رَشَیدیه (از صوفیه احمدیه ادریسه): تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «از صوفیه. ایشان در تهامه، عدن و عسیر می زیسته و منسوب به شیخ ابراهیم الرشید ب...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۲:۱۱
از صوفیه.
ایشان در تهامه، عدن و عسیر می زیسته و منسوب به شیخ ابراهیم الرشید بوده اند. شیخ ابراهیم شاگرد احمد بن ادریس مراکشی (مؤسس طریقه احمدیه ادریسه) بوده است. در میان پیروان این طریقه، مجالس غنا و رقص با مردان شایع بوده است. [۱]
ابن اثیر در اللباب فی تهذیب الانساب؛ رُشَیدی را به ضم راء، فتح شین و سکون یاء ضبط کرده است. [۲]
لویی ماسینیون ایشان را طریقتی در الجزایر در قرن نوزدهم میلادی معرفی می کند و می نویسد: ایشان پس از انشقاق از یوسفیه پدید آمدند. [۳]
دائرة المعارف بزرگ اسلامی می نویسد: «احمد بن ادریس بن محمد بن علی مراکشی (م: 1253هـ. ق) از طریقه خضیریه، ورد شاذلی را ترجیح می داد و پیروان او ایجادکنندگان طایفه های متعددی بودند که گاه با نام احمدیه و گاه با نام ادریسیه گروه بندی می شوند. ادریسیه طریقه ای انزواطلب و کناره گیر است که به امور اجتماعی و سیاسی نمی پردازد. محمد بن علی سنوسی، عثمان مرغنی و ابراهیم رشید، سه تن از مریدان برجسته احمد بن ادریس مراکشی بودند که خود طریقه های جداگانه را به وجود آوردند.
ابراهیم رشید (م: 1291هـ. ق) شاگرد دیگر ابن ادریس که از قبیله شائقیه بود، شاخه رُشَیدیه را در سودان بنیان نهاد. البته این رُشَیدیه را باید از رُشَیدیه مراکشی که از سنت شاذلی پیروی می کند و توسط احمد بن یوسف مِلیانی (م: 931هـ. ق) شکل گرفته است و به همین سبب یوسفیه نیز نامیده می شود، متمایز دانست. برادرزاده ابراهیم، محمد بن صالح (م: 1327هـ. ق) نیز در 1304 هجری قمری صالحیه را به وجود آورد که از طریق تعالیم محمد گولید (م: 1918میلادی) در سومالی پیروان بسیار یافت. احمدیه یکی از زیرشاخه های رُشَیدیه، طایفه دیگری است که خود را منسوب به احمد بن ادریس مراکشی می داند و توسط فردی مصری به نام محمد بن احمد دَندَرَوی (م: 1328هـ. ق) ایجاد گردید. این طریقه در سودان و در طول سواحل شرقی آفریقا، از شمال سومالی تا تانزانیا منتشر است». [۴]
پانویس
دائرة المعارف الاسلامیة، ج12، ص294 / ملوک العرب، امین ریحانی، ج1، ص187 اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج2، ص28 دائرة المعارف الاسلامیة، ج15، ص182 دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج15، ص465