طریقت سلیمان جی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
جز طریقت سلیمان جی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)) [آبشاری])
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
از [[صوفیه نقشبندیه]] [[ترکیه]].  
 
از [[صوفیه نقشبندیه]] [[ترکیه]].  
  
حیدرزاده نائینی می نویسد: «یکی دیگر از شاخههای [[نقشبندیه]] که از سازمان دهی و نظم خوبی برخوردار است، طریقت سلیمانجی است که حرکت آن از خارج از [[ترکیه]] و به ویژه از [[بالکان]] شروع شد و توفیق بی نظیری در هدایت کارگران ترک در [[آلمان]] داشته است. این طریقت ملهم از اندیشه های سلیمان هیلمی توناهان است. اگرچه متون زیادی در رابطه با این طریقت به رشته تحریر درآمده است ولی در واقع پیروان و مریدان توناهان، قائل به وجود یک سلسله طریقتی تحت نام سلیمانجی نیستند. آن ها مدعی هستند که [[جماعت]] آن ها یک فرقه مذهبی نیست ولی اگر بنا باشد که حتماً نامی برای آن ها انتخاب شود، آن ها مریدان به فیض رسیده از محضر شیخ سلیمان را می پذیرند. پس از وفات وی در 1959 میلادی (برابر با1338هـ. ش) این طریقت توان و قدرت خود را تا حد زیادی از دست داد. لکن این به معنی پایان کار این [[جماعت]] نبود. این طریقت که در [[استانبول]]، [[دنیزلی]]، [[آنتالیا]] و [[مانیسا]] طرفداران فراوانی دارد، در 1979 میلادی (برابر با اردیبهشت 1358هـ. ش) با یک نمایش قدرت اعلام موجودیت کرد. رهبر این طریقت در این زمان کمال کاجار داماد و جانشین شیخ سلیمان مؤسس این طریقت بود. این گروه مخالف اندیشه و اقدامات آتاترک هستند و شدیداً با ساخت و ساز مدارس دینی توسط حکومت غیر دینی [[ترکیه]] مخالف می باشند. مریدان شیخ سلیمان خود را مخالف نعمت های تمدن معاصر به شرطی که در خدمت قانون و عقل باشد، نمی دانند و شدیداً مدعی عدم دخالت در امور سیاسی هستند. آن ها مخالف تحصیل بانوان نمی باشند و این مسأله باعث می شود که به عنوان گروه های اسلامی نو اندیش مطرح گردند». <ref>[[تعامل دین و دولت در ترکیه]]، [[حیدرزاده نائینی]]، ص222</ref>
+
[[حیدرزاده نائینی]] می نویسد: «یکی دیگر از شاخه های [[نقشبندیه]] که از سازمان دهی و نظم خوبی برخوردار است، طریقت سلیمانجی است که حرکت آن از خارج از ترکیه و به ویژه از [[بالکان]] شروع شد و توفیق بی نظیری در هدایت کارگران ترک در [[آلمان]] داشته است. این طریقت ملهم از اندیشه های[[سلیمان هیلمی توناهان]] است. اگرچه متون زیادی در رابطه با این طریقت به رشته تحریر درآمده است ولی در واقع پیروان و مریدان توناهان، قائل به وجود یک سلسله طریقتی تحت نام سلیمانجی نیستند. آن ها مدعی هستند که جماعت آن ها یک فرقه مذهبی نیست ولی اگر بنا باشد که حتماً نامی برای آن ها انتخاب شود، آن ها مریدان به فیض رسیده از محضر شیخ سلیمان را می پذیرند. پس از وفات وی در 1959 میلادی (برابر با1338هـ. ش) این طریقت توان و قدرت خود را تا حد زیادی از دست داد. لکن این به معنی پایان کار این جماعت نبود. این طریقت که در [[استانبول]]، [[دنیزلی]]، [[آنتالیا]] و [[مانیسا]] طرفداران فراوانی دارد، در 1979 میلادی (برابر با اردیبهشت 1358هـ. ش) با یک نمایش قدرت اعلام موجودیت کرد. رهبر این طریقت در این زمان [[کمال کاجار]] داماد و جانشین شیخ سلیمان مؤسس این طریقت بود. این گروه مخالف اندیشه و اقدامات [[آتاترک]] هستند و شدیداً با ساخت و ساز مدارس دینی توسط حکومت غیر دینی ترکیه مخالف می باشند. مریدان شیخ سلیمان خود را مخالف نعمت های تمدن معاصر به شرطی که در خدمت قانون و عقل باشد، نمی دانند و شدیداً مدعی عدم دخالت در امور سیاسی هستند. آن ها مخالف تحصیل بانوان نمی باشند و این مسأله باعث می شود که به عنوان گروه های اسلامی نو اندیش مطرح گردند». <ref>[[تعامل دین و دولت در ترکیه]]، [[حیدرزاده نائینی]]، ص222</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۳

از صوفیه نقشبندیه ترکیه.

حیدرزاده نائینی می نویسد: «یکی دیگر از شاخه های نقشبندیه که از سازمان دهی و نظم خوبی برخوردار است، طریقت سلیمانجی است که حرکت آن از خارج از ترکیه و به ویژه از بالکان شروع شد و توفیق بی نظیری در هدایت کارگران ترک در آلمان داشته است. این طریقت ملهم از اندیشه هایسلیمان هیلمی توناهان است. اگرچه متون زیادی در رابطه با این طریقت به رشته تحریر درآمده است ولی در واقع پیروان و مریدان توناهان، قائل به وجود یک سلسله طریقتی تحت نام سلیمانجی نیستند. آن ها مدعی هستند که جماعت آن ها یک فرقه مذهبی نیست ولی اگر بنا باشد که حتماً نامی برای آن ها انتخاب شود، آن ها مریدان به فیض رسیده از محضر شیخ سلیمان را می پذیرند. پس از وفات وی در 1959 میلادی (برابر با1338هـ. ش) این طریقت توان و قدرت خود را تا حد زیادی از دست داد. لکن این به معنی پایان کار این جماعت نبود. این طریقت که در استانبول، دنیزلی، آنتالیا و مانیسا طرفداران فراوانی دارد، در 1979 میلادی (برابر با اردیبهشت 1358هـ. ش) با یک نمایش قدرت اعلام موجودیت کرد. رهبر این طریقت در این زمان کمال کاجار داماد و جانشین شیخ سلیمان مؤسس این طریقت بود. این گروه مخالف اندیشه و اقدامات آتاترک هستند و شدیداً با ساخت و ساز مدارس دینی توسط حکومت غیر دینی ترکیه مخالف می باشند. مریدان شیخ سلیمان خود را مخالف نعمت های تمدن معاصر به شرطی که در خدمت قانون و عقل باشد، نمی دانند و شدیداً مدعی عدم دخالت در امور سیاسی هستند. آن ها مخالف تحصیل بانوان نمی باشند و این مسأله باعث می شود که به عنوان گروه های اسلامی نو اندیش مطرح گردند». [۱]

پانویس

  1. تعامل دین و دولت در ترکیه، حیدرزاده نائینی، ص222