بیزانس
بنیانگذار امپراتوری بیزانس (امپراتوری هزار ساله روم شرقی) کنستانتین یکم است.
روم اشاره به سرزمینهایی در اروپا و آسیای صغیر دارد که مدتی در دست امپراتوری روم و امپراتوری روم شرقی بود.
در روزگار کنستانتین، رومیان پس از چندین شکست سخت در جنگ با ایران؛ برای اداره و تدبیر جنگهای ایران و روم و نیز مشکلات و علاقهمندیهایی که در شام داشتند، پایتخت امپراتوری را از رم به دهکدهٔ بیزانتیوم در کنارِ تنگهٔ بسفر منتقل کردند. این شهر بعدها به نام کنستانتین، کنستانتینوپول(قسطنطنیه) نامیده شد. پس از چندی تئودئوس اول امپراتور روم دو نیمه شدن امپراتوری به دو قسمت شرقی و غربی را در سالِ ۳۹۵ پس از میلاد صورت داد.
نیمه شرقی به آرکادیوس پسر بزرگتر او و نیمه غربی به هونوریوس پسر کوچکتر رسید.
دو نیمه شدن امپراتوریِ روم موجب دو نیمه شدن فرهنگ اروپایی و مسیحیت اروپایی شد. چنان که دولت روم شرقی نماینده فرهنگ یونانی و کلیسای اورتودوکس شد و خط یونانی و سیریلیک خط رسمی دولت گردید.
تقسیم امپراتوری
در سال ۳۶۴ میلادی امپراتور والنتینیان یکم، امپراتور روم را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرد. اینک به جای یک امپراتور واحد، دو امپراتور مشترکاً فرمان میراندند. والنتینیان یکم در غرب و برادرش والنس در شرق. قسطنطنیه پایتخت نیمه شرقی و میلان پایتخت نیمه غربی بود. بعداً بندر راونا در ساحل دریای آدریاتیک پایتخت نیمه غربی شد. این تقسیم بندی راه حلی عملی برای مشکلات اداره قلمرو بسیار گسترده امپراتوری روم بود. در این زمان امپراتوری قلمرو را در بر میگرفت که از اقیانوس اطلس در غرب تا دریای سرخ در شرق امتداد داشت.
شرق و غرب
والنتینیان یکم بین بخشهای یونانی زبان و لاتین زبان امپراتوری خط فاصلی رسم کرد. بخش شرقی شبه جزیره بالکان، آسیای صغیر، خاور نزدیک و مصر را سرپرستی میکرد. در حالی که بخش غربی بر ایتالیا، اسپانیا، گل، تقریباً برابر با فرانسه امروزی، بریتانیا و نیمه غربی و آفریقای شمالی کنترل داشت.
دین رسمی هر دو بخش امپراتوری مسیحیت بود و اکثر مسیحیان عضو کلیسای کاتولیک بودند. امپراتوران ریاست کلیسا را بر عهده داشتند. هر چند در هر دو بخش شرقی و غربی، امپراتوران در نهایت پاپ، اسقف رم، را رهبر کلیسا میدانستند. این شکاف برای نیمه غربی امپراتوری روم خوب نبود، چون در مقایسه با همتای شرقی اش از جمعیت و ثروت کم تری برخوردار بود. همچنین قلمرو بخش غربی بر خلاف بخش شرقی در منطقهای به هم چسبیده نبود و از این رو فرمانروایی بر آن آسان نبود.
چنان که تاریخدان دیوید نیکولاس مینویسد:
«تراکم جمعیت و... ثروت در شرق بسیار بیشتر از غرب بود که باعث میشد تامین حکومت امپراتوری با دشواری کم تری همراه باشد و فرمانروایی بر امپراتوری روم شرقی، که مرکز ثقلش آسیای صغیر و پایتختش در وسط واقع شده بود، آسان تر بود.»
دشمنان امپراتوری
تهدیدات خارجی مشکلات امپراتوری را سخت تر میکرد. در خاور نزدیک، تهاجم امپراتوری ایران (امپراتوری اشکانی و پس از اشکانیان امپراتوری ساسانی) باعث یک رشته جنگها با رومیان شد که خونریزی زیادی را به بار آورد اما در توازن قدرت بین دو امپراتوری در مجموع تغییر چندانی ایجاد نکرد. دومین تهدید از جانب ژرمنها متوجه امپراتوری بود. ژرمنها در شمال دانوب زندگی میکردند که مرز شمالی امپراتوری در شرق بود. آنها پیوسته نواحی مرزی را مورد حمله قرار میدادند. هر از گاهی، سپاهیان رومی از دانوب عبور میکردند و با نیروهای ژرمن درگیر نبردهای منظم میشدند. تا اواخر قرن چهارم، امپراتوری روم این درگیریها، همچنین قبایل گسترده ژرمن را به ناحیه شمال دانوب محدود نگه میداشت. در اواخر قرن هفتم میلادی اعراب مسلمان به فرماندهی عمر بن خطاب برای گرفتن انتقام شکست غزوه موته به مرزهای امپراتوری حمله و مصر و شام را اشغال کردند و پس از آن اعراب مسلمان به دشمنی خطرناک برای امپراتوری بیزانس محسوب میشد و رشته جنگهایی میان اعراب و بیزانسیها صورت گرفت.
آنچنان که اعراب توانستند طی جنگهایی بر ایران مسلط شوند نتوانستند به شکلی کامل بر روم شرقی حکمفرما گردند.[۱]
مهاجران ژرمن
اما حکومت امپراتوری با ورود افراد یا گروههای کوچک خانوادگی از قلمرو ژرمنها به داخل امپراتوری مخالفتی نداشت. این تازه واردان که شمارشان اندک بود، تهدیدی متوجه امنیت امپراتوری نمیکردند.
قسطنطنیه
قسطنطنیه در جای شهر باستانی بیزانتیوم ساخته شد و شبه جزیره سه گوشی را زیر پوشش داشت که از سه طرف با آب محصور بود و تنها طرف غرب، گردن شبه جزیره خشکی بود و در آن سو قسطنطنیه دیواری داشت که از آن در برابر حملات دشمنان محافظت میکرد. تاریخدان ویل دورانت اظهار میدارد که در ظرف یک قرن از زمان بنای قسطنطنیه: این شهر دارای تقریباً یک میلیون جمعیت بود. یک سند رسمی از پنج کاخ سلطنتی، شش کاخ برای بانوان درباری، سه کاخ برای مقامات عالی، ۴۳۳۸ عمارت اعیانی، ۳۲۲ خیابان نام برد، که باید به آنها یک هزار مغازه، صد محل تفریحی، کلیساهای مجلل و بسیار خوش تزئین، و میدانهای باشکوه را افزود.
سقوط
در سال ۱۴۵۳ میلادی، ترکهای عثمانی که تازه قدرت یافته بودند و تصمیم به ساختن امپراتوری عثمانی داشتند به طرف قسطنطنیه به حرکت در آمدند. سلطان عثمانی، محمد دوم، قصد داشت به این تنها سنگر مقاومت در برابر فرمانروایی ترکها، خاتمه دهد. امپراتور بیزانس در آن زمان،کنستانتین یازدهم بود که در سال ۱۴۴۹ بر تخت نشسته بود. ترکها به مدت بیش از یک ماه، شهر را با پیادهنظام، توپها و کشتیهای خود محاصره کردند. سرانجام، در ۲۹ مه سال ۱۴۵۳، سلطان محمد فاتح حملهای همهجانبه را آغاز کرد و ترکها از سه طرف به شهر حمله کردند. نبرد ساعتها به شدت ادامه یافت اما سرانجام، ترکها به وسیلهٔ نردبانهای بسیار از دیوارهای شهر بالا رفتند و با تعداد بسیاری سرباز اوضاع را به نفع خود تغییر دادند. هزاران نفر، از جمله کنستانتین یازدهم، در این نبرد کشته شدند. نام دیگر شهر کنستانتینوپول، استانبول بود که از عبارت یونانی εἰς τὴν Πόλιν (با تلفظ ایستیم بولین) به معنای «به سوی شهر» گرفته شده بود. در سال ۱۷۷۰ میلادی سلطان مصطفی سوم، تلاش کرد نام اسلامبول (اسلامشهر) را برای آن فراگیر کند.
منابع
- لغت نامه دهخدا.
- الگو:یادکرد
- امپراتوری روم شرقی
- اروپای شرقی
- استانبول
- امپراتوریهای گذشته
- انحلالهای ۱۴۵۳ (میلادی)
- ایالات در آناتولی قرون وسطی
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۲۸۵ (میلادی)
- ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۳۳۰ (میلادی)
- ایالتها و قلمروهای منحلشده در ۱۴۳۵ (میلادی)
- پادشاهیهای پیشین آسیا
- تاریخ اروپا
- تاریخ ترکیه
- تاریخ غرب آسیا
- تاریخ مدیترانه
- روم
- کشورهای سابق در آسیا
- کشورهای سابق در آفریقا
- کشورهای سابق در اروپا
- مکانهای رومی در ترکیه