صفحهٔ اصلی
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چـون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند
فرقههایی که در جهان اسلام پدید آمدهاند، ناشی از اندیشههای خاصی هستند که توانستهاند تفاوت جوهری در اندیشه اسلامی ایجاد کنند؛ یعنی در باب مسائل مهمی مانند جبر، تشبیه، تجسیم و موافقتها و مخالفتهایی که پیرامون این اندیشههای بنیادی درجهان اسلام ظهور کرده است، اظهار نظر مضبوط کردهاند. مانند موضوع «خلق قرآن» که هرچند در زمان ما مسأله نیست، اما در زمانه خود مسئلهای بنیادی بوده است. بنابراین به راحتی میتوانیم بسیاری از اسامیای را که تحت عنوان فرقه مطرح شدهاند از گردونه بحث خارج کنیم.
درباره منابع فرقه شناختی نیز، کتابهای فرق باید از سابقه تاریخی برخوردار باشند تا ما به آنها به دیده تاریخی نگاه کنیم، به همین خاطر، به فرقهسازیهای برخی آثار که اخیراً نوشته شدهاند و بیشتر در جهت تخریب بوده و اطلاعات علمی در آنها نیست، اشاره نمی کنیم.
از دید این دانشنامه، «فرقه» گروهی هستند که کتابهای فرق تا پنجاه سال پیش (حداکثر تا آغاز قرن پانزدهم قمری) آنها را فرقه نامیدهاند.
اما لازم است خوانندگان این مقالات به این نکته توجه نمایند که آثار نگاشته شده در حوزه فِرَق، گاه نسبتهایی را به برخی فرقهها میدهند که خالی از مسامحه نیست و قابل تأمل و حتی شکبرانگیز است. تو گویی در این موارد، قلم در دست دشمنان این فرق بوده است. از سوی دیگر فرقهنگارانی نیز هستند که به نیت پاکسازی افکار و آثار نامطلوب بد گذشتگانشان، از در توجیه درآمدند و آن آثار و افکار را به گذشته ایشان مربوط دانستند و به نوعی آنها را بی اهمیت تلقی کردند؛ در حالی که در بررسیهای تاریخی، حال و گذشته نداریم؛ و هر دو به یک اندازه در امر پژوهش مهم است.
به هر حال در حوزه فرق، جز فرقههای بسیار مشهور که میتوان به منابع خوبی در رابطه با آنها دست یافت، آثار فرقههای غیرمشهور، یا از میان رفتهاند و یا مدافعی در طول تاریخ نداشتهاند و به آنها بیشتر از دید یک فرقه تاریخی از میان رفته توجه شده است. این رفتار نیز خود نوعی یکجانبه نگری در فرقهپژوهی است.
بنابراین سرفصل پژوهش در کتابهای فرق میتواند توجه به این نکته باشد که آثار توسط عالمان بیطرف نوشته نمیشده است. جز دوره معاصر، قریب به اتفاق فرقه پژوهان و تراجمنویسان، لزوماً در دفاع از مذهب و فرقه خود قلم میزدند و به همین دلیل نسبتهایی را به فرق دیگر میدادند که تردیدآمیز است.
هرچه بیشتر در علل تفرّق و تشتّت امت اسلامی اندیشه میکنیم، ژرفتر به عمق جملات نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله واقف میگردم که فرمود: «مثل اهل بیتی فی هذه الأمة کمثل سفینة نوح، من رکبها نجی و من ترکها هلک» و بیشتر بر آن وجود شریف درود میفرستیم که راه هدایت را از مسیر نورانی خاندان مکرّمش علیهم السلام گوشزد نمود تا مسلمانان با تمسّک به عروة الوثقای امامت، راه را گم نکنند و با توسل به دامان پرفیض محمد و آل محمد صلیالله علیه و آله، خویش را از منجلاب تباهی بیرون کشند.
همکاران شما در دائرة المعارف فرق اسلامی