دهخوارقان: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه شهر ایران |نامرسمی=آذرشهر |روینقشه=آذرشهر |عرضجغرافیایی=۳۷٫۴۶ |طو...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۱:۴۶
آذَرْشَهْرْ (توفارقان یا دِهْخوارْقانْ) یکی از شهرهای غربی استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان آذرشهر است. کوهستان سهند در سمت شرقی آذرشهر قرار گرفته و از همین روی، این شهر از آب و هوای مناسبی برخوردار گشتهاست. همچنین دریاچهٔ ارومیه در غرب آذرشهر واقع شده و دارای زمینهای مسطح درمناطق شمالغربی حوالی دریاچه ارومیه و مناطق کوهستانی در شرق و جنوب شرقی میاشد و آب و هوای این منطقه نیز در تابستانها گرم میشود. آبیاری مزارع و باغات موجود در پیرامون آذرشهر توسط رودخانهٔ آذرشهر و نیز کانالهای زیرزمینی، چشمههای طبیعی و چاههای عمیق صورت میگیرد.[۱]
نام قدیم آذرشهر «دهخوارقان» بوده که در دورهٔ پهلوی به آذرشهر تغییر پیدا کردهاست. این شهر در ۴۵ درجه و ۸۵ دقیقهٔ طول شرقی، ۳۷ درجه و ۴۶ دقیقهٔ عرض شمالی و در ارتفاع ۱۴۶۸ متری از سطح دریا قرار گرفتهاست. آذرشهر در ۵۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و در محور تبریز-بناب واقع شدهاست.[۱]
جمعیت آذرشهر برپایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۳۹،۹۱۸ نفر بودهاست و بهعنوان هشتمین شهر استان آذربایجان شرقی شناخته میشود. همچنین تعداد خانوارهای ساکن این شهر ۹٬۸۵۴ خانوار بودهاست.[۲] آذرشهر یکی از شهرهای تاریخی آذربایجان است که منابع قدیمی نام آن را به صورت ده نخوارگان و ده نخیرجان نوشتهاند و در کتابهای جغرافی قدیم عرب این نام به شکل «داخَرَّقان و دخارقان در آمده است.[۳] یاقوت حموی از این شهر باعنوان «دِهنَخیرجان» یاد کردهاست؛ درحالی که حمدالله مستوفی از عنوان «دهخوارقان» استفاده نمودهاست. اکثر مورخان از آذرشهر بهعنوان شهری کوچک با هشت روستای تابعه یاد میکنند و از وفور باغهای انگور، و میوهجات مختلف آن سخن به میان آوردهاند. همچنین لپه آذرشهرو گردوی آذرشهر شهرت جهانی دارد. در روستای فیروز سالار اذرشهر باغهای پسته وجوددارد.[۱]
آذرشهر آثار تاریخی متعددی را در خود جای دادهاست که از مهمترین آنها میتوان به تپه باستانی پیرقطران، گورستان پیرحیران (درحال تخریب وتبدیل به موسسه آموزشی میباشد)، مسجد رومیان، مسجد جامع آذرشهر، غار باستانی و گورستان بادامیار و تورامین ممقان، مسجد تورامین ممقان، آرامگاه اولیا در روستای قاضیجهان و آرامگاه پیرجابر ممقان اشاره کرد.[۱]
بافت قدیمی آذرشهر:
با توجه به گفتههای افراد کهنسال شهر در زمانهای خیلی قدیم شهر توفارقان در محل کوه پیر قطران بوده است که در اثر زلزله نابود شده است و بعد از ان مردم شهر را در سمت دیگر رودخانه بنا نهادهاند. ویرانههای کوه پیر قطران هنوز بجاست و از آثار باستانی آذرشهر میباشد. بافت قدیمی شهر از تعدادی محله قدیمی تشکیل شده بود که این محلات از هم فاصله داشتهاند و بین محلات باغات وجود داشته است که شمالیترین محله پیرلر بوده است و جنوبی ترین محله کردلر کوچه سی بوده است. و شرقی ترین محله دیزج و غربی ترین محله اشاغی کوچه بوده است. هر محله دارای کوجههای باریک و تودرتو و بن بست بوده است و در محل ورودی هر محله درب بزرگی بوده است که شبها بسته میشد و دارای نگهبان بوده است. بدین ترتیب هر محله مانند قلعهای بوده است که خانههای در انتهای بن بست دارای قیمتهای بالاتر و ارزش بیشتر بوده است. در هر محله ودر اکثر کوچه ساختمانهایی به نام کبوتر خانه وجود داشته است که محل زندگی کبوتران و پرندهها بوده است. در تمام کوچهها سکوهایی بوده است که مسافران و افراد سالخورده بر آن نشسته و استراحت میکردندوبار خود را روی آن میگذاشتند و بعد از استراحت بار خود را با استفاده از آن کول میکردند. تمام محلات از آب قنات و چشمهها استفاده میکردند که هم اکنون تمامی این قناتهای ارزشمند به لطف عدم درایت مسوولان و عدم درایت فرهنگی مردم و عدم توجه مردم به تاکیدات دین مبین اسلام بر نگهداری و نیالودن آبهای جاری به محل دفع فاضلاب تبدیل شده است.
قوش داشی: یکی از مشهورترین مکانهای آذرشهر مکان بنام قوش داشی میباشد که در ان محل قوچ سنگی بزرگی به رنگ سفید رنگ در آن وجودداشته است که متأسفانه تخریب گردیده است و فقط افراد سالخورده این محل را میشناسند. این قوچ بزرگ در محل اشیه بازار (بازار قدیمی) وجود داشته است.
دربند باشگاه: این کوچه بنام دربند باشگاه معروف میباشد و بسیاری از افراد از علت نامیدن این مکان به این نام اطلاعی ندارند. در زمان سابق باشگاه افسران در این مکان در داخل باغی بزرگ و مجلل وجود داشته است. باغات گردوی مجللی در این ناحیه در حد فاصل محله علی اباد و کوی کردلر وجود داشته است.
کاروانسرای آلقو: کاروانسرای فراموش شدهای در همسایگی مسجد بازار (بازار مسجدی) میباشد که نام آن را فقط قدیمیهای آذرشهر بخاطر میاورند.
شخصیتها
- عاشیق عباس توفارقانلی یا تفارقانلی، Aşıq Abbas Tufarqanlı، در حدود ۱۶۰۰ میلادی در آذرشهر، که با نام تاریخی تفارقان شناخته میشد، بدنیا آمد و همعصر با شاه عباس صفوی است. داستان عاشیقی "عباس و گلگز" (Abbas və Gülgəz), با موضوع ماجراهای عاشقانه عاشیق عباس توفارقانلی، بسیار معروف است. در آوازهای این داستان عباس معشوق خود را با اشعار لطیفی توصیف میکند. از معروفترین آوازهای عباس "بینمز" با مطلع زیر است:[۴]
الگو:شعرالگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:بالگو:پایان شعر الگو:شعر
- آیت الله شیخ حسین غفاری:
آیت الله حسین غفاری، در سال ۱۲۹۵ در آذرشهر متولد شد ودیری نپایید که پدرش رااز دست داد و پس از طی تحصیلات مقدماتی، عازم تبریز شدو۳۰ سال فقیرانه زندگی کرد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. در سال ۱۳۲۴ عازم قم گردید و در محضر بزرگانی چون آیتالله بروجردی به کسب فیض پرداخت و پس از ۱۱ سال راهی تهران شد. ایشان در سال ۱۳۴۰، زمانی که حسنعلی منصور، طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی را مطرح کرد، به فعالیت علیه این لوایح پرداخت و تا قیام پانزده خرداد، با سخنرانیهای خود به افشای ماهیت رژیم پهلوی پرداخت. در شب ۱۲ محرم، ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، هنگامیکه از سخنرانی برگشته بود، ماموران به خانه اش حمله کرده و او را دستگیر و زندانی و در زندان شهربانی مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. پس از آزادی، همچنان به مبارزه خود ادامه داد و بار دیگر توسط ساواک دستگیر شد. ایشان طی سالهای ۵۳-۱۳۵۰ به مبارزات خود شکل تازهای داد و کمتر در میان آشنایان ظاهر میشد. آیتالله غفاری در تیر ماه ۱۳۵۳، در تهران دستگیر شد و این آخرین دوران زندان این مبارز نستوه بود. پسر ایشان در مورد آخرین ملاقات با پدر میگوید: پدر را در آخرین ملاقات، کشان کشان، با پاها و دستهای شکسته و در حالیکه بیش از یکی دو دندان در دهانش باقی نمانده بود و سراسر صورت و اندامش زیر شکنجههای وحشیانه، در هم کوبیده شده بود، پشت میز ملاقات آوردند. بیش از یکی دو جمله بین ما رد و بدل نشد؛ او گفت: تصور نمیکنم دیگر یکدیگر را ببینیم... فردای همان روز شنیدیم که ساعت ۲ بعد از ظهر (۷ دی ۱۳۵۳)، پدر، از محیط رنج آوری که آخرین مرحله امتحان بندگی را در آن گذراندند، آسوده شده و به وصال معبود رسیده است.
- آیت الله سیداسدالله مدنی دهخوارقانی:
نماینده دورهٔ اول مجلس خبرگان از استان همدان و نماینده تام الاختیار امام خمینی در آذربایجان و امام جمعهٔ تبریز بود که حین اقامهٔ نماز جمعه در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ شمسی، مورد سوءقصد قرار گرفته و کشته شد. از او در ایران با عنوان اولین شهید محراب انقلاب اسلامی یاد میشود. او در سال ۱۳۶۳ (چهل سالگی) به زیارت خانه خدا رفت و پس از اتمام مراسم حج، بی درنگ به سوی نجف اشرف روانه گشت و از همان اوان ورودش به حوزه علمیه، بساط درس و بحث علمی را پهن کرد و در اندک زمانی رشد نمود آیتالله مدنی به جهت خلاقیت و در عین حال متانت خویش همیشه مورد توجه اساتید حوزه علمیه نجف بود و به دستور آیتالله سید محسن حکیم در دروس مختلف تدریس میکرد. او هنوز چند سالی از حضورش در نجف اشرف نگذشته بود که از اساتید بزرگ در حوزه علمیه نجف بشمار رفت. در حوزه علمیه نجف نیز اساتید و علما از او به عنوان مجتهد دارای دقت نظر و سرعت انتقال مفاهیم علمی، یاد میکردند.
- حسینقلی خان:
از خوانین بزرگ منطقه بوده است که اولین بار به عنوان شهردار آذرشهر اقدام به سنگ فرش خیابانها و کوچههای آذرشهر نمود. توسط عدهای از دشمنانش کشته شد.
آقای جعفر جوادی: سناتور زمان شاه آقای جوادی به خاطر اقداماتی نظیر ایجاد بیمارستان و سیل بند رودخانه آذرشهر و به کار گماشتن افراد نیازمند در مشاغل گوناگون و اقدامات مفید دیگر نام نیک از خود به یادگار گذاشته است.
جستارهای وابسته
منابع
الگو:پانویس الگو:درگاه الگو:ویکیسفر الگو:ویکیانبار-رده الگو:مراکز شهرستانهای استان آذربایجان شرقی الگو:شهرستان آذرشهر
الگو:استان آذربایجان شرقی- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ آذرشهر در دانشنامهٔ ایرانیکا
- ↑ الگو:یادکرد درگاه ملی آمار
- ↑ مشکور، محمدجواد، نظری به تاریخ آذربایجان، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، انتشارات کهکشان، چاپ دوم ۱۳۷۵، گنجینهٔ ایران: ۲۱.
- ↑ الگو:یادکرد وب