مشروب میشود.[۲]
ساوه از دیر باز محل برخوردهای نظامی ایران بوده در دوره مغول نیز گذرگاه جهانگردان بیگانه شد مارکوپولو ی و نیزی و بسیاری از پیامبران و مبلغان آئینی، بازرگانان، و ایلچیان در گزارشها و نوشتههای خود از ساوه یاد کردهاند. پی آمد حمله مغول کاهش شدید مردم ساوه بوده که کاهش زیاد ماندگاران روستایی و ویران شدن دستگاههای آبیاری موجب افت شدید کشاورزی در سرزمین ساوه شد. در دوره صفویه که آئین شیعه آئین رسمی کشور شد منطقه ساوه در دوره یاد شده جزو زمینگاه علی شکر بود در سال ۹۰۸ با چیرگی صفویه بر پادشاه مراد عثمانی همدان که والی نشین زمینگاه یاد شده بود بدست قزلباشها افتاد. در روزگار صفویه مردم ساوه از تیرههای گوناگون بودند و زبان و آداب و روسوم آنان نیز طبعاً با هم فرق داشت. ولی بیشتر مردم از همان گذشته پارسیزبان با گویش محلی بودند تا به امروز هم ادامه دارد.